گروگانگیری طالبان؛ خلیلزاد دروازه تعامل ترامپ با طالبان را باز میکند؟
برای نخستین بار در نزدیک به چهار سال گذشته، یک هیئت امریکایی به ریاست آدام بولر، نماینده رئیسجمهور ایالات متحده در مسایل مرتبط با گروگانها، و با حضور زلمی خلیلزاد، فرستاده پیشین امریکا برای صلح افغانستان، به کابل سفر کرد.
این هیئت با وزیر خارجه طالبان درباره آزادی گروگانها و ازسرگیری خدمات قنسولی برای افغانها در امریکا گفتوگو کرد.
این نخستین هیئت بلندپایه امریکایی است که در نزدیک به چهار سال گذشته از افغانستان بازدید میکند. پیشتر، نمایندگان امریکا دیدارها و گفتوگوهای خود با طالبان را در دوحه انجام میدادند.
در راس هیئت، آدام بولر، همکار نزدیک دونالد ترامپ و تاجر شناختهشده امریکایی، قرار دارد. او از سوی ترامپ بهعنوان نماینده ویژه در امور گروگانها در نظر گرفته شده بود، اما از این سمت انصراف داد. با این حال، او همچنان بهعنوان کارمند ویژه دولتی در اداره ترامپ بر مسائل مرتبط با گروگانها متمرکز خواهد ماند.
بولر در اولین دوره ریاستجمهوری ترامپ نیز فعالیت داشت و یکی از مذاکرهکنندگان اصلی تیم توافقنامه ابراهیم بود که به عادیسازی روابط میان اسرائیل و برخی کشورهای عربی کمک کرد.
او در تلاش برای آزادی مارک فوگل، معلم امریکایی که در روسیه زندانی بود، نقش کلیدی ایفا کرد. همچنین به دلیل مذاکرات مستقیم با حماس در ماه گذشته برای تمدید آتشبس غزه و تبادل گروگانها، توجه زیادی را به خود جلب کرده است.
آزادی گروگانها
وزارت خارجه طالبان اعلام کرد که این هیئت در مورد آزادی گروگانهای امریکایی گفتوگو کرده است. ساعاتی پس از این دیدار، زلمی خلیلزاد اعلام کرد که جورج گلزمن، شهروند امریکایی، پس از دو سال بازداشت توسط طالبان آزاد شده است.
خلیلزاد اظهار داشت که طالبان به «نشانه حسن نیت» نسبت به دونالد ترامپ و مردم امریکا، با آزادی گلزمن موافقت کرده است.
طالبان با رهایی گلزمن امتیاز مهم سیاسی به ترامپ داد تا حسن نیت او را به دست آورد. ترامپ رهایی شهروندان امریکایی از زندانهای خارجی را اولویت خود میداند.
همچنین، سیاست گروگانگیری طالبان نتیجه بخش بوده، چنانچه پای نماینده امریکا و دوست ترامپ را به افغانستان باز کرد.
بااینحال، دستکم یک امریکایی دیگر که تابعیت افغانستان را نیز دارد، همچنان در بازداشت طالبان به سر میبرد. خلیلزاد درباره سرنوشت محمودشاه حبیبی اظهارنظری نکرده است.
حبیبی، رئیس پیشین اداره هوانوردی افغانستان، پس از کشتهشدن ایمن الظواهری در منطقه وزیر اکبرخان کابل دستگیر شد و تاکنون خبری از او در دست نیست. تصور میشود که طالبان او را به ظن همکاری با امریکا در حمله به مخفیگاه الظواهری گرفته است. حکومت بایدن تاکید داشت که حبیبی در زندان طالبان است، اما طالبان این ادعا را رد میکند.
اخیراً وزیر خارجه امریکا هشدار داده بود که در صورت عدم آزادی این گروگانها، طالبان با عواقب شدیدی مواجه خواهد شد. مایک روبیو گفته بود: «روزی را بر طالبان خواهیم آورد که قبلاً بر القاعده آوردیم.»
بازگشت دیپلومات بازنشسته
یکی از نکات برجسته در این سفر، حضور زلمی خلیلزاد در ترکیب هیئت امریکایی است. پس از شکست مذاکرات صلح دوحه، خلیلزاد بهشدت مورد انتقاد افغانها و امریکاییها قرار گرفت و بسیاری او را مسئول بازگشت طالبان به قدرت دانستند.
این سفر نشان میدهد که دولت ترامپ بار دیگر به دنبال استفاده از نفوذ و روابط خلیلزاد با طالبان است. خلیلزاد همان کسی است که توافقنامه دوحه را با ملا برادر امضا کرد.
بازگشت او خبر خوبی برای طالبان است، اما میتواند مخالفان این گروه را به علت فعال شدن دوباره خلیلزاد در مسایل مربوط افغانستان نگران کند. زیرا، از نظر آنها، خلیلزاد چهرهای نزدیک به طالبان محسوب میشود و همواره مقامات امریکایی را به همکاری با این گروه ترغیب کرده است.
خلیلزاد به خوبی زبان طالبان را میداند. اما نکته مهم این است که او تمام پلهای عقبی در روابط با جریانهای سیاسی و برخی کشورهای منطقه از جمله پاکستان را از بین برده است. بنابرین، قادر به تشکیل یک اجماع داخلی و منطقهای درباره افغانستان نخواهد بود.
با این حال، احتمال دارد که او تلاش کند رویکرد فعلی دولت ترامپ در قبال افغانستان را تغییر دهد تا سیاست تعامل و همکاری با طالبان را در پیش گیرد.
آیا این سفر مقدمهای برای همکاریهای بیشتر میان طالبان و واشنگتن خواهد بود؟
کنار زدن سیاست انفعال
ایالات متحده امریکا در نزدیک به چهار سال گذشته سیاستی منفعلانه در قبال افغانستان داشته و تنها به انگشت گذاشتن بر نقض حقوق بشر و محرومیت زنان افغان از حقوق شان، بسنده کرده است.
در این مدت، واشنگتن از تضاد دیپلوماتیک فعال علیه طالبان پرهیز کرده است. این باعث شد که امریکا کمکهای امدادی خود به افغانستان را تا زمان حکومت ترامپ قطع نکند.در چهار سال، ایالات متحده در قبال طالبان و آینده افغانستان، رویکرد مشخص و شفافی نداشته است.
با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، افغانستان بار دیگر به یکی از موضوعات سیاست خارجی امریکا تبدیل شده است. دونالد ترامپ، وزرای خارجه و دفاع و مشاور امنیت ملی امریکا هرازگاهی درباره افغانستان صحبت کردهاند. البته، باید اذعان کرد که ترامپ و جمهوری خواهان بیشتر به انتقاد از حکومت بایدن به خاطر خروج شتاب زده از افغانستان پرداخته اند تا چیز چشمگیر دیگر.
بنابرین، هنوز مشخص نیست که ترامپ چه استراتژیای را در قبال طالبان در پیش خواهد گرفت؛ آیا با این گروه تعامل خواهد کرد و رهبران طالبان را به کمپ دیوید دعوت میکند، یا فشارها را افزایش داده و طالبان را بیش از پیش منزوی خواهد ساخت؟
ایالات متحده نگران احیای دوباره القاعده، گسترش نفوذ داعش و حضور شبکههای تروریستی منطقهای در افغانستان است. همچنین، ترامپ احساس میکند که شبهنظامیانی چون داعش از سلاحهای امریکایی باقی مانده در افغانستان استفاده میکنند.
امریکا و طالبان طی سهونیم سال گذشته در نبرد با داعش همکاری اطلاعاتی داشتهاند، اما مشخص نیست که ترامپ این همکاری را ادامه خواهد داد یا استراتژی دیگری را اتخاذ خواهد کرد. در اینجا نقش خلیلزاد مهم است و دیده شود که آیا او به واضح کردن سیاست واشنگتن در قبال طالبان کمک میکند یا نقش او به رهایی جورج گلزمن محدود خواهد ماند.
خلیلزاد با این سفر به کابل نشان داد که هنوز چهره بدرد بخور برای حکومت ترامپ است و اگر تغییری در نگرش واشنگتن نسبت به طالبان به وجود آید، احتمالا خلیلزاد در آن نقشی ایفا خواهد کرد.
نقطه عطف در روابط امریکا و طالبان؟
به رغم ملاحظات فوق، این سفر اهمیت زیادی در روابط امریکا با رژیم طالبان دارد. طالبان در سه سال و اندی تلاش زیادی کرد تا اعتماد امریکا را جلب کند، اما امریکاییها به دلیل اقدامات ضدحقوق بشری، سرکوب زنان، نادیده گرفتن اقوام و گروههای مذهبی و پناه دادن به گروههای تروریستی، از این گروه ناراضی بودهاند.
حالا، پس از چهار سال انزوا، فرصتی کمسابقه برای طالبان فراهم شده است تا مسیری برای خارجشدن از این وضعیت پیدا کند. این گروه به خوبی میداند که مشروعیت و بقای آن به جلب حسن نیت واشنگتن وابسته است.
امریکا عامل اصلی انزوای طالبان است و این گروه بدون پذیرش برخی از خواستهای ابتدایی امریکا، به ویژه در رابطه به حقوق بشر، از انزوای بینالمللی بیرون شده نمیتواند.
بعید به نظر میرسد که این سفر باب تعامل رسمی میان امریکا و طالبان را بگشاید؛ زیرا هیئت امریکایی با مقاماتی از طالبان در کابل دیدار کرده که بیاختیار و فاقد صلاحیتهای لازم هستند. آنان در سیاست خارجی و تعیین خطوط اساسی سیاست داخلی نقش ندارند. ملا هبتالله، رهبر طالبان، از قندهار بر روابط خارجی و مسایل داخلی این گروه کنترول دارد. بنابراین، مشاوره مقامات طالبان در کابل هیچ تاثیری بر رفتار ملاهبتالله ندارد.
اگر طالبان بخواهد روابط خود را با امریکا بهبود ببخشد، باید چهرههای عملگراتر این گروه قدرت را به دست آورد تا موافقتنامه دوحه به طور کامل اجرا شود.
در این موافقتنامه امریکا از طالبان خواسته است که حکومت فراگیر تشکیل بدهد. همچنین، حکومتهای بایدن و ترامپ، فراتر از اختلافات سیاسی شان، بر رعایت حقوق ابتدایی زنان و دختران افغان تاکید دارند. واشنگتن نشان داده است که مطالبه تغییر در سیاستهای زنستیزانه طالبان ابزاری برای چانهزنی با این گروه نیست و برعکس.
طالبان زیر فشار هبتالله بارها کوشیده است که حقوق بشر را از میز مذاکرههای آشکار و نهان این گروه با مقامهای امریکایی و اروپایی بردارد تا در عوض امنیت و مبارزه با موادمخدر را به مبنای کسب مشروعیت و همکاری با غرب تبدیل کند.
واقعیت این است که حتا زلمی خلیلزاد، با عملگرایی و حسن نیت آشکارش نسبت به طالبان، بارها خواهان رفع منع آموزش و کار زنان شده است. به این ترتیب، هبتالله و ملاهای تندرو حلقه او، هیچ حامیای در واشنگتن ندارند که از سیاستهای قرون وسطایی این گروه حمایت کند.