پیام و پیامدهای تیراندازی به گردشگران خارجی در بامیان
عصر روز جمعه، ۲۸ ثور، در شلوغترین منطقه شهر بامیان حمله مسلحانهای صورت گرفت که میتواند مصداق اقدام «تروریستی» باشد. این حمله نه تنها مردم افغانستان بلکه تمام کسانی را شوکه کرد که قضایای افغانستان را دنبال میکنند.
تیراندازی در بامیان هم از لحاظ کمیت و هم از لحاظ کیفیت قابل بررسی و دقت است. در این یادداشت مختصر به ابعاد مختلف این رویداد میپردازیم تا روی پیام و پیامدهای این حمله روشنی انداخته شود.
مکان حمله
بامیان در دو دهه گذشته که تمامی نقاط افغانستان (به جز پنچشیر) با تهدیدات جدی امنیتی مواجه بود، بهعنوان یکی از امنترین ولایتهای افغانستان شناخته میشود.
حمله روز جمعه، یکی از خونینترین حملات مسلحانه بعد از سال ۲۰۰۲ میلادی در بامیان به شمار میرود. در بازه زمانی دو دهه تنها یک حمله از نظر آمار تلفات با تیراندازی اخیر قابل مقایسه است. دو انفجار پیهم بمب در تاریخ ۴ قوس ۱۳۹۹ در مرکز بامیان منجر به کشته شدن دست کم ۲۰ نفر و زخمی شدن ۶۰ نفر دیگر شد.
تیراندازی روز جمعه در بازار مرکز بامیان که میتوان از آن بهعنوان قلب این شهر نام برد، اتفاق افتاده است. این موضوع در ذات خود میتواند اهمیت این حمله را دستکم از لحاظ تبلیغاتی در سطح داخلی و بینالمللی بالا ببرد.
قبل از بازگشت طالبان به قدرت در اسد ۱۴۰۰ خورشیدی، از بامیان و مردم این سرزمین تنها خبرهایی از برگزاری جشنوارههای بزرگ فرهنگی، مسابقات ورزشی زمستانی، مهماننوازی و مدارا، اعتراضات مدنی و جلب گردشگران به جاذبههای باستانی از جمله جای خالی بودا به بیرون مخابره میشد.
اما با تسلط دوباره طالبان، بار دیگر سرکوب و مخالفت با ارزشهای انسانی، حفریات خودسرانه محلات باستانی، بازداشت و ناپدیدسازیهای اجباری، ترور و قتلهای فراقانونی، اعمال محدودیت بر گردشگران در محلات باستانی و تفریحی، خبرهایی است که از بامیان بیرون میشود.
هدف حمله
از قراین برمیآید که گردشگران خارجی هدف اصلی و مردم محل بهعنوان اهداف جانبی حمله مسلحانه بامیان بودهاند.
گردشگرانی که تابعیت کشورهای مختلف غربی مثل استرالیا، اسپانیا، ناروی و لیتوانیا را داشتند، در حمله آسیب دیدند.
کسانی که در عقب این حمله دست دارند، بهطور بسیار دقیق و حسابشده اهداف خود را انتخاب کردهاند. قربانیان حمله مسلحانه در بامیان، شهروندان چند کشور اروپایی هستند و به همین دلیل این رویداد سرخطهای اخبار جهان شد.
رسانههای بینالمللی در هفتههای گذشته به تیراندازی بامیان بیشتر از قضایای امنیتی و فجایع طبیعی اخیر افغانستان که باعث جان باختن دهها انسان و خسارات هنگفت مالی شد، توجه نشان دادند.
در این میان، زخمی شدن تام آرو، شهروند ناروی، در تیراندازی بامیان بیشتر از دیگران توجهها را به خود جلب کرده است.
دولت ناروی از چندین سال به این سو با راهاندازی نشستهای متعدد در داخل کشور خود و یا با حمایت از برنامههای دیگر در کشورهای مختلف جهان به زمینهسازی برای مشروعیت یافتن طالبان در سطح ملی و بینالمللی متهم شده است.
پارسال ناروی ضمن دعوت از برخی اعضای طالبان به شمول انس حقانی، یکی از مغزهای متفکر شبکه مخوف حقانی، میزبانی کرد.
همین چند روز قبل نیز اسلو میزبان نشستی با محوریت افغانستان بود که در آن نمایندگان و حامیان طالبان در کنار برخی از فعالین سیاسی و مدنی افغانستان حضور داشتند.
با این حال در روزهای متصل به این نشست، یکی از شهروندان ناروی، که عضو فعال اوپرای مرکزی شهر اسلو است، در حمله مسلحانهای در افغانستان تحت کنترول طالبان زخمی شد. اکنون ناروی همانگونهای که قبلا برای سفر اعضای طالبان به اسلو هواپیمایی «چارتر» کرد. هواپیمایی برای شهروند زخمی خود نیز «چارتر» کند.
زمان حمله
فصل گردشگری بامیان، امسال بهدلیل بهار سرد و طلانی، نسبت به سالهای دیگر دیرتر آغاز شد. آب و هوای بامیان امسال در اواخر ماه ثور، به تازگی برای گردشگری مساعد شده است.
با توجه به اینکه دیگر طالبان در میدانوردک و دره غوربند برای عبور گردشگران مشکلات امنیتی ایجاد نمیکنند، تعدادی از گردشگران داخلی و خارجی به بامیان سفر میکنند. هرچند که هنوز طالبان محدودیتهای دستوپاگیری برای گردشگران داخلی به ویژه زنان وضع کردهاند.
گردشگری پس از کشاورزی، یکی از مهمترین منابع عایدات بخشی از باشندگان بامیان پنداشته میشود. خشکسالیهای اخیر زمینه زراعت و مالداری را از مردم تاحد زیادی گرفته است. اکنون، تنها راهی که بهعنوان منبع درآمد به یک تعداد محدودی از باشندگان این ولایت باقی مانده، سرازیر شدن گردشگران است. با این حال حمله اخیر، به این منبع اقتصادی مردم فقیر بامیان آسیب خواهد زد.
پیام حمله
این حمله به مردم افغانستان، طالبان و جهان پیامهای متفاوتی دارد. مهمترین پیام تیراندازی در بامیان این است که پس از سرازیر شدن هزاران عضو طالبان، مناطق مرکزی افغانستان بهویژه بامیان در یک خلای امنیتی قرار دارد و هر نوع اقدام مسلحانه، در تبانی و همکاری با افراد طالبان، بر اهداف ملکی در این مناطق قابل اجرا است.
این امر در واقع ادعای طالبان مبنی بر تامین امنیت سرتاسری در افغانستان را به چالش میکشد و یک شکست بزرگ استخباراتی برای این گروه است.
طالبان چندین بار عملیات بازرسی خانه به خانه را بهمنظور پیدا کردن سلاح و مهمات در بامیان راهاندازی کرده است. با توجه به تطبیق کامل پروسه «دایاگ و دیدیآر» نظام جمهوریت در بامیان و بازرسیهای دوونیم ساله طالبان، امکان موجودیت سلاح نزد افراد غیر از طالبان و حامیان محلی آنها که عمدتا در مناطق کهمرد، سیغان و غندک حضور دارند، در حد صفر است.
اگر در خوشبینانهترین حالت بپذیریم که افراد طالبان در تیراندازی بامیان دست نداشته باشند، پیام این حمله این است که دسترسی سایر گروههای هراسافگن مثل داعش به بامیان عمیقتر شده است.
با گذشت دو روز از حمله بامیان تاکنون هیچ گروهی مسئولیت این تیراندازی را به عهده نگرفته است.
امکان دارد مخالفان دست داشتن طالبان در این حمله استدلال کنند که وقتی این گروه بیشترین سود را از حضور گردشگران خارجی بهعنوان مبلغان رضاکار خود دریافت میکنند، چرا باید این «سفره مفت» را برهم زند؟ اما حقیقت این است که روایت طالبانی طی نزدیک به سه دهه در ذهن افراد این گروه و حامیان آن مانند ویروسی تزریق شده است و این تفکر گردشگران خارجی را خارج از دایره اسلام و ریختن خون آنان را مباح میداند.
تفکر طالبانی دنیا را به بلاد کفر و اسلام تقسیم میکنند و هر فردی را که خارج از دایره اسلام بود، واجبالقتل میداند.
چنین تفکری روزانه از سوی مدارس دینی و جهادی طالبان تکثیر میشود و بهزودی حتی برای مقامات خود این گروه قابل کنترول نیست.
پیام سوم تیراندازی در بامیان، هشداری است به باشندگان محل. پیام آن به شهروندان هزاره بامیان این است که خطر «در بیخ گوشتان است. یا تحمل کنید یا نابود شوید.»
پیام مهم دیگر این است که افغانستان به حیاط خلوت گروههای تروریستی منطقهای و بینالمللی تبدیل شده است. چتری که طالبان برای گروههای ستیزهجو فراهم کرده است میتواند با گذشت هر روز، ظرفیتها را برای تهدید امنیت منطقهای و بینالمللی افزایش دهد.
پیامدها
تیراندازی در بامیان به گردشگری در این ولایت مهم و باستانی آسیب میزند. بازگرداندن اعتماد گردشگران برای سفر به بامیان زمانگیر خواهد بود. حداقل امسال گردشگران برای سفر به بامیان اعتماد خود را از دست دادهاند. از دست رفتن این اعتماد، به معنای قطع عایدات تعداد قابل توجهی از مراکزی است که همه کسبوکار آنها به گردشگری در بامیان وابسته بود. این اتفاق به کسبوکار شرکتهای ترانسپورتی، هتلها و مغازههای تولید و فروش صنایع دستی و آثار تاریخی تاثیر خواهد گذاشت.
از بعد دیگر، این تیراندازی به طالبان فرصت میدهد به طور افسارگسیختهای دست به انتقامجویی و تصفیهحسابهای شخصی و گروهی از مردمان محل بپردازند و نام آنرا عملیات مبارزه با «افراد مخرب» بگذارند.
طالبان تاکنون تایید کرده است که دستکم هشت تن از باشندگان محل را بازداشت کرده است. مردم محل میگویند این گروه برای گرفتن اعتراف اجباری از بازداشتشدگان آنها را شکنجه و تعذیب کرده است.
امکان دارد دامنه بازداشتهای خودسرانه و شکنجه در بامیان بیشتر شود.
این رویداد همچنین به طالبان بهانهای میدهد تا نیروهای بیشتری را در بامیان مستقر و زمینه باجگیری و اعمال بیشتر خشونت بر مردم را فراهم کند.
سرور جوادی، نماینده پیشین مردم بامیان در پارلمان، در برنامه بحث روز تلویزیون افغانستان اینترنشنال در ۱۸ می ۲۰۲۴ گفت عبدالله سرحدی، والی طالبان، خوردن گوشت حیوان که به دست شیعیان یا هزارهها ذبح شده باشد را حرام میداند. این نوع نگاه بلندترین مقام طالبان در بامیان نسبت به شمار زیادی از باشندگان این ولایت را نشان میدهد.
به گفته مردم بامیان، آقای سرحدی علاقه چندانی به رونق گردشگری به ویژه بازدید گردشگران از جای خالی بودا، که توسط این گروه در سال ۲۰۰۱ منفجر شد، ندارد.
به همین دلیل باور عمومی مردم بامیان این است که او تمایل ندارد برای دستگیری عاملان اصلی تیراندازی اخیر اقدام کند.
حمله اخیر میتواند بر فعالیت نهادهای مددرسان بینالمللی نیز تاثیر بگذارد. محدودیت احتمالی فعالیت سازمانهای مددرسان بینالمللی میتواند بر وضعیت زندگی نیازمندان در این ولایت تاثیرگذار باشد.
در فرجام کلام، آنچه در بامیان اتفاق افتاد نه تنها از دید امنیتی بلکه از دید سیاسی و اقتصادی نیز پیامدهای ویرانگری بر مردم محل دارد. این وضعیت مردم محل را در میان انتخاب دو گزینه دشوار قرار خواهد داد: تحمل مصیبت طالبانی با افزایش همهروزه محدودیتها، یا قیام عمومی برای رهایی از ستم؟