ملا هبتالله کرسی معاون ریاستالوزرا را برای چه کسی خالی کرد؟
از برکناری عبدالکبیر، معاون سیاسی رئیسالوزرای طالبان، و تعیینش به عنوان وزیر مهاجرین یک هفته گذشت، اما دو منبع در اداره طالبان به ما میگویند که او همچنان در کاخ سپیدار است و تاکنون به وزارت مهاجرین برای آغاز ماموریت جدیدش نرفته است.
ملا هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان، تاکنون جانشین کبیر در معاونت سیاسی ریاستالوزرا را هم معرفی نکرده است.
اداره طالبان سه معاون اداری، اقتصادی و سیاسی دارد که تا این تغییرات به عهده سلام حنفی، اوزبیکتبار، ملا عبدالغنی برادر و مولوی کبیر پشتونتبار بود. هیچ فردی از اقوام بزرگ تاجیک و هزاره در رهبری اداره طالبان وجود ندارد و این کمبود باعث شده است که بسیاری درباره گزینش یک معاون تاجیکتبار در ریاست الوزرای طالبان گمانهزنی کنند.
مولوی کبیر اما یک معاون عادی نبود. او در دوره ای که ملا حسن از انظار عمومی ناپدید شد، به سرپرستی ریاست الوزرای طالبان نیز منصوب شد و عملا حرف اول اداره طالبان در کابل را می زد.
نرفتن مولوی کبیر که طالب میانهرو و آگاه از مسایل جهانی خوانده میشود نیز به وزارت مهاجرین به گمانهزنیها درباره نارضایتی او از تنزلش در حکومت طالبان حکایت دارد.
اما دو منبع از درون حکومت طالبان به افغانستان اینترنشنال گفته اند که مولوی کبیر تصمیم تازه ملا هبتالله را پذیرفته و هفته آینده کارش را به عنوان وزیر مهاجرین آغاز خواهد کرد. تا آن زمان مسئولان امنیتی طالبان سرگرم تشدید تدابیر امنیتی در وزارت مهاجرین است که شاهد حمله انتحاری خونین داعش بود که جان خلیل حقانی، وزیر مهاجرین پیشین را گرفت. این منابع میگویند تحقیقات استخبارات طالبان از کارمندان وزارت مهاجرین همچنان ادامه دارد و تدابیری برای برنامه معرفی مولوی کبیر در حال اتخاذ است. آنها میگویند ماموران طالبان موبایل و کمپویتر بعضی ماموران را پیش از رفتن وزیر جدید بررسی میکنند.
اما در این تردیدی نیست که وزرا، فرماندهان و مقامهای طالبان از دستورات ملا هبتالله تا این لحظه سرپیچی نخواهند کرد و حتی اگر مولوی کبیر به عنوان یک ولسوال هم تعیین شود، این دستور را خواهد پذیرفت.
مقامهای طالبان بارها گفتهاند که تغییرات در حکومت این گروه عادی است و آنها حاضرند در هر مقامیکه هبتالله آخندزاده فرمان بدهد، کار کند. انتظار نمیرود به رغم نارضایتی عبدالکبیر از این قاعده سر باز زند.
اما و اگر درباره نارضایتی مولوی عبدالکبیر پس از آن بالا گرفت طالبان پکتیا و شرق افغانستان، احمد حقانی، پسر خلیل حقانی را به عنوان جاگزین پدر پس از ترور غیرمنتظره تعیین کردند. اتفاقا یکی از کسانی که لنگی جانشینی را بر سر احمد حقانی گذاشت، خود مولوی کبیر بود. هرچند پس از آن طالبان کوشیدند که این حرکت را به مراسم قومی ارتباط دهند، اما تعلل مولوی کبیر به رفتن به وزارت مهاجرین بیمعنا نیست.
عبدالکبیر که پیشتر معاون رئیسالوزرای طالبان بود، ناگهان از چشم ملا هبتالله افتاد و به شکلی تحقیرآمیز از صدر مجلس طالبان کنار زده شد. این حرکت نشان میدهد که برنامهها و اقدامهای هبتالله، رهبر طالبان، غیرقابل پیشبینی است.
در دنیای سیاست و دولتداری، برای یک سیاستمدار از دست دادن سمت معاون نخستوزیر و انتصاب در یک پست پایینتر از آن، مجازات سیاسی به حساب میآید. این تعدیل مقام نشان میدهد که از عملکرد او رضایتی وجود ندارد یا اختلافات سیاسی باعث کنار زدن او شده است. اما اداره طالبان از این دنیای سیاسی مانند هرچیز دیگر متفاوت است.
با توجه به بسته بودن گروه طالبان و درز نکردن اطلاعات، به دشواری می توان دلایل برکناری عبدالکبیر یا مقام دیگر را دریافت. اما، به نظر میرسد که رهبر مخفی طالبان تمایل زیادی به برکناری مقام های ارشد خود دارد که سیاستهای او را مو به مو دنبال نمیکنند. یک دلیل آن است که هبتالله قدرتمند شدن اطرافیانش علاقهای ندارد. مذاکرات مولوی کبیر با نمایندگان خارجی و سرپیچی از گرفتن و انتشار عکسش با سیاست سختگیرانه ملا هبت الله همخوانی ندارد.
عبدالکبیر در دوره ماموریتش در معاونت سیاسی ریاستالوزرا همواره با گروههای قومی و مذهبی ملاقات میکرد و سعی داشت تصویری «همه شمول» از رژیم طالبان به نمایش بگذارد.
بنا به تجربه، در نظامهای دیکتاتوری مانند طالبان، تردید و بدبینی نسبت به زیر دستان در رده رهبری، به ویژه شخص رهبر نظام، خیلی شایع است و حرکاتی که نمایش قدرت یا تلاشی برای کسب محبوبیت عمومی، بسیج و یارگیری تلقی شود، تحمل نمیگردد.
از سوی دیگر، در حالی که ملا هبت الله از انظار عمومی پنهان است، مولوی کبیر قصر سپیدار، محل کارش را به پاتوق غیرقندهاریها تبدیل کرده بود که با توجه به اختلافات و رقابت های داخلی این گروه، میتوانست مناسبات جدید قدرت خلق کند و چالشی برای هبتالله شود.
کفیل تازه رئیسالوزرا
حالا اما ظاهرا داستان عبدالکبیر به پایان رسیده است و او کارش را به عنوان وزیر مهاجرین شروع خواهد کرد، ولی سوال اصلی این است که چه کسی جانشین او خواهد شد؟ آیا ملا هبتالله به ظاهر هم که شده خواهد کوشید با آوردن یک معاون غیرپشتون سطح رهبری سیاسی طالبان را گسترده کند یا برعکس به سمت تمرکز بیشتر قدرت در دست حلقه خود که شامل طالبان قندهاری است و تضعیف شاخههای دیگر طالبان، پیش خواهد رفت؟
در مورد تعیین جانشین عبدالکبیر، چند سناریو مطرح است: سناریوی اول این است که اگر ملا هبتالله جانشین عبدالکبیر را از منطقه مشرقی و از حوزه نفوذ شبکه حقانی انتخاب کند، احتمالاً سراج حقانی، گزینه معاونت ریاستالوزرا خواهد بود.
سراجالدین حقانی پیشینه معاونت رهبر طالبان را نیز در کارنامه دارد. رهبر طالبان مدتهاست که به دنبال راهی برای برکناری سراجالدین حقانی از وزارت داخله بوده است، زیرا حضور او در وزارت داخله برای ملا هبتالله و حوزه قندهار تهدید محسوب میشود. سراج حقانی خود از این موضوع آگاه است و احتمالاً دوست دارد کرسی حساس امنیتی خود را به معاونت ریاستالوزرا معاوضه نکند. حقانی در ماههای پسین پیوسته به طور غیرمستقیم از رهبر طالبان انتقاد کرده است.
گزینه کلیدی دیگر، ندا محمد ندیم، وزیر تحصیلات عالی طالبان است. او از نزدیکترین و معتمدترین افراد به ملاهبتالله در کابل به شمار میرود. ندیم کار خود را در ولایت ننگرهار آغاز کرد و سپس به سمت والی کابل منصوب شد و حالا وزیر تحصیلات عالی طالبان است. ندیم در خط فکری ملاهبتالله حرکت میکند و بارها از سیاست های هبت الله دفاع کرده و به منتقدان دستورات رهبرش به تندی تاخته است. داشتن او به عنوان یک معاون سیاسی در ارتباط با دیپلوماتهای خارجی به پیروی مو به مو از دیدگاه ملا هبت الله آخندزاده منجر خواهد شد. برخی منابع از حبیبالله آغا، وزیر معارف طالبان، و اختر محمد زعفرانی، از چهرههای برجسته شورای علمای طالبان، نیز به عنوان گزینههای احتمالی جانشینی عبدالکبیر نام بردهاند.
در این میان، نباید شانس یک معاون تاجیکتبار را هم نادیده گرفت. افراد بیاثر زیادی هستند که میتوانند به عنوان معاون نمادین اداره طالبان از قوم تاجیک باشند. در میان گزینههای تاجیک، نام مولوی شمسالدین شریعتی، رییس عمومی تعقیب و نظارت فرامین رهبر طالبان، بیشتر شنیده میشود.
با این حال، شانس تعیین یک معاون هزاره با توجه به تفاوت مذهبی آنها به شدت پایین است.
اما در آخر روز، تحلیل دیدگاه ملاهبتالله آخندزاده چندان آسان نیست. ظاهرا قندهارتصمیم میگیرد که چه کسی را در مهمترین کرسی سیاسی رژیم طالبان تعیین کند و این تصمیم با مشوره هیچ فردی در کابل اتخاذ نخواهد شد.
البته این احتمال نیز وجود دارد که معاونیت سیاسی ریاستالوزرا به طور کامل از ساختار اداره طالبان حذف شود.