افسانه یا واقعیت ایستادگی جهان با مردم افغانستان
برجستهترین جمله ورد زبان دیپلوماتهای کشورهای مختلف این است که کشور آنها در کنار افغانستان قرار دارند.
آنهم در شرایطی که نزدیک چهار سال است طالبان بر این کشور حکمرانی میکند و فقر بیداد کرده، حقوق بشر در پایینترین سطح ممکن قرار دارد، قانون اساسی تعطیل شده و آینده کشور ناروشن است. اما این ایستادگی چگونه است و در عمل چطور پیاده میشود؟
واقعیت این است که رابطه جهان با افغانستان پس از برگشت طالبان به قدرت در اگست سال ۲۰۲۱ متحول شده است. دولت رسمی و منتخب افغانستان که جهان آنرا به رسمیت میشناخت، دیگر وجود ندارد و اداره طالبان هم هیچ نشانهای از نمایندگی از مردم ندارد.
آنها دنبال سرنگونی دولت افغانستان، بهعنوان یک گروه تندرو افراطی مذهبی قدرت را به زور به دست گرفتند و دست به سرکوب گسترده زنان و غیرنظامیان زدند و به همه ارزشهای جهانی محدودیت وضع کردند.
این محدودیتها با اعتراض شدید، زنان و مردان افغانستان مواجه شد. دولتهای جهان هم وقتی این محدودیتهای ضدانسانی را دیدند، نتوانستند آنرا نادیده بگیرند و گفتند «در کنار مردم افغانستان می ایستند» و رژیم طالبان را بهعنوان دولت مشروع افغانستان به رسمیت نمیشناسند، اما آنها برخلاف انتظار میلیونها زن و مرد افغان به دنبال تغییر اوضاع از راه سرنگونی اداره طالبان نرفتند.
کشورهای جهان برای اجرایی کردن این شعار که در کنار مردم هستند، با میزان متفاوت با افغانستانی تحت حاکمیت طالبان وارد تعامل شدند. برخی گفتند بهدلیل بحران بشری جاری در افغانستان و برخی دیگر دلایل دیگر را برای تعامل با طالبان بهانه کردند اما همزمان تماس دوامدارشان را با حکومت طالبان حفظ کردند.
جعفر مهدوی، از رهبران هزاره ساکن کابل، میگوید ایستادگی جهان در کنار مردم افغانستان به معنای تداوم حمایتهای مادی و معنوی از کشور است. به باور آقای مهدوی بیش از نیمی از مردم افغانستان زیر خط فقر قرار دارد و حمایتهای مادی جهان در طول قریب به چهار سال یک اتکای مادی ارزشمندی برای میلیونها افغان فقیر بوده است.
این سیاستمدار حامی طالبان میگوید از جامعه جهانی انتظار دارد، سیاستشان را در تعامل با اداره موجود (طالبان) با محوریت تامین منافع کلان مردم افغانستان تدوین کنند و صرفا از دریچه منافع ملی خودشان به مسائل افغانستان نگاه نکنند.
در این مدت، کشورها برای توجیه رابطهشان با دولت طالبان از اصطلاح «تعامل با طالبان» یاد کردند. چرا که در اصول روابط بینالملل تا زمانی که دولتهای دو کشور یکدیگر را به رسمیت نشناسند، نمیتوانند رابطه رسمی برقرار کنند. همزمان اما کشورهای جهان برای اینکه درد و رنج مردم افغانستان را نادیده نگرفته باشند، گفتند که «ما در کنار مردم افغانستان میایستیم».
این اصطلاح در سه سال و نیم گذشته، به تکرار مخصوصا از سوی کشورهای غربی مورد استفاده قرار گرفته است اما توضیح داده نشده است که بودن در کنار مردم افغانستان به چه معنی است. چرا که برای عملی کردن این اصطلاح در این مدت هیچگامی عملی برداشته نشده است اما در مقابل برای تعامل با طالبان گامهای مهمی مانند واگذاری برخی سفارتخانهها برداشته شده است.
واسع اسپندیار، باشنده شهر کابل که در این سه سال و نیم در افغانستان زندگی کرده و از شرایط آگاه است، میگوید تا جاییکه من از متن زندگی عادی و کاری در سه سال پسین در افغانستان تجربه کردهام، جامعه جهانی در قبال افغانستان رویکردی متناقض دارد که ریشه در بیاعتمادی آنها دارد.
ادعای «در کنار مردم افغانستان ایستادن» همواره با تردید همراه بوده است؛ جهان از آینده طالبان مطمئن نیست. در نتیجه، رویکردی میانهرو و محتاطانه اتخاذ کرده که نه فشار مؤثری بر طالبان وارد میکند و نه حمایت ملموسی از مردم ارائه میدهند.
اما ناصر رحیمی، باشنده ولایت بدخشان، انتقاد تندی در برابر برخورد جامعه جهانی دارد. او باور دارد که جهان هرگز در کنار مردم افغانستان نبوده است. به باور او مردم در مدت سه و نیم سال گذشته حس نکردهاند که جهان حرف آنها را میشنود و در کنار آنها میایستد.
آقای رحیمی میگوید اگر واقعا جهان در این مدت در کنار مردم افغانستان بوده، چه کاری برای بهبود وضعیت حقوق بشر انجام داده است؟ چه برنامهای برای بیرون رفت از بحران فعلی دارد؟ سوالهایی که جهان هم در این مدت پاسخی برایش نداشته است.
اما اصطلاح «بودن در کنار مردم افغانستان» برای سیاستمداران معنی متفاوتتری دارد. سیاستمداران این اصطلاح را بیشتر به نفع جریان و یا برنامه سیاسی خود تفسیر میکنند.
به باور علیاحمد جلالی، استاد دانشگاه ملی امریکا، اصطلاح «بودن در کنار مردم افغانستان» در شرایط فعلی در حد شعار است. به باور او این شعار با پالیسی کشورهای غربی در قبال افغانستان همخوانی ندارد و به همین سبب جنبه عملی پیدا نمیکند.
نظیف شهرانی، استاد مردمشناسی در دانشگاه اندیانای امریکا باور دارد که غرب با استفاده از اصطلاح مبهم و دیپلوماتیک «ما در کنار مردم افغانستان میایستیم» به نحوی «منافقت» میکند. به باور او، حرف یکی است و عمل چیزی دیگر است. در حقیقت کشورهای غربی میخواهد به آنچه در افغانستان میگذرد پشت کنند.
براساس ارزیابی کارشناسان افغانستان، پالیسی کشورهای جهان به خصوص غرب در قبال افغانستان در حضور طالبان در حال حاضر روی یک مساله متمرکز است و آن اینکه از آدرس افغانستان تهدیدی متوجه غرب نشود. این پالیسی با تعهد طالبان در قرارداد دوحه تا حدودی برآورده شده است و همزمان کشورها اوضاع داخلی را نیز در این مورد نظارت میکنند. اما بحث حقوق بشری و سایر مسایل داخلی افغانستان که مردم و جامعه مدنی افغانستان توقع دارند غرب با آنها همگام باشد، در پالیسی کشورها قرار ندارد. به همین خاطر غرب برای اینکه ارزشهای حقوق بشریشان زیر سوال قرار نگیرد تنها کار آسان برای آنها گفتن این جمله است که «ما در کنار مردم افغانستان میایستیم».