چشم به راه اسلامآباد و تهران؛ چرا رهبران سیاسی ابتکار عمل ندارند؟

به تازگی هیئتی از سپاه پاسداران ایران با برخی از رهبران سیاسی افغانستان در ترکیه دیدار کرده است. دیدار پنهانیکه دو طرف درباره آن چیزی نگفتند. اما چند منبع به افغانستان اینترنشنال گفتند که جنرالهای سپاه به این چهرههای سیاسی توصیه کرده که از نزدیکی با پاکستان خودداری کنند.
این سفر، دو هفته بعد از سفر هیئت سازمان استخبارات ارتش پاکستان به ترکیه انجام میشود. دو هفته پیش هیئتی از آیاسآی، برای دیدار با شماری از رهبران سیاسی مخالف طالبان به استانبول رفت. جزئیات این دیدار نیز بیرون داده نشد.
دیدار هیئت استخبارات پاکستان و سپاه پاسداران با شماری از مخالفان طالبان در ترکیه پس از سفر مقامات پاکستان به تاجیکستان و کابل انجام شده است.
در اوج تنشهای سیاسی طالبان و پاکستان، در اوایل ماه جدی، عاصم ملک، رئیس آیاسآی به تاجیکستان رفت. تاجیکستان تنها کشوری در منطقه است که به گونه جدی منتقد سیاستهای طالبان است و پایگاه سیاسی و نظامی جبهه مقاومت ملی نیز در دوشنبه قرار دارد.
رئیس آیاسآی، در سفرش به دوشنبه، با رهبری جبهه مقاومت ملی دیدار کرد. برخی از اعضای جبهه مقاومت ملی گفتند که اسلامآباد به گفتوگو تمایل نشان داده است.
از سوی دیگر، عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی به دیدار رهبران طالبان به کابل رفت. برای نخستین بار، هیئتی به سطح وزیر خارجه از ایران با مقامهای طالبان گفتوگو کرد.
طالبان سفر عراقچی به کابل را، آغاز فصل تازه روابط دو طرف خواند.
با نگاه به روابط طالبان و اسلامآباد در سه ونیمسال گذشته، تنش میان دو طرف به شدت درحال افزایش است. شاهد آن از درگیریهای مرزی مرگبار تا حمله هوایی ارتش پاکستان به خاک افغانستان است که بیش از ۳۰ کشته برجای گذاشت. اسلام آباد گفت که رهبران تحریک طالبان را هدف قرار دادهاست.
پاکستان بارها هشدار داده که اگر طالبان برای مهار رهبران طالبان پاکستانی در افغانستان اقدام نکند، دست به کار خواهد شد.
پس از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان، طالبان پاکستانی به چالش جدی برای اسلام آباد بدل شده است.
روابط تهران و طالبان هم پر فراز و نشیب بوده است. طالبان در جریان سه سال گذشته علاوه بر درگیریهای مرزی با ایران بر سر حقابه اختلاف نظرهایی داشته است.
اما با تیره شدن روابط طالبان با پاکستان، طالبان روابط خود را با جمهوری اسلامی تقویت کرده است.
این دو کشور همسایه، با توجه به نفوذ شان در درون اداره طالبان و اشراف بر وضعیت افغانستان، خوب میدانند که تحولات افغانستان در چه مسیری پیش میرود.
رهبران افغانستان هم در گذشته و هم حالا، همواره پاکستان و ایران را متهم کرده اند که دوگانه بازی میکنند. چنانچه، در دو دهه گذشته، باوجود روابط رسمی دولت با دولت، با طالبان نیز روابط نزدیکی داشتند و از این گروه حمایت مالی و تسلیحاتی کردند.
نبود ابتکار عمل
تحولات و دگرگونی در نظامهای افغانستان، همواره از بیرون رقم خورده است. نقش اسلامآباد، بیش از هر کشور دیگری در این تحولات برجسته بوده و این را اکثر مقامها و رهبران پیشین به گونه رسمی و غیر رسمی بیان کرده اند.
به نظر میرسد چهرههای سیاسی مخالف طالبان روی تهران و اسلام آباد حساب باز کرده و تصور می کنند دو کشور همسایه افغانستان از آنها پشتیبانی خواهند کرد. در ۲۴اسد ۱۴۰۰، روز سقوط افغانستان، همین چهرههای سیاسی به رهبری محمد یونس قانونی، به پاکستان رفتتند.
این هیئت در اسلام آباد بود که طالبان وارد کابل شد و این رهبران آواره و هرکدام به کشوری رفتند. در سه ونیم سال گذشته هم هیچگونه اقدام و طرح عملی را برای آینده افغانستان مطرح نکردهاند.
حالا، بیشتر این چهرههای سیاسی در ترکیه مستقر اند. بزرگترین اقدام آنها، جریان سیاسی زیرنام "شورای عالی مقاومت برای نجات افغانستان" است. آنها تنها در روزهای مناسبتی و سالروز درگذشت و کشته شدن رهبران پیشین، نشست مجازی برگزار میکنند.
گاهی به دنبال واکنش نهادهای بینالمللی درباره موضوعی، این جریان بیانیههای صادر میکند.
در اقدام دیگر، در ماه قوس امسال شماری از اعضای این شورا و برخی نهادهای مدنی، جریان سیاسی دیگری، زیرنام " مجمع ملی نجات افغانستان" را تشکیل دادند.
با تشکیل دومین جریان سیاسی نیز در موضع و رویکرد این سیاستگران تغییر نیامده است.
این امر، زبان طالبان را تیزتر کرده است. این گروه بارها گفته که گزینه دیگری برای اداره افغانستان وجود ندارد.
حتا مردم افغانستان اکنون ناامید شده اند که جریان سیاسی مقتدری که بتواند در برابر طالبان قدعلم کند، وجود ندارد.
رهبرانی که خود ابتکار عمل نداشته باشند و منتظر دریافت علامات از اسلامآباد و تهران باشند، وضعیت در افغانستان بهبود نخواهد کرد.
نسل میانه و جوان افغانستان هم نتوانسته اند که در این سه سال و اندی، یک چتر واحد تشکیل دهند و با کشورهای جهان وارد مذاکره شوند تا به جهان و طالبان ثابت کنند که آینده افغانستان در دست آنها است.
با چنین وضعیت، دورنمایی روشنی برای افغانستان به زودی متصور نیست.
چرا که حمایت پاکستان از گروهها و جریانهای سیاسی در افغانستان، همواره براساس منافع شان بودهاست.
حالا جنرالان و هیئت استخبارات خود را دنبال مهرههای سابق فرستاده، تا اگر منافع این کشورها را تامین کنند، از حمایت برخوردار خواهند بود.
این است که افغانستان همواره دستخوش بازی استخباراتی کشورها شده و هرگز از گذشته درس گرفته نشده است.