روایت جنرال مک‌مستر از سقوط افغانستان؛ کی به ترامپ گفت طالبان 'جنگجویان سرسخت' هستند؟

عارف یعقوبی
عارف یعقوبی

روزنامه‌نگار، افغانستان اینترنشنال

جنرال اچ‌آر مک‌مستر، مشاور امنیت ملی ایالات متحده در دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، در کتاب جدید خود جزئیات تازه‌ای از تصمیم ترامپ برای خروج از افغانستان ارائه کرده است.

مک‌مستر در سال ۲۰۱۷ مشاور امنیت ملی ایالات متحده بود. او در افغانستان ماموریت نظامی انجام داده و با این کشور از نزدیک آشناست.

کتاب جدید او زیر عنوان «در جنگ با خودمان» (At War with Ourselves) روز دوشنبه، ۲۷ اگست در امریکا منتشر شد.

جنرال مک‌مستر، که خود تاریخ‌نگار نیز هست، در این کتاب توضیح داده است که گاهی دونالد ترامپ به نرم‌های متعارف سیاسی و ساختار شناخته‌شده کار در کاخ سفید پایبند نبود و حوصله خواندن گزارش‌های طولانی و جزئیات دقیق را نداشت.

مک‌مستر از تنش و بحث و جدل‌های جدی در کاخ سفید روایت می‌کند که میان جنرالان امریکایی و دونالد ترامپ درباره افغانستان جریان داشت.

این مشاور پیشین امنیت ملی امریکا که مخالف خروج کامل سربازان امریکایی از افغانستان بود، توضیح می‌دهد که چرا دونالد ترامپ فکر می‌کرد که شکست طالبان عملی نیست و چرا واشنگتن نتوانست اسلام‌آباد را متقاعد کند تا از «حمایت طالبان» دست بردارد.

او می‌نویسد که برخی از نزدیکان دونالد ترامپ کسانی بودند که برای خروج امریکا از افغانستان لابی می‌کردند.

'طالبان جنگجویان سرسخت هستند'

جنرال مک‌مستر می‌نویسد دونالد ترامپ از این‌که جنگ امریکا در افغانستان طولانی شده اما به نتیجه سیاسی قابل ملاحظه نرسیده بود، خشمگین بود: «ترامپ از این‌که پول مالیه‌دهندگان امریکایی در افغانستان توسط شبکه‌های فساد حیف و میل می‌شد به شدت عصبانی بود و تکرار می‌کرد کسانی‌که این پول‌ها را در افغانستان برای ملت‌سازی هدر داده، احمق هستند.»

مک‌مستر می‌نویسد که بارها تلاش کرد تا ترامپ را متقاعد کند که از افغانستان خارج نشود، اما موفق نشد: «به ترامپ گفتم که نگرانی‌های او را در مورد جنگ در افغانستان درک می‌کنم و می‌فهمم چرا به توانایی ما در دستیابی به یک نتیجه سیاسی پایدار که با منافع حیاتی ما سازگار باشد، تردید دارد. اما این سخنان به گوش او نمی‌رفت، زیرا کسانی به او این ذهنیت را داده بودند که طالبان جنگجویان سرسختی هستند و شکست نظامی آن‌ها عملی نیست.»

مک‌مستر می‌نویسد که ترامپ اغلب به من می‌گفت که یک «دوست ناشناس» گفته پیروزی طالبان اجتناب‌ناپذیر است، زیرا «افغان‌ها جنگجویان سرسخت هستند.»

به نوشته مک‌مستر، دوست ترامپ روایت کلیشه‌ای «گورستان امپراتوری‌ها» را تکرار کرده بود و به او گفته بود که جنگ «بی‌پایان» امریکا در افغانستان بی‌ثمر است.

این مقام پیشین دولت امریکا می‌نویسد هر باری که دونالد ترامپ این موضوع را مطرح می‌کرد، پاسخ می‌دادم که «آن افغان‌های سرسخت شامل کسانی هستند که بار اصلی نبرد برای محافظت از کشور و شیوه زندگی خود در برابر طالبان را به دوش می‌کشند.»

به نوشته این جنرال امریکایی، «دوست ترامپ دقیقا اشتباه کرده بود، اما این دشوار بود که ترامپ بین تحلیل‌های معتبر و کلیشه‌های کهنه تمایز قائل شود.»

مک‌مستر می‌نویسد او تلاش کرده است ترامپ را متقاعد کند که با آموزش نیروهای امنیتی افغانستان، ادامه حمایت‌های فنی و حفظ واحدهای کوچک نیروهای امریکایی در افغانستان، می‌تواند تهدید‌های تروریستی از افغانستان را مهار و منافع مردم امریکا را تامین کند، اما قناعت دادن ترامپ دشوار بوده است.

طالبان؛ روستاییان بومی یا نیروی سازمان استخبارات پاکستان؟

جنرال مک‌مستر در کتاب تازه خود می‌نویسد کسانی‌که رابطه نزدیک با دونالد ترامپ داشتند، به او «یک ذهنیت نسبتا رمانتیک از طالبان داده بودند». آن‌ها وانمود کرده بودند که گویا افراد این گروه، روستاییان بومی افغانستان هستند.

به باور جنرال مک‌مستر، این روایت چنان به صورت سازمان‌یافته به خورد ترامپ داده شده بود که او فراموش می‌کرد هزاران سرباز افغانستان نیز روزانه برای یک آینده بهتر برای مردم این کشور در برابر طالبان می‌جنگیدند.

اچ‌آر مک‌مستر می‎‌نویسد که او برای ترامپ گفته است طالبان روستاییان بومی نه بلکه نیروهای آموزش‌دیده ای‌اس‌ای هستند: «برای ترامپ گفتم، آقای رئیس‌جمهور، برخلاف آنچه دوست شما برای تان توصیف کرده، طالبان نه جنگجویان رمانتیک هستند و نه یک حرکت بومی روستایی، آنها یک سازمان تروریستی بی‌رحم هستند که توسط حامیان مالی کشورهای خلیج و تجارت مواد مخدر تأمین مالی می‌شوند، توسط سازمان اطلاعات پاکستان (آی‌اس‌آی) آموزش دیده‌اند و با دیگر سازمان‌های تروریستی مانند القاعده در ارتباط هستند و منابع و تخصص را با هم به اشتراک می‌گذارند. افغان‌ها با طالبان می‌جنگند چون تحت حاکمیت طالبان زندگی کرده‌اند و می‌دانند که طالبان نه قدرت را به اشتراک می‌گذارند و نه از ایدئولوژی سرکوبگر خود دست می‌کشند.»

او در ادامه می‌نویسد که تلاش کردم تا ترامپ را قانع کنم که سربازان افغانستان واقعاً می‌توانند کنترول امنیت کشورشان را در آینده به دست بگیرند، «اما کسانی‌که می‌خواستند ایالات متحده اعلام شکست کند و افغانستان را ترک کند، از اصطلاحی استفاده کردند که واکنش شدید ترامپ را برانگیخت: ملت‌سازی.

این اصطلاح همواره خشم ترامپ را برمی‌انگیخت. ترامپ با شنیدن این کلمه می‌گفت «مردم احمق که میلیاردها دالر را در تلاش‌های اشتباه برای ترویج دموکراسی هدر دادند.»

این مقام پیشین اداره دونالد ترامپ در کتاب خود می‌نویسد که تلاش کرده است از راه‌های مختلف ترامپ را متقاعد کند تا افغانستان را بدون برنامه ترک نکند.

«ترامپ یادگیری دیداری را ترجیح می‌دهد، بنابراین به او تصاویری از کابل در دهه ۱۹۷۰، در دوران حاکمیت طالبان و در سال ۲۰۱۷ نشان دادم تا به او نشان دهم که چگونه شهر قبل از حاکمیت طالبان زنده و پویا بوده، چگونه طالبان زندگی را از شهر گرفته بودند، و چگونه زندگی بعد از رفتن آنها از قدرت دوباره بازگشته است.» اما گوش ترامپ بدهکار نبوده است.

فساد، سربازان خیالی و پول مالیه‌دهندگان امریکایی

این جنرال تاریخ‌نگار توضیح می‌دهد که چگونه فساد گسترده در نهادهای دولت پیشین افغانستان، اراده کاخ سفید را برای ادامه حمایت مالی از افغانستان، تضعیف کرد.

او می‌نویسد که دونالد ترامپ و حلقه نزدیک او از این‌که پول مالیه‌دهندگان امریکایی در افغانستان حیف و میل می‌شد، به شدت عصبانی بودند. ترامپ نمی‌پذیرفت که هنوز امکان اصلاحات وجود دارد. ناامیدی در مهار فساد، عدم دستیابی به حاکمیت قانون و حکومتداری پاسخگو و افزایش ناامنی‌ها باعث شده بود که واشنگتن استراتژی ثابت درباره افغانستان نداشته باشد و هر سال رویکرد متفاوتی را روی دست بگیرد.

او می‌نویسد که برای ترامپ گفته است «ذهنیت جنگ کوتاه‌مدت امریکا در واقع جنگ را طولانی‌تر و هزینه‌برتر کرده است.»

به نوشته مک‌مستر، پول از سازمان‌های ملی، بین‌المللی و غیردولتی به شکل گسترده وارد شد که فراتر از ظرفیت جذب اقتصاد افغانستان بود.

پول مالیات‌دهندگان امریکایی دزدیده شد یا هدر رفت. نبود شفافیت، شبکه‌های وابسته به جرم را تقویت کرد که کمک‌ها را غارت کنند و از اقتصاد جنگ بهره‌برداری کنند.

مشاور پیشین امنیت ملی امریکا می‌گوید وقتی فرماندهی یک نیروی چند ملیتی را به عهده داشته، شاهد بوده است که مقامات امریکایی از فعالیت‌های جنایی، مانند دزدی حقوق سربازان پولیس و اردو چشم‌پوشی می‌کردند.

نویسنده کتاب «در جنگ با خودمان» می‌افزاید که در غیاب نیروی امنیتی قوی و حاکمیت قانون، بسیاری مردم در افغانستان به دنبال حمایت از قدرت‌های محلی، جنگ‌سالاران، شبکه‌های جنایی و گروه‌های مسلح بودند که به تکه‌تکه شدن جامعه و ناکامی در ایجاد یک هویت و چشم‌انداز مشترک پس از جنگ منجر شد.

چرا سخت‌گیری واشنگتن بر اسلام‌آباد شکست خورد؟

جنرال مک‌مستر در کتاب خود می‌نویسد که او یکی از تدوین‌کنندگان اصلی استراتژی امریکا برای جنوب آسیا بود که سال ۲۰۱۷ اعلام شد. در آن، به فشار بیشتر بر اسلام آباد برای «قطع حمایت از طالبان» تاکید شده بود: این‌که اگر اسلام آباد از حمایت طالبان دست برندارد، واشنگتن کمک‌های خود به پاکستان را قطع می‌کند.

اچ‌آر مک‌مستر می‌گوید برای متقاعد کردن پاکستان برای دست برداشتن از کمک به طالبان به پاکستان سفر کرده و شخصا با نواز شریف، نخست‌وزیر سابق پاکستان، و قمر جاوید باجوا، فرمانده ارتش پاکستان، دیدار کرده است.

مک‌مستر از این شکایت دارد که پاکستان بازی دوگانه داشته است.

او می‌گوید وقتی مسئله را با نواز شریف در میان گذاشتم او وعده همکاری داد اما معلوم بود که مقام‌های ملکی پاکستان از جمله نخست‌وزیر صلاحیت ندارند و همه‌کاره ارتش پاکستان است.

او می‌نویسد وقتی در دفتر نخست‌وزیر پاکستان نشسته بودیم و درباره افغانستان صحبت می‌کردیم، معلوم بود کسی در آنجا نشسته بود و هر کلمه‌ای را که نخست‌وزیر به زبان می‌آورد، به دفتر رئیس ارتش گزارش می‌داد.

این نشان می‎‌داد که نخست‌وزیر پاکستان فاقد صلاحیت بود: «دیگر کشورها ارتش دارند، اما ارتش پاکستان یک کشور دارد.»

مشاور پیشین امنیت ملی امریکا می‌گوید در دیدار با جنرال باجوا با لحن تهدیدآمیز از او خواستم که از حمایت طالبان دست بردارد، اما او پاکستان را قربانی جلوه داد. قربانی تروریسم و افراط‌گرایی و این‌که پاکستان در این زمینه قربانی داده است.

مشاور امنیت ملی ترامپ می‌گوید چیزی که مایه شکست استراتژی سخنگیری واشنگتن علیه پاکستان شد، عدم تعهد دراز مدت امریکا به حمایت از افغانستان بود.

او می‌نویسد که ارتش پاکستان این را به خوبی می‌دانست که صبر امریکا به سر آمده و از افغانستان خارج می‌شود؛ به این دلیل پاکستان، امریکا را در افغانستان کمک نکرد.