پیامدهای بازگشت طالبان به افغانستان و منطقه
سقوط دولت جمهوری اسلامی افغانستان در ۱۵ آگست ۲۰۲۱ میلادی و بازگشت مجدد طالبان، فازجدیدی از تهدیدات تروریستی و هراس افگنی را در افغانستان و کشور های منطقه گشوده است. این فاز جدید بازنده گان فراوانی دارد که از همه بیشتر مردم افغانستان متضرر خواهند بود.
ایالات متحده امریکا و متحدین اروپایی آن که جنگ علیه تروریزم را با شعار از بین بردن تمام لانه های تروریزم بدون تفکیک در سال ۲۰۲۱ آغاز کردند، نیز در بعد استرایتژیک شامل جانب بازنده خواهند بود. در این میان پاکستان، کشوری که به هدف ممانعت و مختل کردن ماموریت امریکا و ناتو، بالای طالبان و دیگر گروه های تروریستی هزینه فراوانی کرد، نیز از بازنده گان شمرده میشود.
در طی دو سال اندی مجموع رویدادهای امنیتی در ان کشور حاکی از تجدید حیات تحریک طالبان پاکستان و گروه های جدید دیگر تروریستی و افزایش حملات بی سابقه و روزافزون در خاک پاکستان پیوسته با برخورد های مرزی متعدد آن کشور با طالبان افغانستان است.
در دو سال و نیم گذشته تقریبأ تمام کشور های جهان به شمول قدرت های منطقه مانند ایران، روسیه و چین از تصمیم های سیاسی و عملکرد طالبان دچار یأس و نا امیدی شده اند. هیچ یک ازتعهدات که طالبان از طریق کانال های ارتباطی خاص با کشور های منطقه قبل از بازگشت به کابل داده بودند، پایبند نمانده اند. همچنان مفاد بند های قرار داد دوحه که میان طالبان و امریکا امضا شده بود، انجام نشده است.
طالبان ارتباطات شان با گروه های تروریستی خارجی که عامل تهدید علیه منافع کشور های فوق الذکر است، را نه تنها قطع نکرده و حتی یک نفر از تروریستان تحت پیگرد کشور ها را برایشان تسلیم ندادند، بلکه اعضای این گروه های تروریست در آزادی کامل در افغانستان بسر میبرند.
هم اکنون حضور نورولی محسود رهبر تحریک طالبان پاکستان، مسعود اظهر رهبر جیش محمد، عبدالحق رهبر تحریک اسلامی ترکستان شرقی، جمعه بای رئیس کتیبه امام بخاری، مولوی ابراهیم رهبر انصارالله تاجیکستان و گلمراد(حلیموف) تبعه شناخته شده تاجیک که با شبکه القاعده و هم با گروه داعش پیوند دارد، رهبران حرکت اسلامی ازبکستان مصداق این ادعا است و تعداد دیگر از تروریستان تحت پیگرد بین المللی بصورت انفرادی و کتله یی روانهء افغانستان استند چون یکی از امن ترین مکان جهان برای شان مبدل شده است.
در سالهای اخیر کشور های منطقه از حضور ایالات متحده امریکا و نیروهای متحد اش در افغانستان نگرانی داشتند. کشورهای منطقه این تشویش را در ملاقات های رسمی خصوصاً بحث های استخباراتی به وضاحت ابراز میکردند و ادعا میکردند که انها هیچگاه علاقمند نبودند تا مشکلات شان با امریکا را در افغانستان حل و فصل نمایند، حرف و عمل انها در قبال افغانستان در تضاد مطلق قرار داشت در نتیجه برخی از انها از طالبان منحیث وسیله تحقق سیاست خارجی استفاده کردند، تا برمبنی ان امریکا و متحدین اش را وادار به ترک افغانستان کنند.
با اینکه با خروج آشفته ایالات متحده و نیروهای غربی متحد اش از افغانستان، کشور های منطقه ادعای پیروزی کردند، اما تهدیدات درحال ظهور در منطقه خطر به مراتب بزرگتر از حضور امریکا و متحدین اش را برایشان متبارز خواهد نمود و دقیقأ تهدیدات جدید موضوع این نوشته را تشکیل میدهد.
در فبروری ۲۰۲۱، ریاست عمومی امنیت ملی نظام جمهوری افغانستان، نشستی را با حضور سران نهاد های استخباراتی کشور های منطقه که تعدادی از اتباع شان فعالانه در فعالیت های تروریستی در افغانستان دخیل بودند، را در کابل تدویر نمود. در این نشست آجندا ریاست عمومی امنیت ملی انتقال 2 پیام به شرکای منطقوی بود.
اول، اینکه، پس ازخروج امریکا و متحدین اش از افغانستان یک خلأ بزرگ در توانایی جنگ علیه گروه های تروریستی که با انگیزه های مختلف در حال نبرد بودند ایجاد میشود. امنیت ملی افغانستان خواهان وحدت، یک پارچگی و ایستادگی تمام کشور های منطقه شد تا به منظور مقابله با این چالش که با الهام از بیرون شدن نیرو های امریکایی انرژی و توان بیشتر برای تروریستان بخشیده بود در کنار دولت افغانستان بایستند. به زبان ساده این جنگ صرفأ مربوط به افغانستان نمیشد و جنگی بود که دولت افغانستان به نیابت تمام منطقه در حال نبرد بود.
دوم، در صورتیکه دولت افغانستان سقوط کند، این گروه ها در افغانستان متوقف نشده و در صدد پیشروی به کشور های مختلفی که تروریستان از آن نمایندگی میکردند، خواهد شد. این سنجش به حال خودش باقی است فقط زمانی تحقق مییابد که طالبان خود را در افغانستان مستحکم نمایند.
ریاست عمومی امنیت ملی آن زمان مبتنی بر اعترافات شهروندان بیشتر از ۱۵ کشور جهان در نظارت خانهء امنیت ملی عزم و ارادهء افراد بازداشت شده اشراف کامل داشت، که این افراد تحت هیچ شرایطی تا استحکام نظام اسلامی به تفسیر و تعبیر مشابه با طالبان افغانستان در کشور های متبوع شان از این مبارزه دست نخواهند کشید. آنها در نقاط مختلف جهان استخدام شده و به افغانستان فرستاده شده بودند. این یک دلیل بسیار خوب برای همه کشور های منطقه بود تا باهم متحد شوند، زیرا هسته های مختلف سربازگیری در نقاط مختلف خارج افغانستان وجود داشت. بعد از بازگشت طالبان، این گروه ها از این تحول و مصونیتی که برایشان در افغانستان فراهم شده، الهام گرفته و امروز به یک خطر به مراتب بزرگتر از گذشته مبدل گشته اند.
کشورهای منطقه از آنچه در افغانستان تحت کنترول طالبان میگذرد و تهدیدات منطقوی که از آنجا در حال ظهور است به خوبی واقف اند. هرچند بعضی از این کشور ها این تهدیدات را نادیده گرفته و یا با بیمیلی برای اقدام علیه آن، چشم و گوش شانرا بسته اند. این کشورها تهدیدات متذکره را مسئله داخلی افغانستان میپندارند، حالانکه این تهدیدات در کلان شهر های خودشان برجسته و طی دوسال گذشته بارها به وقوع پیوسته است واما هنوز هم بنابر برخی از ملاحظات منطقه ای و تعارض منافع میان کشور ها از تهدیدات افغانستان چشم پوشی کرده اند. تاریخ در حالات مختلف ثابت کرده است که این رویکرد منجر به پرداخت هزینه به مراتب گزاف تری در آینده خواهد شد. مصاحبه های ضبط شده یک تعداد از بمبگذاران انتحاری نشان میدهد که آنها دارای آجندای جهاد جهانی اند و اکثریت آنها از اینکه فرصتی برایشان دست نداده بود تا عمل انتحار انجام داده و از مزایای آن بهره مند شوند، ابراز دلتنگی و ناراحتی میکنند. آنها آرزو میکنند تا این ماموریت را در یکی از کشور های همسایه انجام دهند زیرا نظامهایشان پاک و اسلامی نیستند.
در بخشهای بعدی، تهدیدات در حال ظهور علیه افغانستان در عرصه های ذیل مورد بحث قرار میگیرد:
۱- حضور فعال گروه های تروریستی با اهداف منطقه ای و جهانی در افغانستان
۲- ارزیابی مهارت های متعدد پیچیده در اختیار و مورد استفاده گروه های تروریستی
۳- نقش مدارس دینی در تقویت رشد افراط گرایی معطوف به تروریسم
۴- بسترهای افزایش نیروی انسانی تروریسم در افغانستان و منطقه
۵- نقش فنآوری (تکنالوژی) درگسترش تهدیدات تروریستی
۶- ارتباط اقتصاد نا مشروع و مافیایی با ماشین جنگی تروریسم
ادامه دارد...