چاقوی امریکا و سازمان ملل دست طالبان را نمیبرد
ممنوعیت کار زنان در سازمان ملل و موسسات دیگر آخرین گام طالبان برای حذف کامل زنان از بازار کار است. آنها این تصمیم را بیاعتنا به اعتراضهای مقامات بلندپایه غربی و سازمان ملل گرفتهاند. ظاهراً، تهدید امریکا به برگزاری نشست شورای امنیت در پایان ماه اپریل نیز تاثیری نداشته است.
به نظر میآید که فشارهای بین المللی آخرین امید مردم و دولتهای خارجی به تغیر رفتار طالبان است. اما، این گروه حتا حاضر نشده که توضیح کوچکی در مورد این تصمیم خود بدهد. این در حالیست که طالبان نه تنها از اعطای ۴۰ میلیون دالر کمک بشری در هر هفته به افغانستان استقبال میکنند، بلکه از کشورهای غربی منتقد خود نیز میخواهند که رژیم شان را به رسمیت بشناسند.
این پول به ثبات و ارزش پول افغانی و مهار تورم کمک کرده است و دسترسی بانکهای افغانستان به ارز خارجی را مهیا ساخته است. در کنار آن، سازمانهای بینالمللی با آن میتوانند به مردم فقیر و گرسنه امداد رسانند و بخشی از شفاخانهها و مراکز صحی افغانستان را تمویل کنند.
ظاهراً، نه کمکهای بشردوستانه و بیانیههای اعتراضی مقامات بینالمللی و نه تحریمها و نشستهای شورای امنیت ابزارهای فشار موثر بر طالبان بوده است. تقریباً میتوان گفت که دیپلوماسی امتیاز و مجازات غرب به بن بست خورده است.
حالا، استراتژی تغیر طالبان از طریق فشارهای غربی نیز به نتیجهای نرسیده است. قبول این واقعیت به نیروهای سیاسی در داخل و خارج از افغانستان کمک میکند تا به راهکارها و ابتکارات دیگری فکر کنند. این به خصوص برای چهره های سیاسی در ترکیه و تاجیکستان مفید است که بخش عمده شان بارها از کشورهای خارجی خواستند که طالبان را به پای میز مذاکره بیاورند و آنان را به قبول تشکیل حکومت مشارکتی وادار سازند.
محدودیت شورای امنیت
نمایندگان روسیه و بریتانیا در سازمان ملل خبر دادند که در پایان ماه اپریل نشستی با حضور فرستادههای ویژه در امور افغانستان برگزار خواهد شد. یک روز پس از این که سازمان ملل اعلام کرد طالبان به طور شفاهی دستور داده است که زنان حق کار در این نهاد را ندارند، لیندا توماس گرینفیلد، سفیر امریکا در سازمان ملل آن را «نفرتآور» خواند و گفت که در مورد این موضوع در شورای امنیت بحث خواهد شد.
نماینده روسیه گفت که در این نشست همه از تصمیم طالبان ناراحت و شوکه شده بودند. با این حال، او از دیگر اعضای این شورا خواست که رویکردی «موثر و متوازن» را در قبال طالبان در پیش گیرند. این به معنای آن است که روسیه به رغم رد این تصمیم، خواهان افزایش فشار بر طالبان نیست.
روسیه و چین باعث شده اند که شورای امنیت نتواند رفتار طالبان را محکوم کند و قطعنامههای جدید صادر کند. این رویکرد دو عضو قدرتمند شورای امنیت سازمان ملل، طالبان را متقاعد ساخته است که آنها به رغم فشار غرب میتوانند به سیاستهای خود ادامه دهند.
طالبان به تقلید از ایران و دیگر کشورهای ضدغربی احساس میکنند که با اتکا به چین و روسیه میتوانند برای خود جایی در نظام بین الملل پیدا کنند. در عینحال، رفتار دیگر کشورهای مهم منطقه، از ایران و ترکیه تا ازبیکستان و هندوستان نیز این دلگرمی را به طالبان داده است.
تصمیم هند برای احیای رابطه با طالبان نشان داد که دهلی و کشورهای دیگر منطقه باور دارند که طالبان احتمالاً نیروی پایداری در افغانستان خواهد بود. این تصور با توجه به ضعف نظامی و سیاسی نیروهای مسلح و سیاسی ضد طالبان تقویت شده است.
بی اعتنایی به مشروعیت
طالبان با برانگیختن خشم و نارضایتی کشورهای با نفوذ غربی عملا روزنههای به رسمیتشناخته شدن را به روی خود بسته اند. این گروه دارای حکومت منزوی و منفوری است که حتا مهمترین متحدش نیز آن را به رسمیت نمیشناسد.
این وضعیت خطرناک میتواند به فروپاشی اقتصادی و سیاسی دولت طالبان منجر شود و این دستکم برای پاکستان باید مایه نگرانی باشد که سرمایهگذاری فراوانی بر طالبان کرده است.
به نظر میآید که پاکستان فعلا علاقهای به مداخله در سیاستهای داخلی طالبان ندارد و همین که حضور هند را از مرزهای آن دور نگهداشته است کافی است.
طالبان با این که به لحاظ ایدیولوژیک سازمان ملل را به رسمیت نمیشناسند و آن را نهادی در خدمت منافع «کفار» میدانند، اما، در سیاست عملی به آن نیاز دارند. این گروه از یکسو از کشورهای غربی میخواهد که آنان را به رسمیت بشناسند و از جانب دیگر دقیقاً رفتارهایی را انجام میدهد که این کشورها با آن مخالف اند.
البته، طالبان معیارهای متفاوتی برای تعامل با امریکا و اروپا دارند. آنها فکر میکنند که سرکوب داعش و منع رسمی کشت کوکنار برای جلب اعتماد کشورهای غربی کافی است. اما، حضور دهها گروه تروریستی خارجی و تولید بیشترین تریاک جهان در افغانستان باعث ناکامی رویکرد دیپلوماتیک طالبان شده است.
انزوا و تحریم شدید طالبان احتمالاً در کوتاه مدت نتیجهای در پی نخواهد داشت. با این حال، کشورهای غربی امیدوارند که بحرانهای اقتصادی و بشری در افغانستان نیروهای عملگراتر طالبان را در سالهای آینده به سوی رابطه عادیتر با جهان سوق دهد.