مجله فارن افیرز: انعطاف سیاسی و ایدئولوژیکی، تحریر شام را از طالبان متمایز کرده است

مجله فارن افیرز در مقاله‌ مفصلی به تفاوت در رویکرد جامعه جهانی با طالبان و هیئت تحریر شام و همچنین تفاوت‌ها در عمکلرد طالبان و حکومت جدید سوریه پرداخته است. این مجله نوشت که انعطاف سیاسی و ایدئولوژیکی هیئت تحریر شام در سوریه، این گروه را از طالبان متمایز کرده است.

این مقاله را دلانی سایمون، گرم اسمیت و جروم دروون نوشته‌اند. گرم اسمیت، کارشناس امور افغانستان در گروه بین المللی بحران است.

در مطلب آمده که رهبر طالبان روستازاده و متأثر از آموزش‌های مذهبی جزم‌گرایانه است، اما رهبران هیئت تحریر شام از شهرهای مدرن سوریه ظهور کرده‌اند.

نویسندگان این مقاله که روز پنج‌شنبه در فارن افیرز منتشر شد، به رویکرد دوگانه جهان در قبال طالبان و هیئت تحریر شام و تفاوت‌های عملکردی این دو گروه پرداخته‌اند.

در این مقاله آمده که انزوای اقتصادی و سیاسی طالبان و تحریم این گروه از یک‌سو و کاهش تمایل کشورها برای کمک به افغانستان، این کشور را با بحران قحطی مواجه کرد.

آنها می‌نویسند که بسیاری از کشورها از مذاکره با طالبان بر سر حقوق زنان و دیگر موارد مروبط، خودداری کرده و منتظر ماندند تا رهبران طالبان به‌تنهایی اقدام کنند.

این مقاله توضیح می‌دهد که «این بی‌میلی برای تعامل با طالبان ضربه‌ای به جناح عمل‌گرای این گروه وارد کرد و تندروها را قدرت بیشتری بخشید.»

این در حالی‌ است که مقامات بین‌المللی با هیئت تحریر شام تعامل بیشتری کرده و این گروه نیز با نشان دادن انعطاف سیاسی و ایدئولوژیکی خود را از طالبان متمایز نشان داده است.

این رویکرد نرم هیئت تحریر شام موجب ترغیب مقامات خارجی به‌سمت سوریه شده است و به‌ نقل از فارن افیرز، به‌نظر می‌رسد بازیگران خارجی از اشتباهات افغانستان تحت کنترول طالبان درس گرفته باشند.

این مقاله، به ایالات متحده و متحدان آن پیشنهاد داده که برای جلوگیری از فروپاشی اقتصادی سوریه و کاهش اثرات تحریم‌‌ها در سوریه، اقدامات فوری انجام دهد و مسیر روشنی برای به‌رسمیت‌شناختن این گروه فراهم کند.

در مقاله آمده که مقام‌های خارجی می‌توانند در دو مورد از تجربه افغانستان درس بگیرند و در سوریه اعمال کنند:

درس نخست: جهان رویکرد «بطی» در برابر بحران بشردوستانه در افغانستان اتخاذ کرد و تلاش اندکی برای کاهش تحریم‌ها و محدودیت‌های بانکی انجام داد. این رویکرد افغانستان را به لبه قحطی کشاند.

درس دوم: نکته دوم شکست غرب در ارائه شفافیت کافی به‌طالبان در مورد چگونگی به‌رسمیت شناختن دیپلماتیک و رفع تحریم‌ها علیه این گروه خوانده شده است. این مجله می‌گوید که بی‌میلی غرب برای انجام هرگونه اقدام اساسی در افغانستان، ممکن است موجب قدرت‌گیری بیشتر گروه طالبان شود.

نویسندگان این مقاله افزودند که حکومت‌های غربی خواسته‌های مبهم درباره احترام به حقوق زنان و تشکیل حکومت فراگیر مطرح کرده‌اند، اما شرایط عملی برای تطبیق این خواسته‌ها را تعریف و ترسیم نکرده‌اند.

نویسندگان مقاله به‌ این خطر نیز اشاره می‌کنند که تقویت رویکرد مراوداتی با طالبان، بدین معنا نیست که رهبر طالبان را متقاعد کند که در ازای به‌رسمیت شناختن، رویکرد خود را تغییر دهد و حقوق زنان را تضمین کند.

آنها می‌نویسند که با درنظرداشت این خطر فرضی، این رویکرد در قبال طالبان می‌بایست مورد آزمایش قرار گیرد زیرا به‌دلیل نبود چشم‌انداز واقعی و جدی جهان، «طالبان نسبت به کسب مشروعیت در صحنه جهانی بدبین شده‌اند.»

در این مقاله تصریح شده که هرچند رهبران جدید سوریه همچون طالبان از بستر یک جنبش اسلامی‌گرای ستیزه‌جو برخاسته‌اند، اما از جنبه‌های مهم این گروه شبیه طالبان نیست.

نویسندگان این مقاله، به بستر زایش و پرورش رهبران هر دو گروه اشاره می‌کنند که رهبر طالبان روستازاده و رهبران هیئت تحریر شام زاده شهرهای مدرن سوریه است و برخی از اعضای آن نیز تحصیلات عالی دارند.

فارن افیرز می‌افزاید که رهبر طالبان بر علیه تعامل با جهان موعظه می‌کند، اما رهبر تحریر شام خواهان گسترش روابط با جهان است.

این مجله به تصویر شکست و پیروزی امریکا در این دو بستر جغرافیای مختلف اشاره می‌کند که افغانستان «مظهر شکست امریکا» و سوریه «مظهر پیروزی امریکا و شکست دشمنان امریکا: اسد و روسیه است.»

فارن افیرز به تفاوت‌های عملکردی این دو گروه پس از تسلط بر افغانستان و سوریه اشاره می‌کند و می‌گوید که امر به‌معروف طالبان در کوچه پس‌کوچه‌های افغانستان گشت‌زنی می‌کند، درحالی که تحریر شام اجرای قوانین اسلامی را در عرصه عمومی متوقف کرده است.

به گفته فارن افیرز، افراد مذهبی محافظه‌کار و تندرو بر رهبری طالبان تسلط دارند، اما تحریر شام شیوخ تندرو خود را از قدرت خلع کرده و حق آموزش زنان را نیز به‌رسمیت شناخته است.