از جلالالدین تا سراجالدین؛ آیا حقانیها در پی احیای رابطه قدیمی با ابوظبی اند؟
سراجالدین حقانی، وزیر داخله طالبان، در نخستین سفر رسمی خارجی خود به امارات متحده عربی سفر کرد و با محمد بن زاید آلنهیان، رئیس دولت امارات، دیدار کرد.
ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان گفت که «کمک به بازسازی افغانستان، دیجیتالی کردن مدیریت ترافیک، آزادی زندانیان و امنیت و ثبات منطقه» موضوعات این دیدار بوده است.
اما سفر یکی از قدرتمندترین چهرههای طالبان که همچنان در لیست سیاه سازمان ملل متحد و ایالات متحده امریکا قرار دارد، لایههایی پیچیدهتر دارد. مسائلی از جمله رقابت شدید امارات متحده عربی با قطر، بازسازی روابط سنتی حقانیها با امارات و علنی شدن اختلاف درونگروهی طالبان در یارگیریهای منطقهای، با این سفر رابطه تنگاتنگ دارند. برای فهم بهتر این موضوع باید کمی به گذشته برگردیم.
رقابت برای میزبانی از طالبان؛ امارات میخواست دفتر طالبان در ابوظبی باشد
تلاشهای امریکا برای گفتوگوی مستقیم با طالبان در سال ۲۰۰۹ آغاز شد. دیپلوماتهای امریکایی، برخلاف پنتاگون، معتقد بودند بحران افغانستان از راه جنگ حل شدنی نیست و باید با طالبان مذاکره شود. ریچارد هولبروک، نماینده پیشین امریکا در امور افغانستان و پاکستان با همکاری بارنت روبین، نویسنده و پژوهشگر امریکایی، تماسهای مستقیم با طالبان را آغاز کرد.
سوال اما این بود که آدرس طالبان کجا باشد. پاکستان که آن زمان رهبران طالبان را میزبانی میکرد، یک گزینه بود؛ اما آنگونهکه بارنت روبین میگوید که خواست طالبان این بود که دفتر سیاسی این گروه جایی غیر از پاکستان باشد. امریکا نیز جایی را میخواست که به سادگی در دسترس باشد. سرانجام، موقعیت دفتر طالبان در قطر نهایی شد و سال ۲۰۱۳ طالبان رسما سفارت یا دفتر نمایندگی سیاسی خود را در دوحه پایتخت قطر باز کردند. امارات متحده عربی اما از این تصمیم به شدت عصبانی شد. دولت امارات، رقیب سرسخت قطر، میخواست دفتر سیاسی طالبان در ابوظبی باشد. بعدتر ایمیلهای هک شده یوسف العتیبه، سفیر امارات متحده عربی در واشنگتن، نشان داد که سطح رقابت میان قطر و امارات برای میزبانی از طالبان، بسیار جدی بوده است. این هردو متحد نظامی امریکا برای میزبانی از دفتر سیاسی طالبان، در واشنگتن لابی کردند. امارات در برابر قطر باخت.
در یکی از این ایمیلها که به تاریخ ۱۲ سپتامبر ۲۰۱۱ نوشته شده، محمد محمود الخواجه، یک دیپلومات اماراتی در ایمیلی به جفری فلتمن، دستیار آن وقت وزیر خارجه امریکا، موضع ایالات متحده در مورد محل سفارت طالبان در دوحه را زیر سوال میبرد. او مینویسد که عبدالله بن زاید، وزیر خارجه امارات متحده عربی، میگوید: «ما این تصور را داشتیم که ابوظبی اولین انتخاب شماست و این چیزی است که به ما اطلاع داده شده است».
با این حال، سه مقام سابق امریکایی به روزنامه نیویورکتایمز تایید کردهاند که امارات متحده عربی ابتدا به دنبال سفارت طالبان بود.
مجموعه این ایمیلها و اظهارات مقامات امریکایی نشان میدهد که رقابت امارات متحده عربی و قطر بر سر تعیین مکان سفارت طالبان، شدید بوده و هر دو کشور میخواستند جایگاه خود را به عنوان بازیگر در امور بینالمللی افزایش دهند. در سالهای اخیر اما قطر با همکاری امریکا نقش برجسته در مسایل افغانستان بازی کرد. واشنگتن «پیمان دوحه» با طالبان را در قطر امضا کرد و سازمان ملل متحد نیز سلسلهای از نشستها را درباره افغانستان در دوحه راهاندازی کرد. قرار است سومین نشست نمایندگان ویژه کشورها در امور افغانستان با میزبانی سازمان ملل نیز در قطر برگزار شود.
اما دولت امارات متحده عربی با میزبانی از سراجالدین حقانی، در تلاش است تا معادله را تغییر دهد. سفر سراجالدین حقانی به ابوظبی این پیام را میرساند که امارات درحال برجسته کردن نقش خود در مسایل افغانستان است. میخواهد از یک طرف نقش و جایگاه قطر در بازیهای منطقهای وبینالمللی را کاهش دهد و از سوی دیگر به کشورهای ذینفع در امور افغانستان نشان دهد که با نفوذ بر چهرههای برجسته طالبان چون سراجالدین حقانی، میتواند نقش محوری داشته باشد. امارات متحده عربی، در این زمینه ممکن است همکاری برخی کشورها از جمله چین را نیز داشته باشد.
پسر بهجای پدر؛ رابطه قدیمی شبکه حقانی با امارات
تحلیلگران امنیتی میگویند که امارات متحده عربی با شبکه حقانی و چهرههای بانفوذ از قوم زدران، رابطه قدیمی، نزدیک و چند لایه دارد. ریشههای این رابطه به سالهای ۱۹۸۰ برمیگردد که جلالالدین حقانی، رهبر و بنیانگذار شبکه حقانی، با امارات متحده عربی برقرار کرد. از آن زمان تا کنون بخش قابل ملاحظه ثروت و منابع مالی شبکه حقانی نیز از امارات تامین شده است. جلالالدین حقانی که از فرماندهان شناخته شده جنگ علیه شوروی سابق بود، با سفر به کشورهای عربی، حمایتهای مالی جمع میکرد.
اسناد برخی نهادهای تحقیقاتی نشان میدهد که سرمایهگذاران اسلامگرا و افراد و انجمنهای اسلامی در امارات متحده عربی، شبکه حقانی را کمکهای هنگفت مالی کردند. بخشی از سرمایهگذاران دارای قدرت مالی که در دهه ۱۹۸۰ شبکه حقانی را حمایت میکردند؛ در سالهای اخیر نیز به حمایتهای خود به این شبکه ادامه دادند.
در طول دهه ۱۹۸۰، جلالالدین حقانی و اعضای برجسته تیم او مرتباً به کشورهای عربی سفرهای متعددی در ارتباط با امور مالی انجام میدادند. خود جلالالدین حقانی اغلب به زیارت حج میرفت و با این پوشش برای گسترش نفوذ و جمع آوری کمکهای مالی با مسئولان برخی نهادها، افراد و سرمایهگذاران دیدار میکرد. تکتهای هواپیما و تاریخ ورود و خروج پاسپورت یکی از همراهان جلالالدین حقانی به اسم «بخترجان کریم» به عربستان سعودی نشان میدهد که چند برادر او نیز در سفر حج شرکت کردهاند.
سفر سراجالدین حقانی، رهبر کنونی شبکه حقانی و پسر جلالدین حقانی به امارات متحده عربی و عربستان سعودی، نیز شباهتهایی با سفر پدرش دارد. انس حقانی برادر سراجالدین نیز او را همراهی میکرد. آگاهان معتقدند که این سفر درکنار گسترش دامنه روابط شبکه حقانی با دولت امارات متحده عربی، ابعاد جمعآوری منابع مالی از نهادهای و سرمایهگذاران خصوصی مستقر در امارات نیز دارد. به نظر میرسد یک دسته گستردهتر از افراد، عمدتا سرمایهگذارانی از ولایتهای شرقی افغانستان، در فرآیند جمعآوری منابع مالی شرکت داشته باشند.
پیوند خانوادگی، تجارت موتر و شرکتهای ساختمانی
همسر دوم جلالالدین حقانی نیز یک عرب است. معلوم نیست اصالتا از کدام کشور عربی است، اما در امارات متحده عربی زندگی کرده است. این پیوند خانوادگی در گسترش روابط حقانیها با امارات متحده عربی نقش کلیدی بازی کرده است. علاوه براین، یافتههای برخی نهادهای تحقیقی نشان میدهد که حقانیها در امارات متحده عربی تجارتهای خصوصی دارند و در بخشهای مختلف، قانونی و غیرقانونی، سرمایهگذاریهای هنگفت کردهاند. مثلا مؤسسه مطالعه جنگ در گزارشی نوشته است که حقانیها در امارات متحده عربی، نمایندگیهای موتر فروشی و شرکتهای ساختمانی دارند و منافع هنگفت از تجارتهای غیرقانونی بهدست میآورند که از افغانستان و پاکستان گرفته تا کشورهای خلیج فارس و فراتر از آن گسترده است.
واردات وصادرات و دارای املاک تجاری و مسکن از دیگر تجارتهای حقانیها در امارات متحده عربی است. برخی تاجران شناخته شده افغانستان در امارات متحده عربی قبلا نیز متهم شده بودند که با شبکه حقانی همکاری دارند. در سال ۲۰۱۳ بازرس ویژه امریکا برای افغانستان (سیگار) گزارش داد که حاجی خلیل زدران، یکی از تاجران شناخته شده افغانستان در امارات متحده عربی، شبکه حقانی را کمک مالی میکند.
با توجه به این رابطه درهمتنیده و چند لایه حقانیها با امارات متحده عربی، سفر سراجالدین حقانی به ابوظبی میتواند معادلات را تغییر دهد. حالا که سراجالدین حقانی، در عمل، دیگر آن فرد تحت تعقیب پولیس فدرال امریکا نیست، امارات متحده عربی در تکاپو افتاده تا با تحکیم بیشتر روابط با حقانیها، قطر را به حاشیه براند، در بازیهای منطقهای و بینالمللی «محور» قرار بگیرد و با علنی کردن نفوذ بر چهرههای قدرتمند طالبان از برخی کشورها از جمله امریکا امتیاز بگیرد. حقانیها نیز به این رابطه نیاز دارند. خصوصا در زمانیکه اختلاف درونگروهی طالبان دیگر امر پنهانی نیست؛ سراجالدین حقانی میخواهد در برابر رقبای قندهاری خود از جمله ملابرادر که با قطر نزدیک است، قدرت و نفوذ منطقهای خود را به نمایش بگذارد. آیا کابل با امارات، راهش را از قندهار با قطر جدا کرده است؟