خطر سرنگونی اسد و عواقب خطرناک آن برای رهبر جمهوری اسلامی
با سقوط شهر حلب به دست مخالفان اسلامگرای حکومت بشار اسد، وضعیت بحرانی برای حکومت سوریه و مهمتر از آن برای جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته است.
نیروهای مخالف اسد هماکنون به مناطق اطراف حماه و حمص، دو شهر استراتژیک سوریه در مسیر دمشق، نزدیک شدهاند. خطر سقوط دمشق و سرنگونی حکومت بشار اسد بیش از هر زمان دیگری جدی شده و این موضوع نگرانیهای عمیقی را برای جمهوری اسلامی و رهبر آن، علی خامنهای، ایجاد کرده است.
اگر حکومت اسد سقوط کند، ستون اصلی سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی در برابر اسرائیل فرو خواهد ریخت. سرنگونی اسد به معنای تهدید موجودیت گروههای نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه است؛ گروههایی که بدون حمایت دمشق و حکومت اسد، توان بقا و ادامه فعالیتهای خود را از دست خواهند داد.
این مسئله حتی میتواند بقای جمهوری اسلامی را نیز به خطر بیندازد، چرا که از منظر علی خامنهای و فرماندهان سپاه، سوریه و حکومت بشار اسد ستون اصلی محور مقاومت محسوب میشوند.
با سقوط حلب و پیشروی مخالفان اسد به سمت حماه و حمص، روزهای پیشرو برای حکومت اسد و جمهوری اسلامی سرنوشتساز خواهد بود. شکست در حلب ضربه بزرگی به روحیه ارتش و حکومت سوریه وارد کرده است، اما نگرانی اصلی اسد و جمهوری اسلامی این است که مخالفان اسلامگرای اسد، پس از تثبیت قدرت خود در شمال سوریه، به سمت دمشق حرکت کنند و حکومت اسد را سرنگون سازند.
مخالفان اسد هماکنون کنترول مناطق حلب و ادلب در نزدیک مرزهای ترکیه را در اختیار دارند و به سرعت در حال نزدیک شدن به حماه و حمص اند. تصرف این دو شهر به مخالفان امکان میدهد تا از موضع قدرت بیشتری در برابر ارتش سوریه عمل کنند و حتی به سمت لاذقیه، مرکز قدرت خاندان اسد یا دمشق پیشروی کنند.
در حالی که در سال ۲۰۱۶، بشار اسد با حمایت قاطع روسیه، حزبالله لبنان، و جمهوری اسلامی توانست مخالفان خود را در جنگ حلب شکست دهد، اکنون وضعیت کاملاً متفاوت است:
روسیه به شدت درگیر جنگ اوکراین است و توانایی پیشین خود برای حمایت نظامی از اسد را ندارد.
حزبالله لبنان که در جنگ با اسرائیل متحمل شکستهای سنگینی شده، دیگر در موقعیت گذشته برای کمک به اسد نیست. علاوه بر این، مردم لبنان به شدت از مداخله حزبالله در جنگهای منطقهای ناراضی اند.
جمهوری اسلامی ایران به دلیل مشکلات شدید اقتصادی و کسری بودجه، قادر به تامین مالی و نظامی گسترده برای حفظ اسد نیست. برآوردها نشان میدهند که ایران تاکنون دهها میلیارد دالر در سوریه هزینه کرده است، اما در شرایط فعلی ادامه این حمایتها بسیار دشوار است.
فرسایش نیروی انسانی و لجستیکی سپاه در سوریه
جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتی آن در سوریه با مشکلات شدیدی مواجهاند:
فرماندهان اصلی سپاه، از جمله قاسم سلیمانی و سایر فرماندهان ارشد، در سالهای اخیر کشته شدهاند و نیروهای جایگزین توانایی مشابهی ندارند.
گروههای نیابتی نظیر لشکر فاطمیون افغانستان و حشد الشعبی عراق دیگر مانند گذشته توان فعالیت گسترده در سوریه را ندارند.
حزبالله نیز که زمانی نقشی کلیدی در حمایت از اسد ایفا میکرد، اکنون تضعیف شده است.
اگر حکومت اسد سقوط کند، سیاست خارجی جمهوری اسلامی در منطقه با بحران جدی مواجه خواهد شد. حکومت بشار اسد یکی از محورهای اصلی انتقال تسلیحات، تامین لجستیک، و پشتیبانی مالی گروههای نیابتی جمهوری اسلامی است.
بنابرین، سرنگونی اسد به معنای قطع مسیر ارسال تسلیحات به حزبالله از طریق فرودگاههای دمشق و لاذقیه، کاهش توان حمایت از گروههای فلسطینی نظیر حماس و جهاد اسلامی و
نابودی شبکه قاچاق اسلحه و مواد مخدر به اردن و کرانه باختری است.
با توجه به شرایط فعلی، حفظ حکومت بشار اسد برای جمهوری اسلامی از اهمیت حیاتی برخوردار است. علی خامنهای و فرماندهان سپاه هر تلاشی خواهند کرد تا مانع سقوط اسد شوند، اما ابزار و امکانات آنها دیگر مانند گذشته نیست. در نهایت، سقوط احتمالی اسد میتواند به معنای فروپاشی آنچه که به محور مقاومت موسوم است و نیز تهدیدی جدی برای آینده جمهوری اسلامی باشد.