در پی ترور جنرال عبدالرازق چرا مشاوران اشرف غنی به یکدیگر 'تبریک' گفتند؟

عارف یعقوبی
عارف یعقوبی

روزنامه‌نگار، افغانستان اینترنشنال

در پنجمین سالگرد کشته شدن جنرال رازق اچکزی، فرمانده پیشین پولیس قندهار، بحث‌هایی درباره چگونگی ترور او بالا گرفته است. کارتر ملکاسیان، مشاور پیشین ناتو در گفت‌وگو با افغانستان اینترنشنال جزئیات تازه‌ای از حس و حال ارگ ریاست جمهوری در روز کشته شدن جنرال رازق را افشا می‌کند.

عبدالرزاق اچکزی در سخنرانی‌هایش آشکارا از حکومت اشرف غنی انتقاد می‌کرد.

در یکی از کنفرانس‌های خبری که ظاهرا در سال ۲۰۱۸ برگزار شد، او در برابر دوربین رسانه‌ها هشدار داد که حلقاتی در درون حکومت در پی «ترور» او هستند. او گفت: «در این نظام حلقات استخبارات بیگانه جمع شده‌اند و ما را می‌فروشند.»

این جنرال قدرتمند قندهاری افزود: «همین حالا معامله بر سر ما آغاز شده است. من ثبوت و اسناد دارم که شورای صلح با قیوم ‌ذاکر، که قاتل افغانستان است، مصروف این است که چگونه عبدالرازق ترور شود؛ عطا [محمد نور] چگونه ترور شود؛ ‌‌دیگران چگونه [ترور شوند]. خواست من این است که اگر ما به وطن خیانت کرده باشیم، ما را به دار آویزان کنند. جوانان زیادی رفته‌اند و ما بهتر از آنها نیستیم.»

جنرال عبدالرازق اچکزی رابطه خوبی با فرماندهان جبهه ضدطالبان داشت و چند باری با برخی از سیاستمداران ضدطالبان از جمله عطامحمد نور، والی پیشین بلخ دیدار کرد. گفته می‌شد که او رابطه نزدیکی با حامد کرزی، رئیس‌جمهور پیشین افغانستان داشت.

اختلافات جنرال عبدالرازق با محمداشرف غنی پوشیده نبود. از نگاه ارگ ریاست جمهوری، عبدالرزاق بخشی از «جزیره قدرت» در قندهار پنداشته می‌شد. محمداشرف غنی بارها گفته بود که جزایر قدرت یکی از مشکلات اساسی در برابر حکومتداری در افغانستان است. اصطلاح «جزیره قدرت» معمولا در مورد سیاستمداران و فرماندهان قدرتمند و تاثیرگذاری به کار برده می‌شد که همسو با رئیس‌جمهور نبودند.

ماتم در قندهار؛ شادمانی در کابل

کارتر ملکاسیان، تاریخ‌نگار و مشاور پیشین پیمان ناتو در افغانستان، جزئیات تازه‌ای از حس و حال درون ارگ ریاست جمهوری محمداشرف غنی در روز کشته شدن جنرال عبدالرازق افشا می‌کند. ملکاسیان که دکترای تاریخ از دانشگاه آکسفورد دارد، به افغانستان اینترنشنال گفت که پس از کشته شدن عبدالرازق، شماری از مشاوران جوان تکنوکرات محمداشرف غنی در ارگ «به شادمانی پرداختند و به همدیگر تبریک گفتند.»

عبدالرازق اچکزی یکی از قدرتمندترین فرماندهان ضدطالبان بود که در ۲۶ ماه میزان ۱۳۹۷، دو روز پیش از انتخابات پارلمانی، در قندهار کشته شد. در آن زمان، مقام‌های دولت افغانستان آن را «حمله خودی» گفتند.

ملکاسیان سال‌ها در افغانستان کار کرده و به زبان پشتو مسلط است. سه کتاب او به نام‌های «جنگ در گرمسیر می‌آید»، «جنگ امریکا در افغانستان» و «توهمات پیروزی» مورد توجه قرار گرفته‌اند.

کارتر ملکاسیان از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ به عنوان دستیار ویژه جنرال جوزف دانفورد، رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا کار ‌کرد. او تجربه کار در سرتاسر افغانستان را دارد و نزدیک به دو سال در ولسوالی گرمسیر ولایت هلمند بوده است.

این پژوهشگر ارشد امریکایی می‌گوید بخشی از پیچیدگی‌های منازعه افغانستان ریشه در ساختار اجتماعی- فرهنگی و دشمنی‌های درون‌قبیله‌ای دارد که برخی ناظران بیرونی با جزئیات آن به‌درستی آشنا نیستند. به گفته او، رقابت‌ها و تصفیه حساب‌های قبیله‌ای در افغانستان پیچیده و گاهی مملو از کینه، کدورت و ‌دشمنی است.

ملکاسیان می‌گوید: «وقتی جنرال عبدالرازق کشته شد، همه غمگین نبودند. مشاوران جوان تکنوکرات اشرف غنی با شنیدن این خبر به شور و هلهله افتادند. صدای خود را به ستایش از ترور جنرال عبدالرازق بلند کردند. به یکدیگر سلام کردند و تبریک گفتند.»

آقای ملکاسیان می‌افزاید: « شایعه این بود که بعد از کشته شدن عبدالرازق گویا جشنی شبیه جشن تعطیلات مذهبی در ارگ ریاست جمهوری برپا است. رقیبان عبدالرازق از قوم نورزی و اسحاق‌زی نیز خوشحال شدند. ملالی اسحاق‌زی که همیشه مدافع قبیله‌اش بود، لبخندی زد و با صدای هزل‌آمیز فریاد زد: آن ظالم! مردم را می‌کشت. مردم را زندانی می‌کرد.»

اما آقای ملکاسیان درباره اینکه آیا مشخصا محمداشرف غنی یا افراد نزدیک به او در توطئه ترور جنرال عبدالرازق دست داشتند یا خیر، به افغانستان اینترنشنال گفت: «من در این باره چیزی نمی‌دانم.»

یکی از مقامات پیشین ارگ ریاست جمهوری افغانستان در پاسخ به سوال افغانستان اینترنشنال گفت از شادمانی در ارگ پس از کشته شدن عبدالرازق اطلاعی ندارد، اما تایید کرد که موضع محمداشرف غنی و حلقه نزدیک او روشن بود: می‌خواستند که عبدالرازق را برکنار کنند.

این منبع افزود: «نگرانی در ارگ ریاست جمهوری تحت رهبری اشرف غنی این بود که طرفداران عبدالرزاق از قوم اچکزی علیه کابل شورش کنند.»

جنگ بر سر درآمد گذرگاه اسپین بولدک

کارتر ملکاسیان می‌گوید بخشی از منازعه در جنوب افغانستان در زمان فرماندهی جنرال عبدالرازق اچکزی ریشه در منازعات درون‌قبیله‌ای داشت و اقوام مختلف از جمله نورزی‌ها و اچکزی‌ها را در برابر هم قرار داده بود.

او که با سیاست‌های محلی در جنوب افغانستان به خوبی آشنایی دارد، باور دارد که در زمان فرماندهی جنرال عبدالرازق درآمد تاسیسات مرزی سپین‌بولدک یکی از محورهای اصلی منازعه بود.

به گفته او، وقتی عبدالرازق این تاسیسات را کنترول می‌کرد، درآمد آن به جیب اچکزی‌ها می‌رفت، اما نورزی‌ها ناراحت بودند. ملکاسیان می‌گوید: «عبدالرزاق، از درآمد گذرگاه سپین‌بولدک مصارف نیروهای خود را تهیه می‌کرد و به قوم خود می‌داد، اما این برای نورزی‌ها قابل قبول نبود.»

به گفته این پژوهشگر ارشد امریکایی، قوم نورزی تلاش داشت که کنترول این گذرگاه را در اختیار خود داشته باشد: «وقتی کنترول گذرگاه به دست طالبان بود، درآمد آن به دست نورزی‌ها می‌افتاد. دست‌به‌دست می‌شد. یک جنگ درون‌قبیله‌ای جریان داشت که عبدالرازق یک مهره کلیدی در آن بود.»

مدل یا لکه اخلاقی؟ امریکا جنرال عبدالرازق را چگونه به یاد خواهد داشت؟

در پاسخ به این سوال که امریکا جنرال عبدالرزاق را چگونه به یاد خواهد داشت، کارتر ملکاسیان می‌گوید بعد از کشته شدن جنرال عبدالرازق، «جنرالان امریکایی تمایل داشتند که بگویند عبدالرازق غیر قابل جایگزین است. روزنامه‌نگاران و امدادگران غربی تمایل داشتند که بگویند نقض حقوق‌بشر از سوی او زمینه را برای یک فاجعه بزرگتر فراهم کرده است. اما همانطور که خود عبدالرازق پیش‌بینی کرده بود، او هرگز پیر نشد. جوان رفت. زندگی در افغانستان کوتاه است.»

این تاریخ‌نگار امریکایی می‌افزاید اینکه امریکایی‌ها چگونه باید عبدالرزاق را بخاطر داشته باشند، یک سوال است. «آیا او مدلی بود که باید کاپی شود؟ یا لکه اخلاقی که باید از آن دوری کرد؟ میراث او در همین‌جا نهفته است.»

با این حال، ملکاسیان نتیجه‌گیری می‌کند که امریکا باید عبدالرزاق را نه به‌عنوان یک نابغه نظامی کاریزماتیک و نه به عنوان یک قاتل خونین، بلکه به‌عنوان یکی از پیچیده‌ترین پرسش‌های بی‌پاسخ افغانستان باید به یاد آورد: «نقش او در جنگ امریکا داستانی است که باید تامل شود، نه راهنمایی که باید دنبال شود.»

پاسخ جنرال میلر به اتهام دست‌داشتن در ترور جنرال رازق

جنرال رازق در ۱۸ اکتبر ۲۰۱۸ زمانی که از یک جلسه مشترک امنیتی با جنرال میلر، فرمانده آمریکایی نیروهای ناتو و والی قندهار بیرون می‌شد، توسط یک محافظ والی کشته شد.

در پنجمین سالگرد کشته شدن جنرال عبدالرازق، فرمانده نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان، ادعای طالبان درباره دست داشتن امریکایی‌ها در ترور این فرمانده ضد طالبان را یک اشتباه و «ادعای پوچ» خواند. اسکات میلر گفته سکوت در برابر این اتهامات باعث افزایش تهدیدها علیه نیروهای ائتلاف شد.

جنرال اسکات میلر آخرین فرمانده نیروهای امریکا و ناتو در افغانستان بود. او پنج سال پس از این حادثه در یادداشتی در حساب کاربری خود در لینکدن نوشته است که این حمله پیامدهای زیادی برای افغانستان داشت.

به گفته او جنرال رازق نه تنها برای نیروهای امنیتی افغانستان، بلکه در سراسر کشور تبدیل به یک رهبر «الهام‌بخش» شده بود. او نوشته است که پس از آن واقعه، طالبان که در «فضای اطلاعاتی خیلی خوب عمل می‌کردند»، اول مدعی شدند که با موفقیت مقام بلندپایه امریکایی را کشته‌اند و بعد از آن روایت فراتر رفته و این شایعه را انتشار دادند که نیروهای امریکایی، به ویژه از خود او به عنوان عامل حمله نام بردند و نیروهای امریکایی را مسئول کشتن رازق معرفی کردند.

اسکات میلر با تاکید بر روابط خوبی که با جنرال عبدالرازق داشته نوشته است «این ادعا پوچ بود، زیرا هر کس نزدیک به من می‌دانست که من و رازق تقریباً از آغاز جنگ در افغانستان همدیگر را می‌شناختیم و رابطه مثبتی با هم داشتیم. ما اغلب برای رسیدگی به وضعیت امنیتی ملاقات کرده بودیم.»
آقای میلر در یادداشت خود نوشته «این ادعا به زودی در فضای رسانه‌ای و شبکه‌های اجتماعی توسط گروه‌های جهادی تقویت شد و به اعتراضات و خشم گسترده علیه نیروهای ما منجر شد که در نتیجه آن تعداد زیادی نیز با انگیزه‌های انتقام‌جویی تهدید به مرگ شدند.»

این مقام پیشین نظامی امریکایی گفته که کوتاه آمدن در برابر این اتهامات و سکوت با رویکرد سنتی مبنی بر اینکه «ادعاهای پوچ را با پاسخ دادن تقویت نکنید» یک اشتباه بود.