کشتار در دایکندی و روایت یک «نسلکشی» در سرزمین فراموششده
بر اساس یافتههای تاریخی و شواهد موجود، هزارهها بهعنوان یک گروه قومی، برای مدت طولانی تحت بیمهری حکومتها، کشتار، تبعیض سیستماتیک و رفتارهایی که به وضوح مصادیق نسلکشی در آنها دیده میشود، قرار گرفتهاند.
این نسلکشی توسط گروههای دولتی، به ویژه در دوران عبدالرحمن خان و گروههای جهادگرای رادیکال مانند طالبان و داعش در افغانستان به شیوههای مختلف صورت گرفته است.
در سالهای اخیر، کشتار هدفمند هزارهها بهدلیل قومیت و مذهبشان در سراسر افغانستان افزایش یافته و این گروه قومی را به یکی از آسیبپذیرترین اقشار اجتماعی تبدیل کرده است. با روی کار آمدن طالبان، که خود به جنایات گسترده علیه هزارهها متهم است، نگرانیها درباره امنیت این گروه بهشدت افزایش یافته است. یافتههای رسانههای معتبر داخلی و بینالمللی، نهادهای تحقیقاتی و دولتی نشان میدهد که هزارهها در دوره حکومت طالبان در بدترین شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قرار دارند.
طالبان محدودیتهای شدیدی بر مراسمهای مذهبی هزارهها اعمال کرده، آموزش رسمی مذهب شیعه را ممنوع کرده و کتابهای مذهبی شیعه را از تمامی مراکز آموزشی جمعآوری کرده است. حتی در برخی موارد از ورود کتابهای مذهبی بهصورت فردی نیز جلوگیری شده است. در سه سال گذشته، بدترین حوادث امنیتی مانند حمله به مرکز آموزشی کاج، لیسه عبدالرحیم شهید، باشگاه ورزشی و حملات به مساجد و تکایای هزارهها در سراسر افغانستان رخ داده است.
آخرین مورد از این حملات تروریستی، روز پنجشنبه ۲۲ سنبله در ولایت غور اتفاق افتاد که حوالی ساعت ۱ بعد از ظهر، دستکم ۱۴ نفر شهید و پنج نفر دیگر زخمی شدند.
فاجعه چگونه اتفاق افتاد؟
این روزها زمان بازگشت زائران کربلا از مراسم اربعین به افغانستان است. چمن علی، فرزند سخیداد، یکی از ساکنان قریه قراودال از توابع منطقه بندر، ولسوالی سنگتخت و بندر، که در مرکز ولایت غور (شهر فیروزکوه) تانک تیل داشت، چندی پیش برای زیارت کربلا رفته بود و روز پنجشنبه به مرکز چغچران رسید.
براساس رسم محلی، مردان قریه ساعت ۱۲ ظهر در مقابل مکتب محل تجمع کرده و پس از رسیدن همه، به سمت غرب منطقه خود در امتداد دره ناوه زردتلی به طرف قریه پالوسنگ، سوار بر موتورسیکلت (وسیله نقلیه محبوب و رایج در مناطق دوردست افغانستان)، برای استقبال از چمن علی حرکت کردند.
به گفته منابع، در منطقه مرزی ولایت دایکندی و غور (میان قریه قراودال و پالوسنگ)، پس از عبور از کوتل خمی، هنگامی که اهالی محل همراه با چمن علی به سمت قریه خود در حرکت بودند، چهار نفر سوار بر دو موتورسیکلت آنها را متوقف کردند. به بهانه گرفتن عکس، آنها را در یک صف ایستادند و پس از فیلمبرداری، با استفاده از دو سلاح (کلاشنکوف و تفنگ کمری) به صورت مداوم به سمت آنها شلیک کردند. بر اثر این حمله، ۱۳ نفر در همان لحظه کشته و شش نفر دیگر زخمی شدند. یکی از زخمیها نیز در مسیر انتقال به شفاخانه جان باخت.
قربانیان کیها هستند؟
۱۳ نفر از کشتهشدگان و پنج نفر از زخمیان، همگی از ساکنان قریه قراودال هستند. در میان آنها یک دندانپزشک به نام عبدالخالق، فرزند ملا عبدالقادر، از ساکنان قریه کیجگ ناوه زردتلی نیز حضور داشت که به دلیل تعطیلات آخر هفته از وظیفه خود به سمت خانه بازمیگشت.
قریه قراودال یک روستای کوچک است که حدود ۲۵ خانواده در آن زندگی میکنند. به گفته منابع محلی، در این قریه تنها تعداد محدودی از مردان سالخورده که قادر به رفتن برای استقبال از زائر کربلا نبودند، زنده ماندهاند. سایر مردان حاضر در قریه، شامل نوجوانان و مردان میانسال، یا کشته شدهاند یا زخمی.
محل تیرباران
تیرباران در منطقهای نسبتاً دشتی به نام «للم جای» در غرب کوتل خمی، از توابع قریه پالوسنگ در امتداد ناوه زرتلی، که ساکنان آن از قومیت ایماق هستند، رخ داده است.
براساس گفتوگو با منابع محلی، رابطه ساکنان هر دو قریه، علیرغم اینکه در برخی نقاط مرزی بین دایکندی و غور بهدلیل علفچر و زمینهای للمی مشکلاتی میان مردمان ایماق و کوچی وجود دارد، همواره حسنه و دوستانه بوده و هیچ مشکل محلی در این منطقه وجود نداشته است.
وضعیت امنیتی منطقه چگونه است؟
شاهراه غور-دایکندی در مسیرهای مختلف، بهویژه در مسیر مرکز غور به ولسوالی لعل و سرجنگل که هزارهنشین است، هر از گاهی شاهد حوادث امنیتی علیه مردم هزاره بوده است. از قتل نوعروسها تا مسافران محلی، که توسط افراد مسلح ناشناس (که پیشتر از اعضای طالبان بودند) هدف قرار گرفتهاند. این حوادث تا به امروز ادامه داشته است. حدود یک و نیم ماه پیش نیز در همین منطقه، دو تن از ساکنان ولسوالی سنگتخت و بندر زخمی و یک نفر دیگر کشته شدند.
هر سه فرد با همان تاکتیک و شیوهای که در فاجعه روز پنجشنبه استفاده شد، مورد هدف قرار گرفتند. براساس گفتههای زخمیان به مردم محل، زمانی که آنها هدف گلوله قرار گرفتند، خود را به حالت کشتهشده درآوردند و عاملان پس از حادثه، محل را ترک کردند.
بهگفته منابع، داعش از دستکم شش ماه پیش در برخی از نقاط ولایت غور و نزدیک محل حادثه در منطقه «مرغی» آزادانه فعالیت داشته است. مردم محل نیز شاهد رفتوآمد افراد داعش با پرچم آن گروه و موترسایکل بودهاند.
یک منبع محلی تأیید کرد که اعضای داعش در منطقه مرغی، از توابع ولایت غور، بهطور جدی فعال هستند و تعدادی را جذب کردهاند. همچنین به افراد خود اعلام کردهاند که در صورت کشتن یک هزاره یا شیعه، اگر مستند به فیلم و ویدیو باشد، مبلغ ۲۰۰ هزار افغانی به آنها پرداخت خواهد شد.
وضعیت به کدام سو خواهد رفت؟
حضور داعش در افغانستان، برخلاف ادعای طالبان، نه تنها انکارناپذیر است، بلکه بهطور نگرانکنندهای در حال گسترش است. داعش بهطور فزایندهای در میان طالبان نفوذ کرده و در این مدت در نقاط مختلف افغانستان نیرو جذب نموده است. با توجه به منابع مالی هنگفتی که در اختیار دارد و سوءاستفاده از شرایط اقتصادی بحرانی افغانستان، این گروه توانسته است حتی بهصورت پروژهای افراد را استخدام کرده و فعالیتهای خود را گسترش دهد.
پیشنهاد ۲۰۰ هزار افغانی برای کشتن یک هزاره، با توجه به بیکاری گسترده و فقدان درآمد برای بخش بزرگی از جمعیت افغانستان، برای بسیاری وسوسهانگیز و مطلوب است. داعش از این وضعیت اقتصادی و نیز تفکر رادیکالی که طی سالها علیه هزارهها و شیعیان توسط گروههای رادیکال اسلامی به لایههای مختلف جامعه تزریق شده، سوءاستفاده کرده و شرایط امنیتی هزارهها را وخیمتر ساخته است.
انتخاب ولایت غور بهعنوان یکی از مراکز تجمع داعش از نظر موقعیت جغرافیایی بسیار استراتژیک و نگرانکننده است. با کنترل مناطق این ولایت، داعش نهتنها به جامعه هزاره و شیعه در مناطق مرکزی دسترسی گسترده دارد، بلکه تهدیدی جدی برای مسیر شاهراه کابل-هرات از طریق هزارهجات محسوب میشود.
ساکنان ولایت غور به دلیل کوهستانی بودن منطقه و نبود فرصتهای شغلی مناسب، نسبت به بسیاری از نقاط افغانستان فقیرتر هستند. همچنین، در میان بخشی از ساکنان این ولایت، روحیه رادیکال مذهبی که خارج از مذهب اهل سنت باشد، بهطور چشمگیری افزایش یافته است.
بهطور کلی، با توجه به شرایط فعلی و فرصتهایی که در پی حاکمیت طالبان بهوجود آمده است، رشد تروریسم تهدیدی جدی برای امنیت داخلی و بینالمللی از افغانستان محسوب میشود. طالبان نهتنها نیت کافی برای تأمین امنیت مردم افغانستان، بهویژه هزارهها، ندارد، بلکه از ظرفیتهای لازم نیز برخوردار نیست. تمرکز طالبان بر امنیت، تنها به موضوعاتی مرتبط با رژیم و افراد خودشان محدود میشود.