چرا روسیه تصمیم گرفت طالبان را از فهرست گروههای تروریستی حذف کند؟
جمهوری فدراتیف روسیه در تنش دائمی با غرب قرار دارد. کشورهای غربی در سال ۲۰۲۴ توجه ویژهای به کشورهای آسیای مرکزی نشان دادند. سفر وزیر امور خارجه بریتانیا به پنج کشور آسیای مرکزی و افزایش توجه ایالات متحده به این منطقه در راستای تقابل دیپلوماسی غرب با نفوذ روسیه قابل ارزیابی است.
حضور غرب در افغانستان از سال ۲۰۰۱ با حمایت کشورهای منطقه، از جمله روسیه، همراه بود؛ اما این همکاری در گذر زمان به تقابل تبدیل شد. حمایت روسیه، چین، ایران و پاکستان از شورش طالبان طی بیست سال دوره جمهوریت، نمونهای روشن از این تقابل منطقهای، بهویژه در واکنش به حضور غرب و ناتو در افغانستان است.
یکی از روایتهای غالب که بر توافقنامه دوحه و ضمایم پنهان آن سایه افکنده، همکاری اطلاعاتی میان طالبان و ایالات متحده است؛ روایتی که به تقابل دیپلماتیک و اطلاعاتی آمریکا و متحدانش با کشورهای منطقه در تعامل محدود با طالبان و تلاش برای مهار آنها منتهی شده است. در این میان، پاکستان به نظر میرسد بازنده اصلی این بازی منطقهای باشد.
با در نظر گرفتن این پیش زمینه، روسیه با خارج ساختن طالبان از فهرست گروههای تروریستی، وارد یک بازی جدید ژئوپولیتیکی شده است:
۱. دلایل ژئوپولیتیکی و راهبردی روسیه:
الف) رقابت با غرب و تغییر نظم جهانی
روسیه سیاستی چندوجهی برای تضعیف نظم بینالمللی تحت رهبری آمریکا در پیش گرفته است. دورکردن طالبان از لیست گروههای تروریستی احتمالا گامی به مشروعیتبخشی ضمنی خواهد بود، بخشی از این استراتژی است. بهویژه پس از خروج تحقیرآمیز آمریکا از افغانستان در سال ۲۰۲۱، مسکو میکوشد با پر کردن خلأ قدرت، طالبان را در چارچوب یک نظم «ضدغربی» جای دهد.
صلح احتمالی در اوکراین، در صورت میانجیگری دولت ترامپ، میتواند موجب انتقال رقابت و تقابل قدرتها به افغانستان و تشدید بحران شود.
ب) امنیت آسیای مرکزی
روسیه از مرزهای جنوبی خود، بهویژه از طریق جمهوریهای آسیای مرکزی (تاجیکستان، ازبیکستان و ترکمنستان)، نگران نفوذ گروههای بنیادگراست. طالبان با وجود وابستگی به برخی گروههای افراطی، در عمل با داعشخراسان (IS-K) درگیر است؛ گروهی که تهدیدی جدی برای ثبات منطقهای تلقی میشود.
با این حال، در صورتی که مشروعیت بخشی و تقویت حکومت طالبان استمرار یابد، این محاسبه میتواند نتیجه معکوس داشته باشد. تجربه ناآرامیهای پاکستان بهدلیل فعالیت تحریک طالبان پاکستان (TTP) نمونهای قابل تأمل در این زمینه است. همچنین اسلامگرایان آسیای مرکزی نیز میتوانند در آینده نقش بیثباتکنندهای ایفا کنند.
ج) نفوذ اطلاعاتی در افغانستان
با عادیسازی روابط، روسیه بهدنبال توسعه همکاریهای اطلاعاتی، امنیتی پشتپرده، و دسترسی به دادههای مربوط به تحرکات گروههای افراطی در افغانستان است.
این محاسبه دقیق بهنظر نمیرسد چرا که بنا بر گزارش منابع جهانی، ایالات متحده آمریکا بهصورت هفتگی حدود ۴۰ میلیون دلار به اداره طالبان کمک میکند. روسای جمهوری امریکا بایدن و ترامپ از همکاری اطلاعاتی با طالبان سخن گفتهاند. کشورهای منطقه از جمله روسیه، توانایی اقتصادی جایگزینی این منابع را ندارند. اقتصاد روسیه پس از حمله به اوکراین با آسیبهای شدید مواجه شده و هزینههای جنگ نیز بسیار سنگین است.
د) منافع اقتصادی و جایگاه منطقهای
افغانستان دارای منابع معدنی فراوانی، بهویژه لیتیوم، است. روسیه در تلاش برای ورود به این حوزه و توسعه روابط اقتصادی از طریق آسیای مرکزی با جنوب آسیا است.
با این حال، در رقابت جهانی بر سر منابع افغانستان، کشورهایی با اقتصادهای قدرتمندتر نسبت به روسیه، شانس بیشتری دارند. روسیه در میان برترین اقتصادهای جهان جایگاهی ندارد.
۲. نقش گروههای افراطی همپیمان طالبان در معادله
روابط طالبان با گروههای افراطی، پیچیدهترین و متناقضترین بُعد تصمیم روسیه است؛ چرا که بسیاری از این گروهها، تهدیدی بالقوه برای امنیت داخلی روسیه و متحدان منطقهای آن محسوب میشوند.
در گذشته، قدرتهای جهانی از پدیده افراطگرایی بهصورت ابزاری بهرهبرداری کردهاند. در افغانستان، از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۱، کشورهای منطقه تأمینکنندگان مالی و تسلیحاتی طالبان بودند؛ حال آنکه امروز در تعامل دیپلماتیک و اطلاعاتی با طالبان، بهدنبال مهار این گروهاند.
در حالیکه شورای امنیت سازمان ملل برخی از این گروهها را بهعنوان سازمانهای تروریستی شناسایی کرده، حضور آنها در افغانستان و همکاری مستمرشان با طالبان، از سوی روسیه نادیده گرفته شده است.
۲.۱ القاعده
الف: طالبان روابط ایدئولوژیک و خانوادگی با القاعده دارند. برخی گزارشها حاکی از روابط خانوادگی سران طالبان با خانواده بنلادن هستند.
ب: القاعده همچنان از خاک افغانستان بهعنوان پناهگاه استفاده میکند.
ج: گزارش شورای امنیت (بیبیسی، ۱۴ فوریه ۲۰۲۵) تأکید دارد که نیروهای TTP، جمعیت انصارالله تاجیکستان و دیگر گروهها در ولایتهای خوست، کنر، ننگرهار، پکتیکا و تخار اردوگاههای آموزشی تحت نظر القاعده ایجاد کردهاند.
د: روسیه تهدید القاعده را نسبت به داعشخراسان یا گروههای آسیای مرکزی، کمتر جدی تلقی میکند و آن را در چارچوب «دشمن مشترک با آمریکا» ارزیابی میکند.
۲.۲ شبکه حقانی
الف: شاخهای شبهمستقل از طالبان با روابط نزدیک با القاعده و ISI پاکستان.
ب: متهم به انجام حملات انتحاری شهری و بینالمللی.
ج: نقش محوری این شبکه در ساختار طالبان نشان میدهد مرز مشخصی بین “دولت” و “تروریسم” در افغانستان وجود ندارد.
۲.۳ گروههای آسیای مرکزی (IMU، جماعت انصارالله و…)
الف: تهدیدی مستقیم برای امنیت روسیه و کشورهای هممرز شمال افغانستان.
ب: طالبان حتمی و همکار این گروه ها است .
ج: هرچند تا کنون بنا با تعاملات محدود و مداخلات امنیتی کشور های مشترک المنافع از ورود آنها به آسیای مرکزی جلوگیری شده است.
۲.۴ تحریک طالبان پاکستان (TTP)
الف: گروهی ضدپاکستانی اما وابسته به طالبان افغانستان.
ب: در سال ۲۰۲۵ بیش از ۶۸۵ نیروی امنیتی پاکستان را هدف حملات انتحاری قرار داد و ۱۵ پایگاه نظامی را در خیبر پختونخوا تصرف کرد.
ج: ارتش پاکستان در پاسخ، ادعا میکند ۹۲۵ تروریست را در سال ۲۰۲۴ کشته است.
د: حملات هوایی ارتش پاکستان به پکتیکا، موجب کشته شدن ۴۶ غیرنظامی شد (بیبیسی، ژانویه ۲۰۲۵).
ر: روسیه ممکن است TTP را تهدیدی فرعی تلقی کند، اما تحرکات این گروه میتواند اثرات منطقهای بلندمدتی بههمراه داشته باشد.
در نتیجه، تصمیم روسیه برای حذف طالبان از فهرست تروریستی، نه مبتنی بر تغییر رفتار طالبان، بلکه متکی بر محاسبه ژئوپولیتیکی و امنیتی است.
این تصمیم نشان میدهد:
۱- تعریف گزینشی از تهدید: روسیه تهدیدها را بر اساس منافع خود تعریف میکند؛ گروهی که ضدغرب باشد یا تهدید فوری برای روسیه نباشد، میتواند تحمل شود یا حتی بهکار گرفته شود.
۲- تعامل به جای تقابل: کرملین باور دارد تعامل با طالبان ابزار نفوذ اطلاعاتی بیشتری فراهم میآورد تا مواجهه خصمانه.
۳- امنیت به جای اصول: چشمپوشی از روابط طالبان با القاعده و دیگر گروههای افراطی، در ازای تقویت نفوذ منطقهای و امنیت مرزهای جنوبی.
این تصمیم، که احتمالاً بدون هماهنگی با کشورهای آسیای مرکزی اتخاذ شده، میتواند برای غرب، بهویژه ایالات متحده و ناتو، حساسیت برانگیز باشد.
با اینحال، هیچ تضمینی وجود ندارد که این اقدام موجب به رسمیت شناختن طالبان از سوی جامعه جهانی یا دوری این گروه از همکاریهای امنیتی با آمریکا شود.
یادداشت: آرا و نظرات درج شده در این مقاله الزاما بازگوکننده آرای رسانه افغانستان اینترنشنال نیست.