تروریسم بینالمللی در قلمرو طالبان؛ چند گروه تروریستی در افغانستان حضور دارد؟
هرچند اطلاعات متعدد حاکی از فعالیت بیشتر از ۲۰ گروه تروریستی خارجی در افغانستان است، اما تعداد گروههای فعال تروریستی خارجی در این کشور به ۱۴ گروه میرسد.
این گروهها عبارتند از: القاعده و شاخه مربوطاش، تحریک اسلامی ازبیکستان، انصارالله تاجیکستان، نهضت اسلامی تاجیکستان، تحریک اسلامی ترکستان شرقی، دولت اسلامی ولایت خراسان، تحریک طالبان پاکستان به اضافه شاخههای کوچک مربوطهاش، لشکر طیبه و جیش محمد.
همه این گروهها توسط طالبان در افغانستان میزبانی میشوند و فعالیت دارند. شایان ذکر است که کشته شدن ایمن الظواهری، رهبر القاعده به تاریخ ۳۱ جولای ۲۰۲۲ در قلب کابل روی داد، در مکانی که مربوط به سراج الدین حقانی میشود. این مثال نمایانگر میزبانی طالبان از گروههای تروریستی و فراهم آوری پناهگاه به آنها در افغانستان است.
گروههای دیگری مربوط به پاکستان مانند سپاه صحابه، لشکر جنگوی، حزب المجاهدین و البدر نیز در عملیاتهایی متعدد در داخل افغانستان دخیل بودهاند. آنچه روشن است تغذیه این گروهها از یکدیگر است، به نظر میرسد که گروههای تروریستی به آرمانهای جهادی شان در افغانستان دست یافتهاند، جاییکه نه تنها توسط طالبان تحت پیگرد قرار نمیگیرند بلکه برعکس، آرامش مییابند. حزب التحریر از این بحث خارج شده است چون با وجود اندیشه افراطی اعضای گروه همواره تلاش میکنند تا از راه دعوت و مسالمتآمیز نظامها را تغییر دهند و به خشونت کمتر علاقه نشان میدهند.
گروههای تروریستی دیگری نیز هستند که هر از گاهی ظاهر میشوند ولی اینها انشعابی متشکل از اعضای ناراضی گروههای بزرگ فوق الذکر اند که بعد از مدتی تضعیف و از میان میروند، یا بعضاً هم با گروه دیگر ادغام میشوند. به عنوان مثال، تحریک اسلامی ازبیکستان یک دستگاه رادیویی را تحت نام جندالله در مناطق قبائلی تحت اداره فدرال پاکستان فعال کرده بود که بعداً این نام به گونه اشتباهی به یک گروه دیگر نسبت داده شد. در حقیقت جندالله وجود نداشت. تغییر دادن نام برای بعضی از گروهها به یک روش معمول مبدل شده بود تا از این طریق حواس جمعی را منحرف کرده و سردرگمی عمدی ایجاد کنند.
این گروه ها آجنداها و اهداف مشخص خود را در کشورهای مربوطه دارند. به استثنای گروههای پاکستانی مانند لشکر طیبه، جیش محمد و دیگرانی که به مقصد تعمیل و تداوم پالیسیهای پاکستان در کشمیر فعالیت دارند، سایر گروهها چیزی کمتر از تطبیق شریعت در کشورهای مربوطه، مشابه به تفسیر دینی طالبان افغانستان، نمیخواهند. این جنگجویان به این انگیزه و آرمان شان شدیداً متعهد بوده و با هر هزینهای آنرا دنبال میکنند.
مفکوره تداوم جهاد جهانی توسط شبکه القاعده در میان اعضای رهبری گروههای تروریستی بصورت دوامدار تبلیغ و تقویت میشود. بزرگترین سهمی که شبکه القاعده با این گروهها دارد، نه منابع انسانی است، نه مواد جنگی و نه هم بودجه، بلکه ارایه مفکوره جهاد جهانی است. این شبکه برای شان دیدگاهی ارایه میدهد که آنها با عمق قلب آنرا میپذیرند.
بعد از عملیاتی که در آن اسامه بن لادن در ۲ می ۲۰۱۱ در ابیتآباد پاکستان کشته شد، شبکه القاعده عمداً نقش آرام تا حدی غیر فعال را اختیار کرد. حمله بزرگی انجام نداد و طوری ظاهر شد که دولت اسلامی در مسیر رهبری این جبهه پیشی گرفت. لیکن این شبکه خاموشانه توسعه یافته و در جهت گسترش نفوذش در میان دیگر گروه ها سرمایه گذاری کرد و از طریق این جریانها اهداف بزرگش را دنبال کرد، رهبری شان را از آسیبهای احتمالی دیگر حفاظت کرد و در عین حال نقش رهبریاش را نیز حفظ کرد.
بنابراین، بطور واقعی تاثیر گذاری و اهداف القاعده در میان گروههایی که طی سالها پرورش داده است، آشکار است. در حال حاضر این شبکه منحیث یک مرکز ثقل عمل کرده تا وحدت را در میان گروههای خارجی حفظ کرده، نقش رابط را با طالبان دارد،دمنازعات داخلی و اختلافات میان طالبان را مدیریت کرده و منحیث مشاور به آنها عمل میکند، بدون اینکه توجه غرب را به خویش جلب کند. این شبکه مستدام به تمام گروهها به شمول طالبان خاطر نشان میکند که این مرحله در تاریخ یک فرصت بینظیر برای تمام گروههای ذینفع است و این فرصت نباید بنابر دلایل کوچک مانند تضادهای قومی بین طالبان و یا منافع اقتصادی نابود شود.
از آنجا که گروههای هراسافگن اهداف و ایدئولوژی مشترکی دارند، برای جنگجویانشان تغییر دادن گروهها و جناحها یک امر بسیار معمول است. این مورد طی پروندههای پژوهشی و نمونههای متعدد برجسته شده است. به عنوان مثال، شیخ حسیب لوگری با سابقه لشکر طیبه به حیث سومین امیر داعش خراسان پس از حافظ سعید اورکزی و سعید باجوری منسوب شد. او طی حمله هواپیمای بیسرنشین ایالات متحده به تاریخ ۲۷ اپریل ۲۰۱۷ در ولایت ننگرهار کشته شد.
اسلم فاروقی، تبعه پاکستان وظیفهاش را منحیث یکی از جنگجویان پائین رتبه در حرکت المجاهدین آغاز کرد و بعد با تیتیپی همکاری داشت تا بالاخره بصفت امیر داعش خراسان تعیین شد. اعجاز احمد، تبعه دیگر پاکستان وظیفهاش را در البدر آغاز کرد، بعداً به القاعده پیوست و متعاقب آن با طالبان افغان یکجا شده و بالاخره به داعش خراسان پیوست که در آن زمان همراه با اسلم فاروقی رهبر این گروه توسط ریاست عمومی امنیت ملی در ولایت قندهار دستگیر شدند.
ثناالله مشهور به شهاب المهاجر یکی دیگر از فعالین شبکه حقانی به حیث رهبر داعش خراسان تعین شد. دوست نزدیکش صلاح الدین متولد ولسوالی پغمان ولایت کابل که رابطه مشابهی با شبکه حقانی داشت، جانشین شیخ عمر کنری که قبلأ توسط ریاست عمومی امنیت ملی بازداشت شده بود، به حیث رئیس هستههای منطقهای داعش تعیین شد. شیخ عمر کنری حین اقدام به فرار از بازداشتگاه بگرام توسط یکی از محافظان امنیتی آنجا در ۱۵ آگست کشته شد.
این در حالی بود که طالبان با بازگشت به کابل تمام زندانیان به شمول چهار هزار عضو داعش خراسان، صد ها تن اعضای گروههای هراس افگن خارجی را رها کردند، البته جدا از این رقم بیشتر از هشت هزار تن جنایتکاران دخیل در قضایای عمده مانند اختطاف، قتل و سرقتهای مسلحانه نیز از جمله رها شدگان اند. اکثریت عظیم این افراد در آزادی به سر برده و در داخل و خارج از افغانستان فعال اند.
مثال های فوق به عنوان مشت نمونه خروار این نقطه را روشن میکند که نمیشود میان گروه های هراس افگن مرز مشخصی ترسیم کرد. آنها احتمالا نامهای متفاوت داشته باشند و یا با نوع ایدیولوژی اندک متفاوت ظاهر شوند ولی یک هدف مشترک را دنبال میکنند. این جنگجویان به بسیار راحتی تغییر عضویت داده و دانش، تجارب و مهارت های شان را با یکدیگر شریک میکنند. تبادل و جریان اطلاعات و شریکسازی مهارت ها در میان گروههای هراس افگن با نهایت موثریت و سریع و آسان صورت میگیرد، به خصوص با موجودیت گسترده شبکههای پیام رسان مانند تلگرام.
بازگشت طالبان بعد از ۲۰ سال پناهگزینی درزیر زمینیهای محافظت شده و مورد حمایت سازمان اطلاعات و ارتش در پاکستان، به سایر گروههای تروریستی خارجی قوت قلب و جسارت در عمل بخشیده است. آنها بیشتر از هر زمانی مطمین و صبور به نظر میآیند، درس بسیار واضح گرفته اند و آن این که فقط نیاز است با اراده به پیش روند. آینده برای شان طوری که به طالبان واقع شد، وضعیت دلخواه شان را ایجاد خواهد کرد. طالبان و گروههای تروریستی بینالمللی حالا کشوری را در کنترول دارند که در آنجا با مصونیت تمام زندگی کرده، بدون اینکه عجله یی در کار باشد به تدریج و آهسته به سوی هدف نهایی میتوانند حرکت کنند.
گروههای تروریستی خارجی علاوه بر مصونیت در افغانستان تحت کنترول طالبان، همچنین دسترسی به کانال های نامشروع درآمد، شامل کشت و قاچاق مواد مخدر، غارت منابع طبیعی افغانستان و حمایت مالی طالبان داشتهاند.
آخرین ارزیابی اطلاعاتی نشان میدهد که گروه های تروریستی خارجی با استفاده از آزادی عمل و مصونیت در افغانستان در قالب هویتهای جدیدی عرض وجود کنند. این مسله با دو هدف صورت میگیرد:
- جلوگیری از فشار جهانی و منطقهای بر طالبان بخاطر حمایت از تروریسم فرامرزی
- تحقق اهداف جهاد فرامرزی در قالب هویت و ساختار های جدید
به این ترتیب پیشبینی میشود که به زودی از بطن تحریک اسلامی اوزبیکستان حد اقل دو گروه جدید به علاوه شعبه قبلی آن که کتیبه امام بخاری تحت رهبری جمعه بای است، زاده شود. در عین زمان شاخه جدید تحریک اسلامی ترکستان شرقی فعالیتش را تحت فرماندهی قاری فرقان که یکتن از فرماندهان شناخته شده این تحریک در ولایت بدخشان افغانستان است، آغاز خواهد کرد. از آنجا که قاری فرقان در بدخشان – یگانه ولایت هممرز با چین، همراه با ۳۵۰ تن از جنگجویانش تحت حمایت فرماندهان محلی فعال است، به نظر میرسد که حرکت جدید در مطابقت با پالیسی های این گروه برای تهدید جدی علیه حکومت چین است.
یکی از اهداف عمده تحریک اسلامی ترکستان شرقی در گذشته این بود تا برای دهلیز اقتصادی چین - پاکستان مشکل ایجاد کند. اطلاعات استخباراتی بیانگر همکاری این گروه با دیگر گروههای محلی به منظور راه اندازی حملات به هدف متوقف سازی این پروژه بود. توانمند سازی قاری فرقان و گروههای مربوطهاش نشان دهنده نیت این گروه برای ایجاد چالش های جدید برای اتصال اقتصادی چین و تاجیکستان از طریق راههای نزدیک به ولایت بدخشان است.
همچنین، از وجود حرکت انصار الله تاجکستان گروه جدیدی بنام تحریک طالبان تاجیکستانی که قبلا اسم بیمسما تعریف شده بود، وارد عمل خواهد شد، گروه بیسابقهای متشکل از اتباع ترکمنستان که سالهای گذشته هویت اصلی شان را کتمان کرده و در کنار حرکت اسلامی اوزبیکستان فعالیت میکردند، نیز عرض وجود میکند. به این ترتیب تحریک طالبان پاکستانی به شاخههای مختلف اما با اهداف و استراتیژی مشابه با استفاده از خاک افغانستان علیه کشورهایشان به جنگ ادامه میدهند.