توافقنامه دوحه نمرده است
گرچه اختلافات گسترده بر سر مسائل انگشت شمار، روابط سیاسی طالبان با جامعه جهانی را به بنبست رسانده و تلاشها برای باز کردن گره کور این روابط به نتیجهای نرسیده، اما راه برون رفت هنوز وجود دارد.
تا اینجا پافشاری طالبان بر این که صلح و امنیت در افغانستان برقرارشده، بناً اداره این گروه برای کسب رسمیت بینالمللی هم آماده است، نتیجهای نداشته است. با توجه به رفتار طالبان، انتظار هم نمیرود که مسئله به رسمیت شناسی این گروه به این زودی بر سر میز دولتهای عضو سازمان ملل قرار گیرد.
روشن نیست که این وضعیت تا چه زمانی ادامه خواهد داشت، به خصوص که لحن اکثر اعضای این سازمان از طالبان انتقادی است.
به رغم روابط کموبیش نزدیک طالبان با برخی از دولتهای منطقه مانند چین و روسیه، اتفاق نظر کلی بر این است که اداره حاکم بر افغانستان شرایط لازم کسب مشروعیت را ندارد، اما میتواند موانع را از سر راه بردارد. در دولتها تمایل به همکاری با طالبان دیده میشود، اما این گروه باید برخی از شروط عمده را برآورده کند.
ظاهراً، راه عبور از این بنبست وجود دارد. طالبان و امریکا خود را به موافقتنامه دوحه که در حوت ۱۳۹۸ امضا شد، پایبند میدانند. به ویژه امریکا که در چارچوب این موافقتنامه ارزیابی مثبتی از توانایی طالبان در مهار گروههای تروریستی دارد، مسئلهای که فعلاً دغدغه اصلی واشنگتن در سیاست آن در قبال افغانستان است.
در بخشی از این موافقتنامه آمده است:«آتشبس دایمی و جامع موضوع آجندای گفتوگو و مذاکرات بینالافغانی خواهد بود. شرکتکنندگان مذاکرات بینالافغانی در مورد تاریخ و چگونگی آتشبس دایمی و فراگیر، از جمله میکانیسمهای اجرایی بحث خواهند کرد که همراه با تکمیل و توافق در مورد نقشه راه سیاسی آینده افغانستان اعلام خواهد شد.»
با بیرون شدن نیروهای امریکایی، طالبان تمایلی به گفتوگو با گروههای سیاسی افغان نشان نداده است که به دنبال فرار اشرف غنی، رییس جمهور سابق، از افغانستان بیرون شدند و در کشورهای همسایه ساکن گردیدند. با اینحال، بنیاد توافقنامه متزلزل نشده و این گروهها و کشورهای دخیل میتوانند بر اساس آن یک نقشه سیاسی برای آینده ترسیم کنند.
تاکید امریکا و جامعه جهانی بر ایجاد یک حکومت فراگیراست. طالبان بدون تن دادن به این بخش موافقتنامه، دستکم در کوتاه مدت نمیتواند روی همکاری امریکا حساب باز کند که تا حال نقش عمدهای در بهرسمیتشناخته نشدن طالبان در سطح بینالمللی، بازی کرده است.
گروههای سیاسی عمده مخالف هم بر آغاز گفتوگو با طالبان تاکید دارند و به قولهایی که طالبان درباره «مذاکرات بینالافغانی» به امریکا در دوحه داد، ارجاع میدهند.
در ادامه تاکید بر تشکیل «حکومت اسلامی جدید» در نتیجه مذاکرات بینالافغانی در موافقتنامه، خبر نویدبخش دیگر برای طالبان، کمکهای امریکا و احیاناً کشورهای دیگر «برای بازسازی» افغانستان و بدون «مداخله در امور داخلی» این کشور است که واشنگتن در دوحه متعهد شد. این وعده به مراتب سودی بیشتر از کمکهای اضطراری و بشردوستانه این کشورها برای طالبان دارد.
مشوق دیگر برای بازگشت طالبان به موافقتنامه دوحه برداشته شدن تحریمها است. در این سند آمده است: «با شروع مذاکرات بینالافغانی، ایالات متحده بازنگری اداری خود را در مورد تحریمهای فعلی امریکا و لیست پاداشها علیه اعضای امارات اسلامی افغانستان با هدف برداشتن این تحریمها آغاز خواهد کرد.»
امریکا و طالبان پیوسته بر اجرای موافقتنامه دوحه تاکید دارند که اگر به ویژه طالبان بخواهد افغانستان از گودال تاریک کنونی عبور کند، باید به یک روند سیاسی معنادار تن دهد.
موافقتنامه دوحه در شرایط فعلی هنوز موضوعیت دارد، اما آنچه مهم است، جدی گرفتن آن از جانب طالبان است. اگر چنین چیزی اتفاق بیفتد، افغانستان یک گام دیگر از بحران کنونی فاصله میگیرد.