رویارویی دو قدرت هستهای؛ هند و پاکستان به جنگ میروند؟
هم در هند و هم در پاکستان تندروان خواهان حمله نظامی به یکدیگر اند. هندیهای برآشفته از حمله خونین کشمیر که تصور میکنند طراح اصلی آن پاکستان است، خواهان اقدام نظامی علیه این همسایه هستند و در پاکستان نیز رجزخوانی در محور دفاع و زورآزمایی انجام میشود.
حمله مرگبار به گردشگران در کشمیر تحت کنترول هند، بار دیگر تنشها میان دهلینو و اسلامآباد را به اوج رسانده است. در این حمله که به گروه تندرو «جبهه مقاومت کشمیر»، وابسته به لشکر طیبه نسبت داده شده، ۲۶ نفر کشته و ۱۷ تن دیگر زخمی شدند.
دولت هند که باور دارد پاکستان در پشت این حمله است، در واکنش، مجموعهای از اقدامات کمسابقه را به اجرا گذاشت؛ از جمله تعلیق معاهده آب رود سند، ممنوعیت ورود شهروندان پاکستانی، لغو ویزاها، اخراج مستشاران نظامی، مسدود کردن گذرگاه آتاری-واگه و کاهش کارکنان سفارت هند در اسلامآباد. نرندرا مودی، نخستوزیر هند، در سخنانی تاکید کرد که عاملان حمله را در هر نقطهای از کره زمین تعقیب خواهند کرد.
در واکنش، شورای امنیت ملی پاکستان نیز مجموعهای از اقدامات تلافیجویانه را تصویب کرد؛ از جمله تعلیق روابط تجاری با هند، بستن حریم هوایی به روی پروازهای هندی، اخراج شهروندان هند از خاک پاکستان و مسدود کردن گذرگاه سنتی واگه.
این اقدامات، دو کشور را بار دیگر در موقعیتی قرار داده که به گفته سفیر پیشین امریکا در افغانستان، میتوان خطر درگیری را تصور کرد.
تاریخ پرآشوب
درگیری تازه، یادآور تاریخ پرتنش و خصمانهای است که هند و پاکستان از زمان استقلال و تقسیم در سال ۱۹۴۷ تجربه کردهاند؛ تاریخی که شامل سه جنگ بزرگ و دهها درگیری مرزی است. نخستین جنگ در سال ۱۹۴۸ بر سر کنترول کشمیر آغاز شد و به تقسیم موقت این منطقه انجامید. جنگ دوم در سال ۱۹۶۵ نیز بر سر همین منطقه رخ داد و با توافق تاشکند پایان یافت. جنگ سوم، در سال ۱۹۷۱، در پی بحران داخلی در پاکستان شرقی و حمایت هند از استقلالطلبان بنگلادشی، به تجزیه پاکستان و شکلگیری کشور بنگلادش منجر شد.
یک درگیری کوچکتر دیگر در سال ۱۹۹۹، معروف به جنگ کارگیل، در حالی روی داد که هر دو کشور به سلاح هستهای مجهز بودند. این درگیری محدود در منطقهای کوهستانی کشمیر به وقوع پیوست و بار دیگر سایه جنگ بر منطقه را گسترد.
در سال ۲۰۱۹، تنشها دوباره بالا گرفت؛ در پی حمله انتحاری به نیروهای هندی در پلوامه، هند مواضعی در خاک پاکستان را بمباران کرد. در پاسخ، پاکستان یک جنگنده هندی را سرنگون کرد و پیلوت آن را به اسارت گرفت. با این حال، این تنش به جنگی گسترده تبدیل نشد.
اتهام متقابل به حمایت از تروریسم
تنش دایمی میان هند و پاکستان تنها به میدان نبرد محدود نیست؛ در عرصه دیپلوماتیک نیز، هر یک دیگری را به حمایت از تروریسم متهم میکند. هند، پاکستان را به پناه دادن به گروههایی چون لشکر طیبه و جیش محمد متهم میکند که در کشمیر دست به عملیات مسلحانه زده اند. از نظر دهلینو، سازمانهای امنیتی پاکستان از این گروهها برای بیثبات کردن کشمیر بهره میبرند.
در مقابل، پاکستان نیز مدعی است که هند از گروههای شورشی مانند تحریک طالبان پاکستان و ارتش آزادیبخش بلوچستان حمایت میکند. اسلامآباد میگوید که دهلینو از طریق قنسولگریهایش در افغانستان به این گروهها کمک مالی و پناهگاه ارایه میداده است.
پاکستان همچنین هند را مسئول انفجار در قطار جعفر اکسپرس و گروگانگیری اعضای ارتش این کشور توسط شورشیان بلوچ میداند.
این رقابت خصمانه اکنون به سطوح ژئوپلیتیک گسترش یافته و منافع دو کشور را در سطح منطقهای و جهانی در تقابل قرار داده است.
خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان، در یک نشست خبری اعلام کرد که دهلینو رهبران تحریک طالبان و ارتش آزادیبخش بلوچستان را حمایت میکند و در دوران حکومت اشرف غنی، این گروهها از خاک افغانستان تامین و تجهیز میشدند.
سایه سلاح هستهای
نگرانکنندهترین بعد این تنشها، زرادخانههای هستهای هر دو کشور است. گرچه این سلاحها تا کنون نقش بازدارنده ایفا کردهاند، اما خطر یک تصمیم اشتباه، همواره وجود داشته است. حتی یک درگیری محدود هستهای میتواند فاجعهای جبرانناپذیر در جنوب آسیا رقم بزند که پیامدهایی گسترده برای انسانها و محیط زیست داشته باشد.
قابل یادآوری است که بازدارندگی هستهای در تصمیمهای دهلی و اسلامآباد نقش دارد؛ اما این به معنای این نیست که دو کشور وارد زد و خوردهای محدود نمیشوند. رهبران هند و پاکستان برای اقناع افکار عامه داخلی در موقعیتهای بحرانی مانند حمله پهلگام، بهنمایش قدرت نیاز دارند، به ویژه هند که بار دیگر از حمله شبهنظامیان کشمیری زخم دیده است.
در حال حاضر، هند اقدامات خود را به تصمیمهای سیاسی و دیپلوماتیک محدود کرده است و لحن تهدید و مجازات عاملان حمله را نیز به آن افزوده است. با این حال، تعلیق معاهده تاریخی آب رود سند، ضربهای جدی به پاکستان وارد کرده است. این معاهده که بیش از ۶۰ درصد منابع آب شیرین پاکستان را تامین میکند، اگر بهطور کامل لغو شود، میتواند این کشور را به بحران آبی، خشکسالی، رکود زراعت و دامداری و فقر گسترده دچار کند.
پاکستان هشدار داده که چنین اقدامی معادل «اعلان جنگ» است و با تمام توان به آن پاسخ خواهد داد.
مایکل کوگلمان، کارشناس جنوب آسیا گفته است که تعلیق این معاهده ضربه دیپلوماتیک برای پاکستان است، اما تهدید فوری در پی ندارد. زیرا، هند برای کاهش آب مورد نیاز پاکستان، باید سدسازی کند که هم پروژه بلندمدت است و هم احتمال طغیان آب و خسارات محیطی برای هند به دنبال دارد.
موقعیت دشوار اسلامآباد
پاکستان با بحرانهای درونی فراوانی مواجه است. اقتصاد آن در رکود شدید قرار دارد، ذخایر ارزی رو به کاهش است و تورم سرسامآور، معیشت مردم را تهدید میکند. در کنار بحران اقتصادی، نزاع سیاسی میان دولت و اپوزیسیون، بهویژه حزب تحریک انصاف، باعث بیثباتی در ساختار قدرت شده است.
در ایالتهای بلوچستان و خیبرپختونخوا نیز خشونتهای قومی و حملات مسلحانه شبهنظامیان، امنیت داخلی را شکننده کردهاند. ارتش پاکستان، که همواره خود را پاسدار منافع ملی معرفی کرده، ممکن است از این فضای بحرانی برای تقویت موقعیت خود و سرکوب رقبای سیاسی بهرهبرداری کند. هسته قدرت در اسلامآباد از «هندهراسی» تغذیه میکند و احتمال دارد از وضعیت پیش آمده بهعنوان اهرمی برای انسجام داخلی استفاده کند.
هرچند پاکستان در این وضعیت خواهان جنگ یا درگیری با هند نیست، اما از تنش کنترول شده و در سطح پایین ابا نمیکند. این احتمال را نمیتوان نادیده گرفت که حمله پهلگام پاسخی به گروگانگیری تحقیرآمیز شورشیان بلوچ به قطار جعفر اکسپرس در ایالت بلوچستان باشد.
فزونخواهی هند
در مقابل، هند در جایگاه قدرتمندتری قرار دارد. این کشور با سرعتی چشمگیر در حال تبدیل شدن به یکی از قدرتهای اقتصادی بزرگ جهان است. هند اکنون پنجمین اقتصاد دنیا محسوب میشود و در حوزههایی چون فناوری، صنعت، و جذب سرمایهگذاری، رشد قابل توجهی داشته است.
با این حال، نفوذ منطقهای هند در جنوب آسیا رو به کاهش است. پس از سرنگونی دولت شیخ حسینه در بنگلادش، روابط داکا و دهلینو تیره شده و بنگلادش در مسیر نزدیکی با پاکستان قرار دارد. همچنین هند در افغانستان نیز نفوذ سابق خود را از دست داده است. علاوه بر پاکستان، چین در تلاش است که نقش برجسته هند را در جنوب آسیا تضعیف کند. ممکن است که منازعه اخیر به مسئله نفوذ هند در جنوب آسیا مرتبط باشد؛ جاییکه دهلی جدید آن را حوزه نفوذ و یا حیاط خلوت خود میداند.
در افغانستان، دهلینو تلاش میکند با امتیازدادن به طالبان، بار دیگر موقعیت پیشین خود در این کشور را احیا کند.این مسئله حساسیت پاکستان را برانگیخته است.
از سوی دیگر، هند که خود را در آستانه تثبیت بهعنوان یک قدرت جهانی میبیند، ممکن است در پی تحمیل شرایط جدیدی بر رقیب دیرینه خود باشد.به ویژه اینکه نرندرا مودی، نخستوزیر این کشور نگاه توسعهطلبانه و برتریطلبانه در سطح داخلی و منطقهای دارد.
در مجموع، وضعیت منطقه جنوب آسیا بسیار شکننده است. تعلیق معاهده آب رود سند، که حتی در اوج جنگهای گذشته نیز ادامه یافته بود، نشان میدهد که تنشهای فعلی، عمق و شدت بیسابقهای یافتهاند.
دبیرکل سازمان ملل از دو کشور خواسته است که خویشتنداری حداکثری به خرج داده و نباید اجازه دهند که وضعیت وخیمتر شود.
هنوز مشخص نیست که هند به اقدامات دیپلومات بسنده میکند یا مانند پاسخ به حمله پلوامه، حملات محدودی به خاک پاکستان انجام خواهد داد. در این حالت، واکنش محدود پاکستان قابل انتظار است.
همواره نگرانی از تصمیمهای اشتباه و ناخواسته قدرتهای اتمی وجود دارد، اما آنها از عواقب زورآزمایی اتمی میدانند و به نظر نمیرسد در مسیر یک جنگ هستهای پیش بروند.
جنگ اوکراین هزینههای سنگینی برای امنیت و اقتصاد جهان داشته است و قدرتهای بزرگ در صدد جلوگیری از درگیری احتمالی اسرائیل و ایران هستند. در این وضعیت، زمامداران در دهلی و اسلامآباد احتمالا رجزخوانی و لفاظیهای تهدیدآمیز را بر یک جنگ تمامعیار ترجیح خواهند داد.