ادیان و امپراتوری‌ها آمدند و رفتند، اما نوروز ماند، ریشه دواند و جهانی شد

ستار سعیدی

سردبیر ارشد

سعدی عزیز هشتصد سال پیش گفت "آدمی نیست که عاشق نشود وقت بهار -- هر گیاهی که به نوروز نجنبد حطب است". و مرادش از حَطَب، چوب خشک و بی‌ثمر بود که کاربردی جز هیزم آتش ندارد.

باشندگان جغرافیای نوروز شاید از ۳۰۰ میلیون نفر فراتر نروند، اما در همان روزی که ما جشن باستانی‌مان را به یکدیگر شادباش می‌گوییم، کام خود را شیرین می‌کنیم، خوشبو و خوش‌پوش می‌شویم و به دیدار گل سرخ می‌رویم، میلیاردها نفر در نیم‌کره شمالی زمین از فرارسیدن بهار خشنودند و برای درآغوش گرفتن گرمای آفتاب و لذت بردن از بوی خوش شکوفه‌های گیلاس و ترنم گوش‌نواز پرندگان، پنجره دل‌ خود را به روی بهار می‌گشایند.

نوروز جشن طبیعت است، آغاز بهار دل‌هاست؛ آیین مذهبی نیست که با گسترش یک دین و از سکه افتادن دین دیگر کنار گذاشته شود؛ رسم قومی نیست که با افتادن قدرت به دست یک قوم، بر همگان تحمیل شود و اقوام دیگر آن را بیگانه پندارند.

ادیان و آیین‌ها آمدند و رفتند، امپراتوری‌ها یکی پس از دیگری در این جغرافیا کشورگشایی کردند، حاکمان بسیاری یکدیگر را از قدرت به زیر کشیدند، ... همه رفتند، اما نوروز ماند، از گذشته تا هنوز؛ و همچنان خواهند ماند.

دُردانه بلخ

نوروز از ما بود، فراتر از سه هزار سال پیش در بلخ زاده شد، اما حالا دیگر فقط از ما نیست، بلکه یک جشن جهانی است.

در سال ۲۰۱۰ میلادی، پس از آن‌که مجمع عمومی ملل متحد،‌ ۲۱ مارچ (اول فروردین یا حمل) را روز جهانی نوروز اعلام کرد، تازه بسیاری از ما به تکاپو افتادیم تا دریابیم که دیگر کدام کشورها نوروز را گرامی می‌دارند. آن‌گاه بود که دریافتیم این دُردانه بلخ، چه درخت تنومندی شده و شاخ و برگش از چین تا قفقاز و بالکان، و از آسیای میانه تا هند و پاکستان را پوشش می‌دهد.

از مناسبت‌ها و جوانب خوشایند نوروز در افغانستان و ایران و تاجیکستان آگاهیم؛ هفت‌میوه و هفت‌سین و سمنک را به خوبی می‌شناسیم، پس بهتر است رد پای نوروز را در کشورهای دیگر بجوییم:

"نەورۆز" در کردستان

کُردها در ایران، شمال عراق، ترکیه و سوریه، بیش از هر قوم دیگری نوروز را جدی می‌گیرند. نوروز مهمترین جشن کُردهاست. سبزه، لباس‌های رنارنگ سنتی، مشعل‌های آتشین و هیمه‌های بزرگ آتش، بخش ثابت این جشن‌هاست که در مواردی از اوایل اسفند (حوت) شروع می‌شود و در شب آخر سال به اوج می‌رسد. همانند افغانستان، کردها نیز در نوروز برای تازه‌عروسان هدیه نوروزی می‌برند و این هدایا در طبق‌هایی به نام خوانچه قرار می‌گیرد و با گل و شیرینی و کاغذهای رنگی تزئین می‌شود.

نوروز در آسیای میانه

جشن نوروز در سراسر آسیای میانه، از اویغورستان چین و مغولستان گرفته تا همه کشورهای شمال افغانستان، و در آن سوی دریای خزر،‌ در آذربایجان و بخش‌های دیگر قفقاز به صورت جدی با مراسم خاصی برگزار می‌شود. باشندگان آسیای میانه و قفقاز در نوروز غذاهای مخصوص و شیرینی می‌پزند، لباس محلی می‌پوشند و با رقص و موسیقی و ورزش‌های ملی، از این مناسبت باستانی تجلیل می‌کنند.

"نوروز جمشید" در هند

۱۴ قرن پیش زمانی که اعراب به ایران‌زمین یورش بردند، بسیاری از مردمان این سرزمین را به زور یا رضا مسلمان کردند. گروهی از زرتشتیان اما به هند پناه بردند تا دین خود را حفظ کنند. از شمار آوارگان زرتشتی که به هند رفتند، آمار دقیقی در دست نیست، اما امروزه حدود ۶۰ هزار نفر از این اقلیت در هند باقی مانده‌اند که پارسی‌ها نامیده می‌شوند.

سال نو پارسیان مانند سال نو خورشیدی، با ماه فروردین شروع می‌شود. نوروز که پارسی‌های هند به آن نوروز جمشید می‌گویند، هم شروع سال نو است و هم یک مناسبت دینی؛ با این تفاوت که آ‌ن‌ها نوروزشان را چند ماه دیرتر از ما جشن می‌گیرند.

شروع سال نو و نوروز پارسی‌ها در ماه‌های جولای یا آگست است. علت این تفاوت آن است که پارسیان هند از گاهشمار (تقویم) شهنشاهی استفاده می‌کنند که سال کبیسه ندارد. مهاجرت آن‌ها به هند، پیش از رایج شدن گاهشمار دقیق جلالی (امروزه: هجری خورشیدی) بوده است.

"نوروز عالم‌افروز "در پاکستان

اگر از هند به کشور همسایه‌اش پاکستان برویم، نوروز باز هم حال و هوای مذهبی دارد، اما این بار نه نوادگان زرتشتیان مهاجر، بلکه مسلمانان منطقه گلکت در شمال‌شرق پاکستان اند که رنگ و بوی دینی به این مناسبت داده‌اند. بلتستانی‌های پاکستان به نوروز جشن عالم‌افروز می‌گویند و باور دارند که علی‌ بن ابی‌طالب در این روز به خلافت رسیده است.

آن‌ها در زیارتگاهی به نام قدمگاه علی، عَلم یا جَنده منسوب به حضرت علی را در روز نوروز برافراشته می‌کنند؛ مشابه همان سنتی که پیش از آمدن طالبان در روضه سخی در مزارشریف انجام می‌شد. (در ضمن نام این بیرق، نه جهنده و نه ژنده، بلکه جَنده – بر وزن خنده – است. واژه جَندَه Jhanda در زبان هندی به معنای پرچم یا بیرق است).

 "نوروز سلطان" در بالکان

مسلمانان بالکان، مانند کشورهای آلبانیا، کوزوو، بوسینا،‌ مقدونیه شمالی و اقلیت‌های مسلمان در کشورهای دیگر شرق اروپا هم به نوروز جنبه مذهبی داده‌اند. آن‌ها باور دارند که این روز، تولد علی بن ابی‌طالب است. به همین دلیل آن را "نوروز سلطان" می‌نامند. در خانقاه‌های صوفیان در آلبانیا، کوزوو و بوسینا، در روز "نوروز سلطان" از مهمانان با غذاهای دارای گوشت گوسفند پذیرایی می‌شود و دراویش این روز را به ذکر گفتن می‌گذرانند.

این رسم و پیوند دادن نوروز به علی بن ابی‌طالب، ریشه در باورهای طریقه بکتاشیه دارد و در میان علویان ترکیه هم رایج است. گمان می‌رود امپراتوری عثمانی آن را به منطقه بالکان برده باشد.

"عید نوروز" در ترکیه

نوروز در ترکیه "نوروز بایرامی" یا عید نوروز نامیده می‌شود. علاوه به گردهمایی‌های مذهبی در خانقاه‌ها و عبادتگاه‌های دراویش، در پارک‌ها و دامان طبیعت هم مردم با گلگشت و پیک‌نیک (میله)، صرف غذاهای مخصوص و پریدن از روی آتش، نوروز را جشن می‌گیرند.

هر چه به مناطق کُردنشین ترکیه و سوریه بروید، نوروز برای مردم جدی‌تر می‌شود.

افزون بر این‌ها،‌ در عراق، سوریه، ارمنستان، گرجستان، جمهوری‌های مسلمان‌نشین روسیه، و حتی در شرق افریقا، نوروز ارادتمندانی دارد و تجلیل می‌شود.

Photos: Reuters / ICHHTO via UNESCO / IRNA