روزنامه استرالیایی: مشاجره ترامپ و زلنسکی در کاخ سفید یادآور برخورد او با اشرف غنی است
روزنامه آسترالیایی اینترپریتر در مطلبی گفته که مشاجره تند دونالد ترامپ و ولودیمیر زلنسکی در دفتر بیضی شکل کاخ سفید یادآور رویکرد ترامپ در دور اول حکومتش با اشرف غنی است که سبب شد دموکراسی افغانستان در کام طالبان سقوط کند.
اینترپریتر در این مطلب نوشته که در روزهای پایانی جمهوری افغانستان، مذاکره کنندگان ارشد ترامپ با یک پیام صریح برای رئیس جمهور اشرف غنی وارد کابل شدند: کناره گیری کنید و با طالبان کنار بیایید، زیرا امریکا میخواهد به سرعت منطقه را ترک کند. شادیخان، نویسنده این مقاله میگوید که این فشار بخشی از یک تلاش گستردهتر بود که منجر به توافق بدنام دوحه در سال ۲۰۲۰ شد؛ توافقی که یک سال بعد زمینه را برای ورود طالبان به کابل فراهم کرد.
نویسنده این مطلب میافزاید که فروپاشی افغانستان و برخورد ترامپ با جنگ اوکراین شباهتهای زیادی دارند. شادی خان به مذاکرات امریکا با طالبان در قطر و کنار گذاشته شدن دولت افغانستان اشاره میکند که که اکنون «این الگو» در عربستان سعودی تکرار میشود؛ جایی که امریکا و روسیه بدون اوکراین بر سر میز مذاکره نشستهاند.
نویسنده مقاله اینترپریتر میگوید به رغم هشدارهای جدی در مورد بازگشت افغانستان به زیر سیطره طالبان که در ماههای اول حکومت بایدن مطرح شد و ادعای ترامپ مبنی بر اینکه اگر او در قدرت باقی میماند، چنان عقبنشینی آشفته اتفاق نمیافتاد، رویکرد سیاست خارجی او هنوز هم ثابت مانده است. به گفته نویسنده، ویژگیهای رفتار ترامپ که شامل غیرقابل پیشبینی بودن، تعامل مستقیم با دشمنان، و نادیده گرفتن متحدان است، تغییر نکرده است.
این خبرنگار سابق رویترز و دویچه وله در ادامه مینویسد که در قضیه افغانستان تیم ترامپ غنی را تحت فشار قرار داد تا صدها جنگجوی خطرناک طالبان را آزاد کند و خواستهای دیگر را نیز بپذیرد. به گفته شادی خان، همین رویکرد باعث شد طالبان از تعامل با حکومت افغانستان در مذاکرات دوحه خودداری کند.
مقاله میافزید در حالی که زمینههای افغانستان و اوکراین بسیار متفاوت است، روشهای ترامپ در مدیریت دو جنگ شباهتهای قابلتوجهی را نشان میدهد. به گفته نویسنده مطلب، هر دو معامله ترامپ با طالبان و روسیه یک اصل اساسی دارد: تعامل مستقیم با دشمنان، صرف نظر از سوابق مستبدانه آنها یا نقض حقوق بشر.
اینترپریتر در این مطلب میافزاید که ترامپ در سال ۲۰۱۸ مذاکرات صلح با طالبان را با هدف پایان دادن به نزدیک به دو دهه حضور نظامی امریکا در افغانستان آغاز کرد. به گفته نویسنده مطلب، این مذاکرات بحث برانگیز بود، زیرا منتقدان استدلال میکردند که تعامل مستقیم و سطح بالا با گروهی که مسئول نقض فاحش حقوق بشر، به ویژه علیه زنان و اقلیتها است، یک گروه تروریستی را مشروعیت میبخشد. با این حال، ترامپ به طالبان به عنوان یک شریک عملگرا مینگریست که میتوانست به تسهیل یک توافق کمک کند، زیرا معتقد بود رویکرد "اول امریکا"ی او مستلزم خروج از جنگ پرهزینه و غیر محبوب است. برای او، کنار گذاشتن نگرانیهای ایدئولوژیک به نفع راهحلهای عملگرایانه، کلید دستیابی به توافق بود.
نویسنده این مطلب میگوید که نیروهای افغان در سال ۲۰۱۴، سالها قبل از روی کار آمدن ترامپ، مسئولیت امنیت داخلی را بر عهده گرفته بودند و این نیروها تحت رهبری افغانستان، تا زمان مداخله ترامپ که به مشروعیت بخشیدن به شورشیان کمک کرد، از افغانستان در برابر طالبان دفاع می کردند.
ترامپ و اهمیت دیپلوماسی شخصی
اینترپریتر میگوید که رفتار ترامپ با پوتین در بحران اوکراین از الگوی مشابهی از دیپلوماسی محتاطانه پیروی میکند که بر تعامل و کاهش تنش متمرکز است. از دید نویسنده مطلب، تحسین ترامپ از پوتین و تمایل او برای بهبود روابط امریکا و روسیه اغلب در لفاظیهای او آشکار است که اقدامات تهاجمی روسیه در اوکراین را کم اهمیت جلوه میدهد. همچنین به گفته نویسنده، عدم تمایل ترامپ به اعمال تحریمهای شدید علیه روسیه و تمجید مکرر او از رهبری پوتین این نگرانی را ایجاد میکند که ترامپ رابطه شخصی را بر پاسخگویی روسیه به خاطر اقداماتش در اولویت قرار میدهد.
اینترپریتر در ادامه به یکی دیگر از موارد مشابه تعاملات ترامپ با طالبان و روسیه اشاره میکند: اتکای ترامپ به دیپلوماسی شخصی. شادی خان در این مطلب میگوید در حالی حکومت افغانستان برای بقای خود میجنگید، مایک پمپئو، وزیر امور خارجه وقت امریکا با رهبران طالبان در دوحه دیدار میکرد. او میگوید پمپئو در فبروری ۲۰۲۰ مدعی شد: «برای اولینبار [طالبان] اعلام کردند که آماده بریدن از متحد تاریخی خود، القاعده هستند.» این بیانیه ماهیت شخصی رویکرد دیپلوماتیک ترامپ را برجسته میکند.
خبرنگار سابق رویترز در این مطلب میگوید که دیدارهای تیم ترامپ با طالبان در دوحه نمادی از این سبک بود، زیرا به گفته او، آنها در مورد شرایط خروج نیروهای امریکایی بدون دولت افغانستان یا مشارکت متحدان بینالمللی مذاکره کردند. اینترپریتر در این مطلب افزود که توافق برای تعامل با طالبان نشان دهنده ترجیح ترامپ برای مذاکرات مستقیم، حتی به قیمت از دست دادن چارچوبهای دیپلوماتیک گستردهتر بود.
اینترپریتر در ادامه این مطلب مینویسد که تمرکز ترامپ در افغانستان بر خروج نیروها بود، بدون توجه به عواقب آن برای جهان دموکراتیک و میلیونها افغان، بهویژه زنان که تحت حکومت «وحشیانه» طالبان قرار میگیرند.
از دیده نویسنده این مطلب، رویکرد ترامپ در قبال اوکراین شبیه وضعیت افغانستان، عملگرایانه به نظر میرسد، هرچند مبهم تر. به گفته نویسنده، در حالی که ترامپ علنا به ناتو متعهد است، اقدامات اخیر او نشان میهد در صورتی که منافع اقتصادی امریکا اقتضا کند، او آماده است با ولادیمیر پوتین تعامل و تحریمهای وضع شده علیه روسیه را نیز لغو کند.
شادیخان در پایان مینویسد: دیدگاه متفاوت او نسبت به سیاست خارجی امریکا به انتقاداتی منجر شده است مبنی بر این که او روابط جهانی را به جای ثبات بلندمدت و دفاع از حقوق بشر، در راستای منافع شخصیاش میبیند. افغانها این را خوب میدانند.