"خلیلزاد تقصیر را به گردن غنی انداخت و از معامله پنهانی خود چیزی نگفت"
کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان امریکا روز جمعه زلمی خلیلزاد را برای بررسی خروج امریکا از افغانستان فراخوانده بود تا به پرسشهای نمایندگان پاسخ دهد. خلیلزاد در این جلسه گفت که با طالبان به نتیجه رسیده بودند که قسمتی از نیروهای امریکایی در صورت نیاز در افغانستان باقی میماند.
من این برنامه را به صورت زنده تماشا میکردم و برای تلویزیون افغانستان انترنشنال همزمان تحلیل ارائه میکردم.
از اینرو باید با دقت پرسشها، پاسخها و حتا واژههای این نشست مهم را با دقت بررسی و تحلیل میکردم.
در فرهنگ سیاسی بلغاریا به سیاستمداران مجرب و چالاک که قدرت فرار از مسئولیت و توجیه هر نوع عملکرد خوب و زشت را دارند «روباه پیر» میگویند.
این طنز سیاسی در عملکرد سیاسیون (افغان) معنا پیدا میکند. ما دیروز (جمعه ۲۷ دلو) با یک روباه پیر مواجه بودیم که در تلاش توجیه عملکردهای خود در ۲۰ سال اخیر در افغانستان بود.
نشست از لحاظ اهمیت زمانی خود قابل دقت بود. جمهوریخواهان در تلاش پاسخگو ساختن دکترین جو بایدن در خروج بدون قیدوشرط از افغانستان هستند. این رویکرد در آستانه انتخابات ریاست جمهوری میتواند مهم تلقی شود.
سخنان افتتاحیه مایکل مکال، رئیسجلسه خطاب به خلیلزاد حکایت از قدرت مجلس میکرد. او خطاب به خلیلزاد گفت «خوب شد خود به مجلس آمدید ورنه ما شما را به زور اینجا میآوردیم.» آنگاه از خلیلزاد خواست تا سخنان نخستین اش را بگوید.
خلیلزاد در سخنرانی که نوشتاری تهیه شده بود گفت که امریکا سه گزینه داشت: نخست نادیدهگرفتن توافقنامه دوحه، دوم خروج تحت شرایط و سوم عملیساختن توافقنامه دوحه که در نتیجه بایدن به گزینه سوم حکم داد.
طرح این گزینهها پرسشهای جدی را از خلیلزاد بهدنبال داشت. آنگاه همه میپرسیدند پس چرا این توافقنامه عملی نشد یا دستکم بخشهای مهم آن که ایجاد یک دولت گذار بود، عملی نشد.
اینجا خلیلزاد با لبخندهای معنادار اشرفغنی را مقصر اصلی معرفی کرد. آنگاه آقای مکال مداخله کرد و گفت. اینرا همه میدانند که اشرف غنی با فرار بُزدلانهاش وضعیت را بحرانیتر ساخت. اما چرا قبل از آن کاری نکردید؟ خلیلزاد دوباره دست به کار شد و غنی را بازهم متهم به عدم همکاری کرد.
پرسش دیگری را آقای برد شیرمن، شخصیت معروف کانگرس امریکا چنین مطرح کرد. پس شما چرا با تحلیل همهجانبه وضعیت را پیشبینی نکردید؟ پاسخ خلیلزاد دوباره به ارگ ریاست جمهوری ارجاع شد. خلیلزاد گفت که ارگ او را اغفال میکرد. ارگ به خلیلزاد پیوسته میگفت که آنها بدون امریکا و با ارتش کلان و مجهز میتوانستند از دولت و افغانستان در برابر طالبان دفاع کنند.
این پاسخ خلیلزاد بار سنگین مسئولیت را به شانههای غنی میاندازد. خلیلزاد در ادامه گفت که او بهصورت آنی مطلع شد که غنی فرار کرده است و خلهی قدرت به وجود آمده است.
اینجا تصویری که از اشرف غنی در مهمترین صحنه سیاسی امریکا داده میشود، این بود: «اشرف غنی به قدرت چنان چسبیده بود که امکان مذاکره را نابود کرده بود، زمینه برای حکومت گذار را محدود کرده بود و با فرار خود منافع امریکا را به خطر انداخته بود.»
خب، در چنین حالتی فقط یک گزینه باقی مانده بود و آن مفاهمه با طالبان، در غیر آن امکان جنگ میرفت و در این میان گروههای ضد امریکایی از منافع امریکا انتقام میگرفتند.
استنباط من از پاسخ خلیلزاد
حالا من از دید یک تحلیلگر چه چیزی میتوان از این سخنان استنتاج کنم. من از این نشست مهم پنج نکته را در یافتم.
نخست، خلیلزاد از معامله پنهانی خود با طالبان که از طریق استخبارات امریکا مدیریت میشد، چیزی نگفت. در حالیکه این اصل مسئله است. این معامله ضربه شدید به قدرت سیاسی و اقتدار نیروهای رزمی دولت زد و منجر به فروپاشی جمهوریت شد.
من نمیدانم چرا اعضای کمیته به این پرسش مهم نپرداختند. تنها خانم واگنر، عضو کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان از این مسئله با جدیت پرسشی را از خلیلزاد مطرح کرد، اما خلیلزاد زیرکانه از آن طرفه رفت.
دوم، خلیلزاد برای نخستینبار یک راز را افشا کرد که بسیار مهم است. او گفت که با طالبان به نتیجه رسیده بودند که قسمتی از نیروهای امریکایی در صورت نیاز در افغانستان باقی میماند. این در حالی است که طالبان همیشه خود را پیروز میدان میدانند و در ادبیات شان واژه شکست امریکا را به کار میبرند. اما این سخنان خلیلزاد به وضاحت پرده از روی معاملات طالبان با امریکا را برمیدارد.
سوم، اینکه خلیلزاد اذهان قانونگذاران و رسانهها را بر نقش اشرفغنی به عنوان بازیگر اصلی ولی فراری مصموم ساخت. این ضربات بسیار دقیق و هدفمند بودند و در بالا ترین صحنه سیاسی امریکا استفاده شدند.
من نمیدانم اشرفغنی چگونه آنرا جبران خواهد کرد. به نظرم اگر اشرفغنی به این پرسشهای مجلس نمایندگان و این پاسخها و تحلیلهای خلیلزاد واکنش نشان ندهد، تاریخ امریکا بر وی داوری دردناکی خواهد کرد.
چهارم، شما در سخنان خلیلزاد یک نفرت عجیبی را نسبت اشرفغنی حس میکردید. به نظر میرسد این نفرت که شاید در روابط شخصی این دو نفر نقش داشته است به روال یک برنامه کلان سیاسی و یک تحلیل جدی مستولی بود که به صورت جدی به حاضرین و شنوندگان این نشست اثرگذار بود.
پنجم، خلیلزاد هیچ نامی از حامد کرزی، رئیسجمهور سابق و عبدالله عبدالله، رئیس شورای مصالحه ملی سابق و سایر بازیگران مهم در بر وضعیت سیاسی افغانستان به ویژه در دوران خروج از امریکا اثرگذار بودند، نام نبرد. این کار خلیلزاد به شدت تقصیر اشرفغنی را در برابر مجلس نمایندگان فربه تر میساخت. او از فرار چهرههای کلیدی قدرت که نقش مهمی در ساختار سیاسی افغانستان داشتند هیچ نامی نبرد و راه را برای آینده همکاری آنان با امریکا را باز نگهداشت.