مرگ مرموز یک کماندوی پیشین؛عبدالجمیل زدران چگونه سه ماه پس رهایی از زندان طالبان جان باخت؟
با وجود عفو عمومی، طالبان عبدالجمیل زدران، کماندوی ارتش پیشین را به اتهام همکاری با امریکا بازداشت و او را در زندان به شدت شکنجه کرد. این نظامی پیشین سه ماه پس از رهایی از بند طالبان به طور مرموزی جان باخت. افغانستان اینترنشنال به جزئیات بازداشت، شکنجه و مرگ او دست یافته است.
بخش پشتوی افغانستان اینترنشنال با بستگان عبدالجمیل زدران گفتوگو کرده و داستان زندگی این افسر جوان را پس از سقوط نظام جمهوری بررسی کرده است.
بستگان عبدالجمیل زدران میگویند که او پس از سقوط دولت پیشین چندین روز را با فرزندانش در دروازههای میدان هوایی کابل به امید خروج از کشور و نجات از مرگ سپری کرد، اما این امید و انتظار برآورده نشد.
بر اساس اطلاعات، عبدالجمیل زدران پس از چند ماه به دلیل تهدیدات امنیتی افغانستان را ترک کرد و به ایران رفت و حدود یک سال در این کشور ماند. او در این مدت تلاش زیادی به خرج داد تا به طور قاچاقی به ترکیه برود، اما در این تلاش نیز ناکام ماند و به افغانستان بازگشت.
نزدیکان زدران میگویند که او عفو عمومی طالبان را باور نداشت و احساس ترس میکرد. خانواده او نیز نگرانی مشابهی داشتند و اصرار میکردند که عبدالجمیل زدران با فرزندان یا به تنهایی به کشور امنی برود.
چگونگی بازداشت زدران از سوی طالبان
عبدالجمیل زدران پس از بازگشت به افغانستان به اداره پاسپورت کابل تحت کنترول طالبان مراجعه کرد و موفق شد برای فرزندانش پاسپورت تهیه کند.
نزدیکان وی میگویند که زدران با پاسپورت خانوادهاش برای طی مراحل اداری به وزارت خارجه طالبان رفت، اما پس از خروج از این وزارت توسط ریاست «انتک» وزارت امور داخله طالبان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
عبدالجمیل زدران پس از آزادی به بستگانش گفته بود که او یک ماه در زندانهای خصوصی نگهداری میشد و متواتر از جایی به جای دیگر منتقل میشد. ریاست «انتک» وزارت امور داخله طالبان مرکز جمعآوری اطلاعات استخباراتی این وزارت به شمار میرود و اطلاعات نظامیان پیشین نیز در این اداره رصد میشود.
مقامات پیشین وزارت امور داخله به بخش پشتوی افغانستان اینترنشنال گفتند که اطلاعات افسران حکومت پیشین در این وزارت است و پس از سقوط حکومت پیشین، طالبان به این اطلاعات دسترسی دارد و بر اساس آن نظامیان پیشین را بازداشت میکنند.
بستگان عبدالجمیل زدران به افغانستان اینترنشنال گفتند که خانواده او تا یک هفته از بازداشت و محل نگهداری او اطلاعی نداشتند. آنان میگویند پس از تلاشهای فراوان سران قومی، طالبان عبدالجمیل زدران را به قید وثیقه آزاد کرد، اما ریاست مبارزه با فساد وزارت داخله طالبان پاسپورتهای او را ضبط کرد.
زدران پس از رهایی وحشتی را که در زندان طالبان تجربه کرده بود را به بستگانش بازگو کرده است.
به گفته منابع، عبدالجمیل زدران به بستگان خود گفته بود که طالبان او را در زندان طوری شکنجه کردند که جراحتی بر بدنش باقی نماند. زدران به نزدیکانش گفته بود که طالبان در زندان سرش را آویزان میکرد، دستهایش را میبست و شوک برقی به سرش میزد.
طالبان زدران را به همکاری با امریکاییها متهم کرده بود. یکی از بستگان نزدیک زادران به افغانستان اینترنشنال گفت که قبل از زندانی شدن، یک موسسه خیریه امریکایی ماهانه حدود ۲۰۰ دالر به او کمک میکرد.
این موسسه خیریه از طریق حساب اینستاگرام با زادران در ارتباط بوده است. طالبان پس از بازداشت او و ضبط تلفنش به این پیامها دسترسی پیدا کرد و درباره علت دریافت این پول از او بازجویی کرده است.
زدران پس از زندان
منابع نزدیک به عبدالجمیل زدران میگویند که هربار از او در مورد زندان میپرسیدند این کماندو به جا پاسخ با صدای بلند گریه میکرد. عبدالجمیل زدران، سه ماه پس از آزادی از زندان و قبل از عید فطر، برای گرفتن پاسپورت خود و خانوادهاش به ریاست انتک وزارت امور داخله طالبان مراجعه کرد، اما آنها پاسخ منفی دادند.
به گفته بستگان این نظامی پیشین، زدران به مقامات طالبان گفته بود که فرزندانش را در مکاتب ثبت نام میکند و برای درمان به خارج از کشور میرود، اما مقامهای طالبان به او گفته بودند که تصمیم برای صدور پاسپورت را سراجالدین حقانی، وزیر داخله طالبان میگیرد.
سراجالدین حقانی نیز از قبیله عبدالجمیل زدران است. عبدالجمیل زدران در ایام عید به بغلان رفت، اما به گفته خانوادهاش او پس از رهایی از زندان با مشکلات روحی فراوانی دستوپنجه نرم میکرد.
اخیرا، زمانیکه خانواده زدران تلاش میکنند او را از خواب بیدار کنند، متوجه میشوند که یک طرف صورت او کبود و دست و پایش بیحس شدهاند. پس از انتقال زدران به شفاخانه پزشکان میگویند او جان باخته است.
به گفته نزدیکان زدران، او سه ماه پس از رهایی از زندان طالبان درگذشت. آنها میافزایند که احتمال دارد که طالبان در زندان علاوه بر شکنجههای فیزیکی و روحی، به او دارو خورانده باشد.