عمرانخان و سنت سیاسی پاکستان؛ رهبرانی که به خط پایان نمیرسند
عمرانخان نخستوزیر پیشین پاکستان، در ۹ می از سوی پولیس دستگیر شد و به زندان افتاد، اما پس از اعتراضهای گسترده، دادگاه عالی پاکستان بازداشت او را غیرقانونی خواند. رهبر تحریک انصاف، تنها نخستوزیر پاکستان نیست که نتوانسته دوره رهبری خود را تکمیل کند. اسلافش همه مثل او بودهاند.
در تاریخ ۷۵ ساله پاکستان، این به یک سنت سیاسی نانوشته تبدیل شده است که هیچ نخستوزیری تا هنوز دوره پنجسالهاش را تکمیل نکرده است.
چرا نخستوزیران منتخب نمیتوانند دوره کاری خود را تکمیل کنند؟ معمولاً پنج دلیل باعث میشود که نخستوزیران از هر جناح و حزبی که باشد نتوانند دوره کاری خود را به پایان برسانند. کودتای نظامی، رد صلاحیت از طرف پارلمان، حکم دادگاه عالی پاکستان، برکناری نخستوزیر، لغو پارلمان توسط رئیسجمهور و استعفا، پنج موردی است که ۲۳ نخستوزیر پاکستان تا هنوز نتوانستهاند که دوره کاری پنج ساله خود را تکمیل کنند.
سیاست کردن در پاکستان دشوار و پرهزینه است. هر چهره سیاسی که در این کشور به قدرت میرسد انتظار چند سرانجام را میکشد: ترور، زندان، تبعید یا هم عدم حضور در سیاست، مواردی اند که رهبران سیاسی پاکستان در آخر عمر سیاسیشان با آن مواجه میشوند.
لیاقت علیخان، نخستین نخستوزیر پاکستان بود که پس از چهار سال حکومت در منطقه باغ کمپنی، در راولپندی، در هنگام سخنرانی ترور شد. ذوالفقارعلی بوتو که بعد از جدایی بنگلادش از پاکستان، زمام امور را به دستگرفت، توسط جنرال ضیاالحق اعدام شد. جنرال ضیاالحق خودش در یک سانحه هوایی که تا امروز مبهم و مشکوک است، به همراه سفیر امریکا در پاکستان و چند جنرال ارشد دیگر کشته شد.
بینظیر بوتو پس از دو دوره نخستوزیری ناتمام در راولپندی و همان باغی که قبلاً لیاقت علیخان ترور شد، در یک حمله انتحاری و تیراندازی کشته شد و آخرین مورد هم عمرانخان در مسیر لاهور- اسلامآباد در جمعی از هوادارانش صحبت میکرد که مورد حمله و تیراندازی قرار گرفت و زخمی شد.
زندانی شدن عمرانخان در پاکستان چیزی تازهای نیست و دوباره به قدرت رسیدن عمرانخان هم بعید نیست. بهخاطری که سنت سیاسی در پاکستان همین گونه رقم خورده است. قدرتمندترین چهرههای پاکستان هم پرونده فساد و سوی مدیریت دارند.
حسین سهروردی، ذوالفقارعلی بوتو، بینظیر بوتو، نوازشریف، عمرانخان و حتی شهباز شریف که اکنون در قدرت است، نخستوزیرانی هستند که تجربه زندان را دارند. آصفعلی زرداری، شوهر بینظیر بوتو و رئیسجمهور پیشین پاکستان هم تجربه زندان را دارد.
سیاست در پاکستان تا پیش از عمرانخان به دو خانواده بوتوها و شریفها تعلق داشت. این دو خانواده هر کدام چهار بار به راس قدرت پاکستان رسیدند و حالا هم ائتلاف این دو خانواده یعنی حزب مردم پاکستان و حزب مسلملیگ شاخهی نواز حکومت فعلی را تشکل میدهد. هر دو خانواده از سوی دادگاه و رسانههای پاکستانی به فساد و سوی مدیریت متهماند.
ارتش هم به عنوان یک نهاد قدرتمند باعث شده است که سنت سیاسی نامتمام ماندن دوره نخستوزیر در پاکستان شکل بگیرد و شهروندان از سیاستمداران خاطره خوشی نداشته باشند. کسانی که اوضاع پاکستان را از نزدیک دنبال میکنند باور دارند که ارتش این کشور در سمتسو گرفتن سیاست نقش کلیدی دارد و نمیشود حضور این نهاد را در وضعیت فعلی پاکستان نادیده گرفت.
چند طبقه از مردم پاکستان هوادار پرشور عمران خان اند. کسانی که از دو خانواده سیاسی خسته اند و میگویند که عمرانخان خانواده سیاسی نیست بلکه میراث سیاسی دارد. افرادی که از سیاستهای ارتش پاکستان خسته شده و عمران خان را ناجی پاکستان میدانند.
پشتونهای پاکستان عمرانخان نیازی را تنها نخستوزیری میدانند که در ۷۵ سال گذشته از قوم پشتون آمده است. طرفداران کریکت هنوز هم او را در ذهنشان قهرمان این بازی میداند از حامیان او هستند.
عمران خان عوامگرایی است که زبان توده مردم پاکستان را خوب بلد است؛ با آن که سه سال و ۲۳۵ روز در قدرت بود، کار بنیادین در عرصه سیاسی و اقتصادی در پاکستان انجام نداد. اما باز هم هواداران بیشماری در پاکستان دارد.
پیشبینی در سیاست پاکستان کار سختی است. اما احتمال میرود که عمران خان در انتخابات پیشرو یک بار دیگر برنده میدان شود و قدرت را بگیرد.
باید دید آیا او میتواند سنت سیاسی پاکستان را تغییر دهد و یک سنت سیاسی جدید در پاکستان اتمی رقم بزند یا خیر.