حملات هوایی پاکستان به افغانستان؛ نمایش قدرت یا درماندگی در مهار بحران داخلی؟

جمشید یما امیری
جمشید یما امیری

روزنامه‌نگار

پاکستان، برای چندمین بار در سه سال و اندی، سه‌شنبه بار دیگر خاک افغانستان را هدف حملات هوایی قرار داد. طالبان اعلام کرد که در این حملات، دستکم ۴۶ غیرنظامی، از جمله زنان و کودکان، کشته شده‌اند. طالبان تهدید کرده که به این «تجاوز آشکار» پاسخ خواهد داد.

پاکستان از دو سال و اندی به این سو، به‌طور مداوم از طالبان خواسته است که رهبران تحریک طالبان پاکستان را تسلیم یا در صورت عدم تسلیم، آن‌ها را خلع سلاح کند.

تقریباً پس از هر حمله شبه‌نظامیان، ارتش پاکستان از طالبان خواسته است تا جلوی این حملات را بگیرد و اجازه ندهد خاک افغانستان علیه این کشور استفاده شود. اما طالبان، وجود پناهگاه‌های تحریک طالبان پاکستان در خاک افغانستان را انکار می‌کند.

خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان، در ماه جولای اظهار داشت: «درست است که ما عملیات‌هایی در افغانستان انجام داده‌ایم و به این کار ادامه خواهیم داد. ما به آن‌ها شیرینی و کیک تعارف نمی‌کنیم. اگر مورد حمله قرار بگیریم، پاسخ خواهیم داد.»

پس از این تهدیدها، ارتش پاکستان، شرق افغانستان از جمله خوست، کنر، پکتیکا و پکتیا را هدف قرار داده است.

ناکامی مذاکرات سیاسی

حملات سنگین هوایی پاکستان بر خاک افغانستان، همزمان با سفر صادق خان، فرستاده ویژه این کشور به کابل، صورت گرفت. پس از توقف چند ماهه مذاکرات، صادق خان، دیپلومات کارکشته پاکستانی، در کابل با سران طالبان درباره تهدیدهای تحریک طالبان پاکستان و روابط تجاری میان دو کشور گفت‌وگو کرد.

همزمان بودن سفر صادق خان به کابل و حملات هوایی پاکستان بر خاک افغانستان این پرسش را مطرح می‌کند که آیا هماهنگی‌ای میان دستگاه دیپلوماسی و نظامیان پاکستان در خصوص افغانستان وجود ندارد؟ آیا نظامیان پاکستانی از نتایج گفت‌وگوها در کابل راضی نبوده‌اند؟

از آنجا که سیاست خارجی پاکستان در قبال افغانستان، از دهه‌ها به این سو توسط نظامیان پیش برده می‌شود، بعید است که صادق خان بدون اشاره ارتش به کابل رفته باشد. در پاکستان، بدون رضایت ارتش، هیچ فردی اجازه ندارد درباره افغانستان مذاکره کند.

به توپ بستن خاک افغانستان، همزمان با سفر هیئت دیپلوماتیک، نشان‌دهنده این است که پاکستان از نتایج مذاکرات صادق خان در کابل راضی نبوده است. نظامیان پاکستانی، همزمان با استفاده از دیپلوماسی و فشار نظامی، تلاش دارند طالبان را متقاعد کنند که در مهار تحریک طالبان پاکستان همکاری کند. مقامات پاکستانی مدعی‌اند که ۲۲ تا ۲۴ هزار عضو به شمول ۱۲ رهبر ارشد تحریک طالبان پاکستان، تحت حمایت طالبان افغان، در خاک افغانستان زندگی می‌کنند.

نظامیان پاکستانی با انجام این حملات به طالبان خط و نشان می‌کشند که از موضع ضعف مذاکره نمی‌کنند. آن‌ها تلاش می‌کنند، همزمان با دیپلوماسی و نمایش قدرت نظامی، طالبان را مجبور به همکاری کنند. اما همزمانی این حملات با مذاکرات صادق خان با طالبان در کابل، گواه این است که هیئت پاکستانی دریافته است که مذاکرات برای متقاعد کردن طالبان به نتیجه‌ای نمی‌رسد.

تبرئه داخلی

علاوه بر بحران شدید اقتصادی، پاکستان با فشارهای گسترده داخلی و بین‌المللی روبه‌رو است. در داخل، درگیری‌های سیاسی ناشی از زندانی شدن عمران خان، نخست‌وزیر پیشین، حکومت شهباز شریف را به‌شدت تحت ‌تأثیر قرار داده است.

اعتراضات سراسری پی‌درپی و درخواست‌های جهانی برای آزادی رهبر تحریک انصاف، نظامیان پاکستانی را در موقعیت دشواری قرار داده‌اند. همزمان، ایالات متحده امریکا تحریم‌هایی بر سیستم موشکی پاکستان وضع کرده و این کشور را تقریباً از فهرست همکاران بین‌المللی خود حذف کرده است. علاوه بر این، پاکستان شاهد موج گسترده‌ای از حملات شبه‌نظامیان در خیبرپختونخواه و بلوچستان است.

بنا بر آمارهای نهادهای تحقیقاتی پاکستان، حملات شبه‌نظامیان در این دو ایالت بیش از ۹۰ درصد افزایش یافته است. در یکی از مرگبارترین حملات، که در اول جدی رخ داد، ۱۶ سرباز پاکستانی در وزیرستان جنوبی خیبرپختونخواه کشته شدند. بحران امنیتی، توانایی ارتش پاکستان در مهار تهدیدها و بحران را زیر سوال برده است.

نظامیان پاکستانی همواره در مواجهه با فشارهای داخلی، یک منازعه خارجی را به‌عنوان راه‌حل انتخاب می‌کنند. ارتش پاکستان، دهه‌ها از «هند‌هراسی» تغذیه کرده است. اکنون این کشور تلاش دارد با خلق یک درگیری با همسایه شمالی، افکار عمومی داخلی و جهانی را به مسیر دیگری منحرف کند.

حمله بی‌هزینه

نقض قوانین بین‌المللی و تجاوز پی‌هم به خاک افغانستان برای پاکستان هیچ هزینه‌ای به همراه نداشته است. در چندین دوره حملات مکرر این کشور، هیچ کشور خارجی، از جمله سازمان ملل متحد و شورای امنیت، واکنشی نشان نداده است.

به‌ویژه اینکه افغانستان در وضعیتی قرار دارد که در سطح جهانی منزوی شده است. هیچ کشوری رژیم حاکم در این کشور را به رسمیت نمی‌شناسد. افغانستان از سازمان‌های جهانی و نشست‌های بین‌المللی حذف شده است. در اکثر کشورهای جهان، سفارت‌های افغانستان تعطیل یا نیمه‌تعطیل هستند. طالبان روابط افغانستان با جهان را معلق کرده‌ است. در این شرایط، صدای افغانستان خاموش است و پاکستان بیشترین بهره را از این وضعیت می‌برد.

از سوی دیگر، پاکستان به‌خوبی می‌داند که طالبان در خلأ قرار دارد. رژیم طالبان در سه سال و اندی، نه‌تنها قادر به کسب مشروعیت بین‌المللی نشده‌، بلکه در سطح داخلی نیز با اعمال سیاست‌های سخت‌گیرانه قرون‌وسطایی، منفورتر و منزوی‌تر شده‌اند. به دلیل حاکمیت واپس‌گرایانه طالبان و نادیده گرفتن اقوام و جریان‌های سیاسی، هیچ انگیزه‌ای برای دفاع از حاکمیت و تمامیت ارضی کشور وجود ندارد.

تقریباً اکثر جریان‌ها و گروه‌های داخلی، بیشتر از آنکه از پاکستان خشمگین باشند، از طالبان خشمگین هستند و این گروه را «زمینه‌ساز» این حملات می‌دانند. زیرا طالبان با حذف افغانستان از معادلات جهانی، نابود کردن ارتش و نهادهای دولتی، و حذف اقوام و گروه‌های سیاسی از ساختار نظام، به تضعیف حاکمیت ملی و نقض تمامیت ارضی کشور کمک کرده‌اند.

نتیجه

در واقع، حملات هوایی ارتش پاکستان به خاک افغانستان نشان‌دهنده ناتوانی و درماندگی اسلام‌آباد در مهار بحران روزافزون امنیتی داخلی است. این حملات نمایشی، نه‌تنها کمکی به کاهش بحران در پاکستان نمی‌کند، بلکه باعث تشدید درگیری‌ها و تقویت اتحاد طالبان در دو سوی مرز خواهد شد. با این حملات، طالبان بیشتر از پیش در همسویی با تی‌تی‌پی قرار می‌گیرد.