کریکت افغانستان؛ میدان نبرد ورزش و سیاست

شراره سروری

خبرنگار

اعتراضات به حضور تیم کریکت افغانستان در جام قهرمانان ۲۰۲۵، بار دیگر سیاست، حقوق بشر و ورزش را رو در روی هم قرار داده است. با وجود فراخوان‌ها برای تحریم کریکت افغانستان به‌دلیل سرکوب زنان توسط طالبان، شورای بین‌المللی کریکت تصمیم گرفت افغانستان را در این رقابت‌ها شرکت دهد.

این تصمیم اما با واکنش‌های تند و گستردهای از سوی سیاستمداران و فعالان حقوق بشر همراه بوده است که به‌طور خاص بر وضعیت زنان افغانستان و رژیم طالبان تأکید دارند.

در خط مقدم اعتراض‌ها: اینبار سیاستمداران بریتانیایی

بیش از ۱۶۰ سیاستمدار بریتانیایی، از جمله شخصیت‌هایی از دو مجلس این کشور، با ارسال نامه‌ای به هیئت کریکت انگلستان و ولز (ای‌سی‌بی) خواستار تحریم مسابقه تیم انگلستان مقابل افغانستان شدند. این مسابقه قرار است در بیست‌وششم فبروری در لاهور برگزار شود.

در نامه‌ای که توسط تونیا آنتونیازی، نماینده حزب کارگر تنظیم شده است، وضعیت زنان افغانستان به‌عنوان «آپارتاید جنسیتی» توصیف و رژیم طالبان به‌طور صریح یک رژیم «دیستوپیایی» عنوان شده است.

در بخشی از این نامه آمده است: «ما انتظار داریم که تیم مردان انگلستان علیه رفتار غیرانسانی طالبان با زنان و دختران موضع‌گیری کند و ای‌سی‌بی مسابقه را تحریم کند تا پیام روشنی به این رژیم ارسال شود.»

این خواسته، از سوی کی‌یر استارمر، نخست‌وزیر بریتانیا، نیز حمایت شده است. آقای استارمر از شورای بین‌المللی کریکت خواست به قوانین و ارزش‌های خود پایبند باشد و از موقعیت خود برای حمایت از حقوق بشر استفاده کند.

موضع آی‌سی‌سی؛ تعادل یا تسامح؟

شورای بین‌المللی کریکت (آی‌سی‌سی) در سال ۲۰۱۷ افغانستان را به‌عنوان یکی از اعضای کامل خود پذیرفت. در حالی که افغانستان هرگز تیم ملی زنان تشکیل نداده بود. در سال ۲۰۲۰ اقداماتی برای تأسیس تیم زنان آغاز شد، اما بازگشت طالبان به قدرت در سال ۲۰۲۱، این تلاش‌ها را به‌طور کامل متوقف کرد.

این وضعیت، فشارهای جهانی را بر آی‌سی‌سی برای اتخاذ رویکردی قوی‌تر در برابر نقض حقوق بشر در افغانستان افزایش داده است. این شورا که خود را حامی رشد ورزش در سطح جهانی می‌داند، همچنان تأکید دارد که ورزش را ابزاری برای تغییر اجتماعی می‌داند.

یکی از سخنگویان آی‌سی‌سی گفت: «ما از نفوذ خود برای تعامل با هیئت کریکت افغانستان و ایجاد فرصت‌هایی برای بازی زنان و مردان استفاده می‌کنیم.»

واکنش موافقان و مخالفان تحریم؛ آیا ورزش وسیله‌ای برای تغییر است؟

بحث تحریم مسابقات میان سیاستمداران، هیئت‌های ورزشی و فعالان حقوق بشر، به یکی از بحث‌های داغ و چالش‌برانگیز تبدیل شده است. لیزا ناندی، وزیر فرهنگ بریتانیا با وجود محکوم کردن رفتار طالبان، تحریم را روشی ناکارآمد می‌داند.

خانم ناندی در این مورد گفته است: «تحریم‌های ورزشی اغلب نتیجه معکوس دارند و ورزشکارانی که نمایندگان امید و الهام در کشورشان هستند، مجازات می‌شوند.»

اما در سوی دیگر، هیئت کریکت انگلستان اعلام کرده که به دلیل نقض حقوق زنان توسط طالبان، هیچ مسابقه دوجانبه‌ای با افغانستان برگزار نخواهد کرد.

ریچارد گولد، مدیر اجرایی ای‌سی‌بی، بر این باور است که یک رویکرد هماهنگ بین‌المللی می‌تواند تأثیر بیشتری داشته باشد. او گفت: «کریکت به‌عنوان یک منبع امید برای بسیاری از افغان‌ها شناخته می‌شود. انزوای بیشتر این جامعه تحت فشار، می‌تواند عواقب ناخواسته‌ای داشته باشد و زمینه را برای افزایش نارضایتی و تنش‌ها فراهم کند.»

آیا تاریخ تکرار می‌شود؟

این بحث یادآور تصمیم تیم انگلستان در جام جهانی ۲۰۰۳ است. زمانی که بازیکنان این تیم به رهبری ناصر حسین از بازی با زیمبابوه انصراف دادند تا علیه رژیم رابرت موگابه اعتراض کنند. در آن زمان، سیاستمداران از این اقدام حمایت کردند، اما اختیار نهایی را به بازیکنان سپردند.

امروز، شرایط پیچیده‌تر به نظر میرسد. تیم‌های استرالیا و انگلستان اعلام کرده‌اند که مسابقات دوجانبه‌ای با افغانستان برگزار نخواهند کرد، اما همچنان در مسابقات جهانی در مقابل این تیم به میدان می‌روند. این مسأله نشان می‌دهد که سیاست‌های جهانی درباره تحریم‌ها و مشارکت در رقابت‌های ورزشی به طور فزایندهای پیچیده شده است.

نقش ورزش در بحران افغانستان

برخی می‌پندارند که ورزش در افغانستان، به ویژه کریکت، نمادی از امید و وحدت ملی است. با این حال، محرومیت زنان از ورزش تحت قوانین سختگیرانه طالبان، وجه تاریک‌تری به این بازی اضافه کرده است.

فعالان حقوق زنان بر این باورند که آی‌سی‌سی با تصمیمات خود نه تنها اصول خود را زیر سؤال برده، بلکه فرصت واقعی برای تغییر اجتماعی و ارتقای وضعیت زنان را نیز از دست داده است.

چالش بزرگ: تحریم یا استفاده از ورزش برای تغییر؟

در حالی که جام قهرمانان ۲۰۲۵ (چمپیونز تروفی ۲۰۲۵) نزدیک‌تر می‌شود، پرسشی که همچنان باقی می‌ماند این است که آیا تحریم‌های ورزشی روشی مؤثر برای مقابله با نقض حقوق بشر در افغانستان است؟ یا اینکه باید از بستر ورزش به‌عنوان یک ابزار دیپلوماتیک و اجتماعی برای ایجاد تغییرات بنیادین استفاده کرد؟

در نهایت، نگاه جهان به این مسابقات، تنها بر بازی‌های کریکت متمرکز نیست، بلکه به پیامی است که این زمینه‌ای سبز به سراسر جهان منتقل خواهند کرد. آیا این پیام امید و تغییر خواهد بود یا تنها تأکیدی بر انزوای بیشتر افغانستان؟