زنانِ در سایه؛ نگاهی به نمایشگاه نقاشی نسرین محمدی، هنرمند افغان در ایران
نمایشگاه «سایه» در گالری بنبست مشهد توسط هنرمند افغان «نسرین محمدی» در حال برگزاری است. این نمایشگاه با شعار «زن و زندگی» برگزار شده و تصاویر زنان و فرهنگ بومی افغانستان را به نمایش میگذارد.
تمام نقاشیها با تکنیک رنگ روغن و بر روی پارچه متقال با بافت درشت انجام شده است.
ابتدای ورودی سالن، در بیانیه نمایشگاه نوشته شده است: «سایه دنیای سیاه مهاجرت و جستوجوی امنیتی که هیچگاه یافت نشد. سایه روایت زنانی است که هم هستند و در دنیای هنر و زندگی اجتماعی حضور دارند و هم نیستند، چرا که هویت جغرافیایی، جنسیتی و سیاسی نمیخواهند که ما باشیم.»
نقاشیها را یکبهیک میبینم. به وضوح شالوده هنر نسرین محمدی را میتوان این روزها در گالری بنبست مشاهده کرد. در نقاشیهای رئالیستی او چهرهها، فرهنگ بومی افغانستان و موضوعات اجتماعی به صورت طبیعی، به گونهای که نقاش تخیل و ابتکار عمل خود را در نحوه پیاده کردن آن موضوع دخالت نداده و هر موضوع به همانگونه که در دنیای خارج دیده میشود، به نمایش در آمده است.
از سوی دیگر، هنر مدرن که تکاپوی وجودی خویش را از امپرسیونیسم آغاز کرده، در اندیشه استحصال به هنر ناب و مستقل پیش میرود و سعی بر حذف تاکیدات رومانتیستی و رئالیستی در محتوای اثر هنری دارد که راه را برای به وجود آمدن سبکهای جدید مانند فوویسم، کوبیسم و... باز میکند.
البته که این مفاهیم، بر اجتناب خانم نسرین محمدی از دغدغههای بیرون از هنر و تمرکز بر روابط درونی آن اثر نگذاشته و او را بر این داشته که سمبولیسم را با رئالیسم تلفیق کند. نسرین محمدی گاهی با رنگ پاشیدن بر تصویر واقعی، شکلی از اعتراض را نسبت به امور بیرونی جامعه و از طرفی نسبت به اجزای اجرایی هنر خویش نشان میدهد و تداعی همه این امور باعث ایجاد مفاهیمی سوررئالیستی در نقاشیهایش میشود.
با اینکه نمادگرایی یا سمبولیسم، جنبشی هنری در واکنش به جنبشهای رئالیستی و امپرسیونیستی به وجود آمده، اما خانم محمدی از نمادها استفاده میکند تا مفاهیم را به شیوهای غیرمستقیم بیان کند. مجسمههای بودا در بامیان که در تصرف کفتارها کشیده شده، کلاغها به عنوان نماد سیاهی بر شرایط این روزهای زنان افغانستان و... در این بین تصاویر حیوانات و حشرات بیشترین نقش را در نقاشیهای ایشان دارد.
هدف رئالیسم، جستوجو و بیان کیفیات واقعی هر چیز و روابط درونی مابین یک پدیده و دیگر پدیدههاست.
به همین منظور، خانم محمدی با نقاشی از سوژههای زن در این نمایشگاه میخواسته روایتی زنانه برای مخاطبان ایجاد کند، اما پدیده حضور طالبان در افغانستان، او را بر این داشته تا سیاهی این روزهای زنان افغانستان را با رنگ پاشیدن بر اسم افغانستان و چهرههای زنان به شکلی اعتراضی نشان دهد.
هنر رئالیستی موجودات طبیعی و اجتماعی را به عنوان موجودات منفرد و قائم بالذات مورد مطالعه قرار نمیدهد، بلکه آنها را به مثابه حلقههای زنجیر بیپایان در یک عمل و عکسالعمل متقابل میداند. نمایشگاه سایه نشاندهنده اوضاع مهاجران در ایران است. حس حقارت، محدودیت و خودسانسوری. ارتباط مهاجرین و تاثیرات محیط پیرامون.
به نظر میرسد نمیتوان واقعگرایی را در قالب تعریف محدود و محصور کرد؛ چرا که موضوع شناخت به دو عامل انسان و هستی مرتبط است و هر دو در حال تکاپو و حرکت هستند.
یعنی «سوژه» شناخت انسان و «اُبژه» شناخت هستی، هر دو در تغییر اند. چنانکه نقاش این آثار در صحبتهایش بیان میکند که تعدادی از نقاشیهایش همزمان با حمله دوباره طالبان کشیده شده و تاثیرات منفی آن به صورت ناخواسته در نقاشیهایش رسوخ کرده است.
در نتیجه، رویکردهای متفاوتی نسبت به آنچه واقعیت و حقیقت مینامیم صورت خواهد گرفت و تعریف ما از چیستی رئالیسم نیز مشمول وحدت همهجانبه و دقیق و مرزبندی مشخص نخواهد شد.
نقاشان نمادگرا یا سمبولیسم طیف گستردهای از موضوعات از جمله: قهرمانان، زنان، حیوانات و مناظر را مورد استفاده قرار میدادند. آنها معمولاً به این سوژهها معانی عمیقی مانند عشق، مرگ، مذهب یا بیماری را میدادند. آنها به جای اینکه زندگی واقعی را برای نمایش چیزی به کار برند از استعارهها (یا سمبلها) استفاده میکردند.
در نتیجه، معيارهای خلق اثر نسرین محمدی را میتوان به عناوينی همچون توانايی اجرای اثر، خلاقيت، شناخت كمپوزيسيون و اجرای كار فیالبداهه و فكری اشاره كرد، آنچه که بر او و جامعهاش تاثیرگذار بوده و به نوعی خواسته تا هنرش، صدای هموطنانش باشد. به نظر من، این یکی از نمایشگاههای خوب دنیای مهاجرت به شمار می رود. به هر حال معيار قضاوت درست، از خود قضاوت بسيار مهم تر است.