اندیشکده مطالعات خاورمیانه در مقالهای جدید نوشته است که ایالات متحده حاکمیت متمرکز طالبان را نسبت به هرج و مرج و جنگ داخلی در افغانستان ترجیح میدهد.
طالبان پس از تصرف کابل در اسد ۱۴۰۰، یک سیستم حکومتی متمرکز را در افغانستان حاکم کرده است.
اندیشکده مطالعات خاورمیانه نوشت که با وجود فقدان روابط رسمی دیپلوماتیک، روابط ایالات متحده و طالبان به دو دلیل عمده تا حد زیادی "خطر زدایی" شده است.
نویسندگان این تحلیل دو دلیل را در این زمینه ارائه کردهاند؛ دلیل اول به نوشته نویسندگان این است که قدرت ماندگار طالبان از نظرنظامی، سیاسی و مذهبی حاکمیت آن را در مقایسه با دولت قبلی افغانستان قابل پیشبینیتر کرده است.
دلیل دوم هم به نوشته نویسندگان این است که امریکا میداند دستیابی به هر نوع موفقیت در برخورد با گروههایی مانند طالبان، مستلزم ایجاد سطحی از پیش بینی پذیری از طریق تعامل مستقیم یا غیرمستقیم است؛ به عبارت دیگر، سرزمینی با اداره بهتر و حکومت متمرکز بر هرج و مرج و جنگ داخلی ارجحیت دارد.
نویسندگان این تحلیل؛ داگلاس لندن، افسر سابق استخبارات امریکا و جاوید احمد، سفیر پیشین افغانستان در امارات متحده عربی نوشتهاند که در حال حاضر مبارزه با تروریسم در افغانستان یکی از معدود موردهای منافع کشورهای منطقهای و فرامنطقهای است.
آنها در عین حال میگویند هر کشور با تهدیدات متفاوتی مواجهند، به عنوان مثال گروهی که چین را تهدید میکند ممکن است خطری برای روسیه، ایران یا پاکستان نداشته باشد.
به گفته این دو مقام سابق، در همین راستا است که تعاملات دوجانبه با طالبان از هر کشور، «به عنوان نوعی بیمه برای رژیم طالبان عمل میکند.»
نویسندگان به بخشی از صحبتهای جو بایدن در جولای ۲۰۲۳ اشاره کردند که گفته بود از طالبان کمک بگیریم که القاعده نباشد.
داگلاس لندن و جاوید احمد در عین حال این سخنان بایدن را به چالش کشیدند و گفتند پس از سخنان جو بایدن،- تام وست، نماینده ویژه امریکا برای افغانستان در جنوری ۲۰۲۴ اذعان کرد که پناه دادن ایمنالظواهری رهبر القاعده توسط طالبان در کابل نقض آشکار تعهدات امنیتی این گروه بود.
رهبر القاعده از ایران به افغانستان بازگشته است
اندیشکده مطالعات خاورمیانه نوشته است که اظهارات اخیر سیفالعدل، رهبر القاعده نشان میدهد که او در افغانستان حضور دارد. سیفالعدل به تازگی از حامیان خود خواست به افغانستان مهاجرت کنند تا پس از آموزش، بتوانند حملاتی علیه اسرائیل و غرب انجام دهند.
سیف العدل از پایهگذاران القاعده است که قبلا مسئولیت تامین امنیت اسامه بن لادن را به عهده داشت. گفته میشود که او برخی از هواپیماربایانی را که در حملات ۱۱ سپتامبر شرکت کردند، آموزش داده بود.
وبسایت خبری لانگ وار ژورنال در ماه جوزای امسال با استناد به مقالهای به قلم سیفالعدل، رهبر القاعده، نوشت که این گروه از حامیان خود در سراسر جهان خواسته است برای کسب تجربه و آموزشهای نظامی به افغانستان مهاجرت کنند. سیفالعدل با استفاده از نام مستعار سالم الشریف، این مقاله را تحت عنوان «غزه؛ جنگ وجودی، نه جنگ مرزها» نوشت.
او به حامیان خود گفت: «افراد وفادار امت که مایل به تغییر اند، از وضعیت آنجا بیاموزند و از تجربیات [طالبان] بهرهمند شوند.»
در گزارش لانگ وار ژورنال که در ماه جوزا پخش شد، آمده بود که رهبر القاعده در ایران حضور دارد.
با گذشت چند ماه، حالا داگلاس لندن، افسر سابق اطلاعاتی امریکا و جاوید احمد، سفیر پیشین افغانستان در امارات متحده عربی روز چهارشنبه ۲۸ سنبله در تحلیلی در وبسایت اندیشکده مطالعات خاورمیانه با اشاره به حضور سیفالعدل در افغانستان نوشتند ممکن است حمزه صالح بن سعید الغامدی به سیفالعدل در افغانستان ملحق شود.
الغامدی محافظ سابق اسامه بن لادن و ایمنالظواهری بود.
به نوشته نویسندگان، الغامدی به احتمال زیاد با یکی از دختران ایمن الظواهری ازدواج کرده و در نزدیکی جایی موقعیت داشت که رهبر پیشین القاعده در کابل مورد حمله موشکی قرار گرفت.
اندیشکده مطالعات خاورمیانه میگوید معاون فعلی رهبر القاعده به احتمال زیاد عبدالرحمن المغربی است که برای او جایزه هفت میلیون دالری تعیین شده است.
المغربی یکی دیگر از دامادهای الظواهری است. او سالها به عنوان مدیر گروه تروریستی در افغانستان و پاکستان خدمت کرد اما در نهایت به ایران گریخت.
اگرچه گزارش نظارتی سازمان ملل متحد حاکی از آن است که المغربی همچنان در ایران است، اما او و سیف عدل هر از گاهی به افغانستان سفر کردهاند.
داگلاس لندن و جاوید احمد میگویند سفر المغرفی و سیفالعدل به افغانستان زیر نظر جمهوری اسلامی است و به تایید و تسهیل تهران نیاز دارد.
هشدار درباره پرورش نسل جدیدی از پیکارجویان در مدارس جهادی طالبان
اندیشکده مطالعات خاورمیانه میگوید با گسترش مدارس جهادی طالبان، افراطگرایی در افغانستان تقویت میشود.
طبق این تحلیل، در این مدارس نسل جدیدی از پیکارجویان در حال ظهور است که نسبت به طالبان کنونی خطرناکترند.
این تحلیل، که روز چهارشنبه ۲۸ سنبله تحت عنوان «چشمانداز تروریسم افغانستان سه سال پس از خروج ایالات متحده و پیامدهای بینالمللی آن» در وبسایت میدل ایست انستیتوت منتشر شد، به بررسی وضعیت کنونی افغانستان و تهدیدات تروریستی در این کشور پرداخته است.
نویسندگان تحلیل، داگلاس لندن، افسر سابق اطلاعاتی امریکا، و جاوید احمد، سفیر پیشین افغانستان در امارات متحده عربی، نوشتهاند که در حال حاضر، مبارزه با تروریسم در افغانستان یکی از معدود مسائلی است که به منافع کشورهای منطقهای و فرامنطقهای مرتبط است.
آنها همچنین اظهار داشتهاند که کشورهای مختلف با تهدیدات متفاوتی روبهرو هستند؛ به عنوان مثال، گروهی که چین را تهدید میکند ممکن است تهدیدی برای روسیه، ایران یا پاکستان نباشد. به همین دلیل، تعاملات دوجانبه با طالبان میتواند به عنوان نوعی «بیمه» برای رژیم طالبان عمل کند.
نویسندگان به سخنان جو بایدن، رئیسجمهور امریکا، در جولای ۲۰۲۳ اشاره کردهاند که گفته بود طالبان باید از حمایت القاعده دست بردارد. اما آنها این سخنان را به چالش کشیده و به اعتراف تام وست، نماینده ویژه امریکا برای افغانستان، در جنوری ۲۰۲۴ اشاره کردهاند که طالبان با پناه دادن به ایمن الظواهری، رهبر القاعده، تعهدات امنیتی خود را نقض کرده است.
تحلیل همچنین بیان میکند که روابط امریکا و طالبان، با وجود فقدان روابط رسمی دیپلوماتیک، به دو دلیل عمده «خطرزدایی» شده است. دلیل اول، پیشبینیپذیری بیشتر حاکمیت طالبان نسبت به دولت قبلی افغانستان است. دلیل دوم این است که امریکا میداند برای دستیابی به موفقیت در برخورد با گروههایی مانند طالبان، نیاز به سطحی از پیشبینیپذیری از طریق تعامل مستقیم یا غیرمستقیم دارد.
نویسندگان اضافه کردهاند که طالبان افغانستان را با حضور چشمگیر گروههای شبهنظامی کنترول میکنند و به دنبال حمایت اطلاعاتی و لجستیکی از کشورهای منطقه برای مبارزه با داعش خراسان هستند.
آنها همچنین یادآوری کردهاند که طالبان استدلال میکنند که غرب، به ویژه ایالات متحده، باید مسائل مربوط به حقوق زنان و رفتار این رژیم را از عادیسازی روابط جدا کند، اما نویسندگان این خواسته را «غیراخلاقی» دانسته و میگویند این امر به منزله چشمپوشی از مسئولیت امریکا در حمایت از حقوق بشر است.
تحلیل به روابط طالبان با القاعده نیز پرداخته و گفته شده که رابطه طالبان با القاعده پیچیده و چندلایه است. پس از کشته شدن الظواهری، طالبان با چالشهایی در مدیریت روابط سیاسی خود با القاعده روبهرو است.
در پایان، تحلیل پیشبینی میکند که تلاشهای طالبان برای مبارزه با داعش خراسان کافی نبوده و این گروه ممکن است در آینده عملیاتهای تروریستی بیشتری در مناطق مختلف، از جمله اروپا و ایالات متحده، انجام دهد. همچنین، به نظر میرسد که شرایط کنونی به دلیل طراحی طالبان و فقدان نفوذ معنادار ایالات متحده، به جای کاهش تهدیدات، آنها را افزایش داده است.
نویسندگان همچنین اشاره کردهاند که ملا هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان، نه تنها شکستناپذیر و دستنیافتنی نیست، بلکه برای یافتن تعادل مناسب، چالشی خواهد بود که احتمالاً تا زمانی که طالبان به توافق در مورد جایگزینی برای او نرسند، ادامه خواهد داشت.