۳۵ سالگی خروج ارتش سرخ؛ این پیروزی 'جهاد' افغانستان بود یا 'انتقام' امریکا از شوروی؟

ستار سعیدی

سردبیر ارشد

۱۵ فبروری، ۳۵ سالگی خروج کامل شوروی از افغانستان،‌ روزی که هم طالبان و هم رهبران مجاهدین به نام "پیروزی جهاد مردم افغانستان" جشن می‌گیرند، پیش از اینکه مایه مباهات برای مردم افغانستان باشد، روز کامیابی اردوگاه غرب به رهبری ایالات متحده امریکاست.

عبارت "جهاد با دست خالی" را بسیار خوانده و شنیده‌ایم،‌ اما می‌دانیم که دست مجاهدین افغان در جنگ با شوروی، چندان هم خالی نبود، یعنی اصلاً خالی نبود. این جنگ پیش از اینکه نبرد مردم افغانستان علیه اشغال کشورشان از سوی ارتش سرخ باشد، عرصه زورآزمایی امریکا و شوروی بود، جایی که ایالات متحده به تعبیر خودش، رفته بود تا "انتقام جنگ ویتنام" را از شوروی بگیرد.

این جمله را به‌خاطر داشته باشید: "به رئيس‌جمهور کارتر نوشتم: حالا وقتش رسیده که انتقام [شکست در] جنگ ویتنام را از شوروی بگیریم." در ادامه نوشتار بیشتر در این باره می‌خوانید.

چه کسی از فروپاشی شوروی نفع برد؟

خروج نیروهای شوروی از افغانستان
خروج نیروهای شوروی از افغانستان

در سه دهه گذشته و حتی اکنون، رهبران مجاهدین افغانستان، همه ساله در سالگرد خروج نیروهای شوروی از کشورشان، این روز را به عنوان "پیروزی جهاد ملت افغانستان" بزرگ می‌دارند و شکست ارتش سرخ را، مقدمه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و نجات ملت‌های دربند این رژیم در آسیا و اروپا می‌دانند. رهبران طالبان نیز چه در دوره اول حکومت خود، چه در دو سال اخیر که قدرت را پس از دو دهه دوباره تحویل گرفته‌اند،‌ در این روز که رخصتی عمومی است،‌ باد مشابهی به غبغب می‌اندازند و این پیروزی در قرن ۲۰ را در کنار پیروزی قرن ۱۹ علیه امپراتوری بریتانیا و شکست دادن امریکا در قرن ۲۱ قرار می‌دهند.

این حس در میان سیاستمداران غربی،‌ به‌ویژه امریکایی هم مشابه است؛ دست‌کم تا پیش از فروپاشی کامل شوروی و فروریختن دیوار برلین چنین بود؛ اما بعد این دو رویداد بزرگتر در ادامه شکست شوروی در افغانستان، طبعاً‌ اهمیت بیشتری یافت و هنوز همه ساله در غرب یادآوری می‌شود.

جیمی کارتر فرمان اجرایی  عملیات تندباد را در ۳ جولای ۱۹۷۹ امضا کرد. پنج ماه پیش از لشکرکشکی شوروی
جیمی کارتر فرمان اجرایی عملیات تندباد را در ۳ جولای ۱۹۷۹ امضا کرد. پنج ماه پیش از لشکرکشکی شوروی

امروزه گویی یک توافق نانوشته میان رهبران مجاهدین و طالبان در افغانستان، و رهبران و سیاستمداران غربی وجود دارد. افغان‌ها از نقش کمک‌های پولی و تسلیحاتی غرب در شکست شوروی چیزی نمی‌گویند و غربی‌ها هم به روی خود نمی‌آورند که چه کسانی هیزم آتش جنگ ۱۰ ساله‌ای بودند که شوروی را به زانو درآورد.

عملیات تندباد

امریکا با راه‌اندازی عملیات تندباد (Operation Cyclone) و صرف ده‌ها میلیارد دالر پول، به همراه جلب حمایت متحدان اروپایی و مسلمان خود در منطقه، موفق شد در افغانستان انتقام شکست در جنگ ویتنام را از شوروی بگیرد و زمینه فروپاشی این ابرقدرت را فراهم کند.

امریکا تجهیز و تمویل مجاهدین را پیش از لشکرکشی شوروی آغاز کرد
امریکا تجهیز و تمویل مجاهدین را پیش از لشکرکشی شوروی آغاز کرد

اگرچه علمیات تندباد برای تجهیز و حمایت مالی مجاهدین علیه شوروی، در سال ۱۹۷۹ و در پی اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ آغاز شد، اما مقام‌های پیشین امریکایی بعدها اذعان کردند که کاخ سفید عمداً پای شوروی را به افغانستان کشاند و فرمان اجرایی رئیس‌جمهور وقت امریکا برای حمایت از مجاهدین، حتی پیش از ورود شوروی به افغانستان امضا شده بود.

رابرت گیتس، رئیس پیشین سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (CIA) در خاطراتش نوشته است که جاسوسان امریکایی، پنج ماه پیش از ورود ارتش شوروی به افغانستان، کمک و تجهیز پیکارجویان مخالف رژیم چپگرای این کشور (موسوم به مجاهدین) را شروع کرده بودند.

شوروی در دسامبر ۱۹۷۹ به افغانستان لشکر کشید، در حالی که جیمی کارتر، رئيس‌جمهور وقت امریکا، بر اساس اسناد موجود،‌ در ۳ جولای همان سال فرمان اجرایی کمک به گروه‌های مسلح مخالف حکومت چپگرا در کابل را امضا کرد. نمایندگان سازمان جاسوسی امریکا (CIA) هم سه ما پیش از امضای این فرمان، در ماه می ۱۹۷۹ شروع به تماس با رهبران گروه‌های اسلام‌گرای افغانستان مانند گلبدین حکمتیار کرده بودند.

این موضوع را زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور امریکا در زمان اشغال افغانستان توسط شوروی، در سال ۱۹۹۸ در مصاحبه با نشریه فرانسوی نوول اوبزرواتور تایید کرد. او در این مصاحبه گفت که او خودش پیشنهاد حمایت از مخالفان دولت چپگرای افغانستان را به منظور به دام انداختن شوروی مطرح کرده بود.

آقای برژینسکی در این مصاحبه می‌گوید: در رسمیات گفته می‌شود که امریکا در سال ۱۹۸۰ (ماه‌ها پس از ورود شوروی به افغانستان) حمایت و تجهیز مجاهدین را شروع کرد. اما در واقع در ۳ جولای ۱۹۷۹ (شش ماه پیش از ورود شوروی) بود که رئیس‌جمهور جیمی کاتر، فرمان حمایت از نیروهای مخالف دولت تحت حمایت شوروی در افغانستان را امضا کرد.

تحریک شوروی به اشغال افغانستان

برژینسکی (چپ) مشاور امنیت ملی کارتر گفته بود تجهیز مخالفان حکومت کابل، پای شوروی را به افغانستان می‌کشاند
برژینسکی (چپ) مشاور امنیت ملی کارتر گفته بود تجهیز مخالفان حکومت کابل، پای شوروی را به افغانستان می‌کشاند

مشاور امنیت ملی کارتر در ادامه می‌گوید: در همان روز من به رئیس جمهور نوشتم که این کار، شوروی را تحریک به دخالت نظامی در افغانستان می‌کند.

این استرتژیست ارشد امریکایی تاکید می‌کند که "ما روس‌ها را وادار به اشغال افغانستان نکردیم، بلکه عمداً و دانسته، احتمال این اشغال را افزایش دادیم."

زبیگنیو برژینسکی در پاسخ به پرسش خبرنگار فرانسوی که آیا از پیامدهای این کار پیشمان نیست، گفت: "از چه چیزی پشیمان باشیم؟ ... ما روس‌ها را به تله افغانستان کشاندیم و تو انتظار داری من از این کار پیشمان باشم؟"

او در ادامه همین پاسخ می‌گوید: در همان روزی که ارتش شوروی رسماً وارد قلمرو افغانستان شد، من در نامه‌ای به رئیس‌جمهور جیمی کارتر نوشتم "حالا وقت آن رسیده که انتقام [شکست در] جنگ ویتنام را از شوروی بگیریم." و در واقع، مسکو وارد جنگ ده ساله‌ای شد که ادامه‌اش برای کرملین غیرقابل تحمل بود و (همین جنگ) بحرانی به وجود آورد که به زوال شوروی انجامید.

مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری پیشین آمریکا در باره پیامدهای حمایت از مجاهدین (زایش القاعده و طالبان) می گوید: "کدام یک در تاریخ مهمتر است؟ به وجود آمدن طالبان، یا از میان رفتن امپراتوری شوروی؟ برآشفتن برخی از مسلمانان، یا آزادی اروپای مرکزی و پایان جنگ سرد؟"

امریکا به هدف خود در افغانستان دست یافت؛ نه تنها انتقام شکست در ویتنام را از مسکو گرفت، بلکه با گرفتار کردن ابرقدرت شرق در باتلاق افغانستان، باعث فروپاشی این امپراتوری و تک‌قطبی شدن جهان شد.

کاخ سفید بارها از رهبران مجاهدین دعوت کرد
کاخ سفید بارها از رهبران مجاهدین دعوت کرد

پس از خروج شوروی از افغانستان، کمک‌های امریکا به گروه‌های مجاهدین تا سرنگونی دولت نجیب‌الله هم ادامه یافت. پس از آن امریکا مردم افغانستان را با گروه‌هایی که به نام "مجاهدین" مسلح کرده بود و اسلام‌گرایان افراطی که از کشورهای مختلف اسلامی و عربی به بهانه "جهاد" به افغانستان کشانده بود، تنها گذاشت.

گروه‌های مجاهدین به جان هم افتادند و در میانه جنگ‌های ویرانگر و مرگبار داخلی، گروهی به نام طالبان سربرآورد و شبکه القاعده، متشکل از همان مجاهدین عرب، لوله تفنگ خود را به سوی غرب و امریکا چرخاند.

واشنگتن بار دیگر زمانی متوجه افغانستان شد که القاعده به میزبانی طالبان، به اهداف امریکا و غرب در کشورهای مختلف، از جمله سفارت ایالات متحده در شرق افریقا و اهدافی در نیویورک و واشنگتن حمله کرد.

اکنون افغانستان تحت حاکمیت طالبان در حالی سی و پنجمین سالگرد خروج شوروی را پشت سر می‌گذارد که این کشور در کمال ناباوری، پس از ۲۰ سال جنگ، ده‌ها هزار کشته و ده‌ها میلیارد دالر هزینه، بار دیگر به همان گروهی سپرده شده که امریکا در سال ۲۰۰۱ و در پی حملات ۱۱ سپتامبر آن را از قدرت ساقط کرده بود.