آیا طالبان ظرفیت و استقلال لازم برای مذاکره با مخالفان و واشنگتن را دارد؟
طالبان یک گروه فکری و عقیدتی است که برای حفظ ایدئولوژی خود، به مدت بیست سال با مردم افغانستان و جامعه جهانی جنگید. در طول این مدت، استدلال طالبان این بود که جنگ به آنها تحمیل شده، زیرا از آنها خواسته میشد چیزی را بپذیرند که برایشان غیرقابل قبول بود.
طالبان ادعا میکنند که از همان ابتدا آگاه بودند که سختیها، مشکلات و رنجهای زیادی در انتظارشان است، اما برای حفظ عقاید و باورهایشان، این مشکلات را پذیرفتند. مقامات طالبان در سخنرانیهای علنی خود گفتهاند که تمام این اقدامات را با اراده و اختیار خود انجام دادهاند. همچنین، نحوه مذاکرات آنها با امریکا و شرایطی که پذیرفتند، نشان میدهد که این گروه در میز مذاکره مستقل عمل میکند و ظرفیت گفتوگو را دارد.
حمایت و پناه دادن طالبان به گروه تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) نیز نشان میدهد که این گروه تمایلی به اقدام علیه تیتیپی ندارد و حضور آن را به نفع خود میداند. این امر بیانگر آن است که طالبان توانایی تصمیمگیری مستقل دارد. اگر این گروه بخواهد از طریق مذاکره با مخالفان داخلی و جامعه جهانی به تفاهم برسد، این امکان برای آنها وجود دارد. اما به نظر میرسد که طالبان تمایلی به حل مشکلات با مخالفان داخلی خود ندارد و از وضعیت کنونی رضایت دارد. با این حال، طالبان برای مذاکره با کشورهای خارجی، از جمله امریکا، آمادگی خود را نشان داده و همچنان به گفتوگو درباره برخی مسائل امنیتی با واشنگتن ادامه میدهد.
گریم اسمیت، تحلیلگر ارشد گروه بینالمللی بحران، با اشاره به مذاکرات گذشته طالبان میگوید: «اگر طالبان بخواهد مذاکره کند، قطعاً ظرفیت و استقلال لازم برای انجام آن را دارد. نمونه بارز این موضوع، توافق دوحه در سال ۲۰۲۰ با ایالات متحده است. اگرچه این توافق بهطور کامل اجرا نشده، اما نشانهای از مهارت دیپلماتیک طالبان محسوب میشود.»
او همچنین تأکید میکند: «استقلال طالبان از سوی تمامی دیپلماتهای خارجی در کابل، بهویژه مقامات پاکستانی که سعی داشتند طالبان را برای اقدام علیه تیتیپی متقاعد کنند، مورد توجه قرار گرفته است.»
اگر طالبان سرنگون شود، آیا پاکستان بار دیگر پناهگاه امنی برای این گروه خواهد شد؟
پاکستان با بسیاری از سیاستمداران افغانستان روابط نزدیکی داشته و همچنان با برخی از آنها در ارتباط است. در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی، پاکستان با اکثر گروههای جهادی روابط بسیار نزدیکی داشت. با ظهور جنبش طالبان، پاکستان بهسرعت روابط خود را با این گروه برقرار کرد که این امر باعث شد روابط آن با برخی گروههای جهادی دیگر تیره شود.
پس از ورود ائتلاف به رهبری امریکا به افغانستان، پاکستان به دلایل مختلف روابط خود را با طالبان حفظ کرد. برخی از اعضای طالبان روابط نزدیکی با پاکستان داشتند، در حالی که برخی دیگر در زندانهای این کشور بازداشت شدند یا حتی به امریکا تحویل داده شدند. با این حال، پاکستان بهطور کلی روابط نزدیکی با طالبان داشت و از بازگشت مجدد آنها به کابل بسیار خرسند بود. اما پس از تسلط طالبان بر افغانستان، ناامنیها در پاکستان افزایش یافت.
در حال حاضر، روابط پاکستان با برخی از اعضای طالبان دچار تنش شده است، اما این به معنای قطع کامل روابط با تمامی اعضای طالبان نیست. اگر حکومت طالبان سقوط کند، پاکستان بر اساس منافع خود تصمیم خواهد گرفت. اگر حمایت از طالبان به سود منافع پاکستان باشد، احتمال دارد که این کشور بار دیگر به طالبان پناه دهد، زیرا برای پاکستان، منافع ملی در اولویت قرار دارد.
گریم اسمیت در این زمینه میگوید: «من در کوتاهمدت خطر جدی برای سرنگونی طالبان نمیبینم. سطح کلی خشونت در افغانستان طی سالهای اخیر کاهش یافته است. بزرگترین تهدید برای ثبات، شاخه خراسان داعش (ISKP) است، اما تعداد و شدت حملات این گروه از سال ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۵ کاهش یافته است.»
نگرانی پاکستان درباره مخالفان طالبان چیست؟
پاکستان در افغانستان با انواع مختلفی از مخالفان روبهرو است. برخی از این مخالفان روابط نزدیکی با هند دارند و پاکستان نگران است که دهلینو از افغانستان بهعنوان ابزاری علیه اسلامآباد استفاده کند.
برخی دیگر از مخالفان، افغانهایی هستند که خواهان ایجاد یک «پشتونستان بزرگ» هستند. این گروهها مستقیماً با موجودیت پاکستان مخالفاند، خط دیورند را بهعنوان مرز رسمی نمیپذیرند و برای از بین بردن آن تلاش میکنند.
گروههای جهادی ضدپاکستانی که در افغانستان حضور دارند نیز تهدیدی جدی برای اسلامآباد محسوب میشوند. پاکستان در ۴۵ سال گذشته، به دلیل مداخلات گسترده در افغانستان، مخالفان زیادی برای خود ایجاد کرده است. افکار عمومی افغانستان نیز بهشدت مخالف سیاستهای پاکستان است. حتی برخی از اعضای طالبان نیز از سیاستهای پاکستان ناراضیاند.
گریم اسمیت در این باره توضیح میدهد: «بهطور صادقانه، من نمیشنوم که مقامات پاکستانی درباره مخالفان طالبان زیاد صحبت کنند. آنها معمولاً درباره تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) یا چشمانداز تجارت منطقهای صحبت میکنند. همچنین نگرانیهایی درباره جداییطلبان بلوچستان دارند.»
سقوط طالبان تا چه حد دشوار است؟
در شرایط فعلی، طالبان کنترول کامل بر افغانستان دارد. سخنگویان طالبان میگویند هیچ نیرویی در داخل کشور توان مقابله با آنها را ندارد. این گروه هیچگونه مخالفت داخلی را نمیپذیرد و بسیاری از مخالفان آن در خارج از کشور زندگی میکنند.
افغانستان با فقر شدید مواجه است، فرصتهای شغلی بسیار محدودند و مردم بیش از ۴۰ سال جنگ را تجربه کردهاند. در چنین وضعیتی، سرنگونی طالبان بسیار دشوار است، بهویژه زمانی که مخالفان اصلی آنها همان سیاستمدارانی هستند که در دوران جمهوری ثروت زیادی به دست آوردند و اکنون در خارج از کشور زندگی میکنند. مردم دیگر به این چهرههای سیاسی اعتماد ندارند و اگر رهبری مخالفت در اختیار آنها باشد، سقوط طالبان سختتر و زمانبر خواهد شد.
با این حال، برخی از اقدامات طالبان نارضایتی گستردهای در میان مردم ایجاد کرده است. اگر مخالفان داخلی از میان نسل جدید و جوانانی باشند که در جنگهای گذشته یا حکومتهای پیشین نقشی نداشتهاند، ممکن است یک حرکت مردمی سریعاً شرایط را تغییر دهد.
اما نباید فراموش کرد که طالبان یک گروه ایدئولوژیک است. سرنگونی این گروه بسیار دشوار خواهد بود و اگر قرار باشد از طریق جنگ کنار گذاشته شود، طالبان نیز برای جنگیدن آماده است.
آیا هزینه سرنگونی طالبان برای واشنگتن در مقایسه با ۲۰۰۱ متفاوت است؟
در سال ۲۰۰۱ مشکل اصلی امریکا با طالبان، حضور گروههای تروریستی در افغانستان بود. طالبان دهها گروه جهادی را پناه داده و به آنها اجازه فعالیت داده بود. دلیل اصلی ورود امریکا به افغانستان نیز همین گروههای جهادی بودند که حملات مرگباری در خاک امریکا انجام دادند.
گریم اسمیت در اینباره میگوید: «ترامپ غیرقابل پیشبینی است، اما انتظار ندارم که واشنگتن در این دوره از دولت خود منابعی را برای تغییر رژیم در افغانستان اختصاص دهد. دولت امریکا دلایلی برای همکاری با طالبان دارد، مانند مبارزه مشترک علیه داعش خراسان و تهدیدهای فراملیتی دیگر.»