طالبان و ایجاد سربازان امت اسلامی

عبدالله راستین

روزنامه‌نگار

طالبان تصمیم گرفته در ولایات افغانستان مدرسه‌های جهادی تأسیس کند. در آخرین مورد مدرسه جهادی در ولایت پنجشیر تأسیس شد، کارزار تاسیس مدرسه جهادی پیشتر در کابل، قندهار، مزارشریف، هرات و بسیاری از دیگر ولایت‌ها نیز دیده شده بود و در برخی از ولایات مراسم فراغت آن نیز برگزار شده بود.

چرا طالبان با موجودیت صدها مدرسه و موسسه آموزشی دینی، که در افغانستان فعال هستند، همچنان بر افزایش مدارس دینی و جهادی جدید تاکید دارد؟

احتمالا طالبان با ساخت مدرسه‌های جهادی دو هدف را دنبال می‌کند: نخست، می‌خواهد کودکان و جوانانی را در این مدرسه‌ها آموزش دهد که کاملا با اهداف و برنامه‌های این گروه سازگار باشند. این افراد پس از سپری‌کردن درس‌های دینی و جهادی به جنگجویان بالفعل این گروه تبدیل می‌شوند.

دوم، هدف طالبان از ایجاد مدرسه‌های جهادی، عدم اعتماد رهبران آن به مدرسه‌های دینی فعلی افغانستان و نصاب آموزشی آن‌ها است. طالبان نصاب خاص آموزشی را در مدرسه‌های دینی و جهادی خود اعمال می‌کند که در نتیجه آن افراد با سلوک و روش‌های خاصی که به آن‌ها آموزش داده می‌شود، به انتحاری‌های این گروه تبدیل می‌شوند. افرادی که می‌توان از آن‌ها برای هدف‌های نظامی و استخباراتی استفاده کرد.

در دوره اول حاکمیت خود، طالبان همواره به کمبود افراد جنگی روبه‌رو بود و این کمبود را در قالب «تشکیلات» از مدرسه‌های دینی و جهادی پاکستان تأمین می‌کرد.

رفتن به «تشکیلات» در آن زمان در میان طالبان اصطلاح معمولی بود که به عضویت افراد مدرسه‌های دینی اطلاق می‌شد؛ کسانی که آماده رفتن به جنگ افغانستان بودند. طالبان در آن دوره، هزاران جنگجو را از میان همین مدرسه‌ها که کودکان و جوانانی نه تنها از پاکستان و افغانستان که از کشورهای منطقه در آن‌ها آموزش‌های دینی و نظامی می دیدند، وارد سنگرهای‌شان در افغانستان می‌کرد، اما این بار طالبان تلاش دارد که با راه‌اندازی مدرسه‌های جهادی خود به تولیدکننده جنگجویان بنیادگرا در منطقه و جهان تبدیل شود.

در یکی از سخنرانی‌های منسوب به هبت‌الله آخندزاده، رهبر طالبان به این هدف با صراحت اشاره شده است. در این سخنرانی آمده است: «هر زمانی که همه مردم افغانستان آماده قربانی برای دین شدند، در آن وقت هر کجا که امر اعزام برای‌تان صادر کردم، شما باید آنجا بروید. اگر واقعا خواهان حاکمیت دین و شریعت هستید، پس آماده قربانی شوید و زره بپوشید.»

از فحوای این سخنان آشکار است که طالبان از ایجاد مدرسه‌های جهادی چه می‌خواهند و این مدرسه‌ها را به چه منظوری ایجاد می کنند.

در تفکر طالبان چیزی به نام کشور وجود ندارد و اگر وجود داشته باشد، به معنای رایج آن به کار گرفته نمی‌شود. طالبان و گروه‌های همسان با آن هدف‌های بزرگ‌تر از یک جغرافیا و منطقه دارند.

جغرافیا و منطقه برای این گروه‌ها فقط می‌تواند ابزار رسیدن به آن هدف‌های «بزرگ» تلقی شود که همواره در ذهن خود می‌پرورانند. اگر در کنار افغانستان، ایران می‌تواند سربازان جنگی و مورد اعتماد خود را ایجاد کند، طالبان چرا نتواند از چنین نیرویی بی‌بهره باشد؟ این مدرسه‌ها همان‌گونه که در ایران، پاکستان و برخی کشورهای دیگر به رشد بنیادگرایی و تروریسم در جهان کمک کردند و در مقاطعی به نفع کشورهای قدرتمند برای پیروزی بر دشمنان‌شان سودمند واقع شدند، این بار نیز می‌توانند هم حاکمیت این گروه‌ها را از تهدیدهایی که متوجه آن‌هاست محفوظ نگه دارند و هم می‌توانند در دیگر مناطق جهان در خدمت گروه‌های همفکر قرار گیرند.

برخی رهبران طالبان در کابل، که بیشتر به سیاست و دیپلوماسی مشغول‌اند، به صورت واضح از چنین برنامه‌ها و هدف‌هایی سخن نمی‌گویند ولی در لایه‌های اصلی و زیرین طالبان بحث کمک به امت و دفاع از آن در برابر به گفته آنان، یورش جهان کفر، گفتمان اصلی به شمار می‌رود.

طالبان در دوره اول حکومت‌داری خود در افغانستان اگر محتاج سربازگیری از مدرسه‌های دینی و جهادی پاکستان بود، ولی از نظر فکری و تیوریک تلاش‌هایی به هدف رشد بنیادگرایی در منطقه انجام می‌داد. طالبان در میان سال‌های ۱۳۷۶تا ۱۳۸۰ در کابل و هرات مراکزی ایجاد کرده بود که در آن‌ها با استفاده از افرادی که زبان روسی بلد بودند، کتاب‌های جهادی ترجمه و به پیمانه‌های بزرگ چاپ و بعد به کشورهای آسیایه میانه و روسی‌زبان فرستاده می‌شد.

امروز، طالبان هم از نظر اقتصادی و هم از نگاه نظامی خود را در موقعیت قدرتمندتری می‌بیند و هیچ ابایی ندارد که به هدف‌های بزرگ و اصلی خود، با وجود فشارهای جامعه جهانی و سازمان‌های حقوق بشری نپردازد.

از طرف دیگر طالبان با ایجاد مدرسه‌های جهادی تلاش دارد که خود را در برابر مدارس و مکتب‌های مدرنی که این روزها به بحث اصلی در افغانستان تبدیل شده، به اصطلاح واکسینه کند.

طالبان از وضعیت آینده در افغانستان هراس دارد و خود را در معرض تهدید احساس می‌کند. به باور این گروه، تهدید اصلی که متوجه حاکمیت آن در افغانستان است، از مکتب و دانشگاه نشأت می‌گیرد. به همین دلیل، برای مقابله با چنین تهدیدهایی باید از حالا آمادگی‌های لازم گرفته شود.