یک کارمند زن که در پی دستور طالبان از خانه کار میکند: «احساس میکنم در زندانم»
زن جوانی که پس از منع کار زنان در موسسات مجبور شد از خانه کار کند، محل جدید کارش را به «قفس» تشبیه میکند. او که قبلا به دستور طالبان از تحصیلات عالی محروم شده است به دفتر هماهنگی کمکهای بشردوستانه سازمان ملل (اوچا) گفته است به آینده امیدی ندارد.
فاطمه (نام مستعار)، یک امدادگر جوان به اوچا میگوید: «احساس میکنم که در زندانم. احساس ناخوشایند و نفرت علیه طالبان دارم. این زندگی نیست. ما مردهایم و با این حال، زندهایم.»
به تاریخ ۲۹ قوس این خبر تیتر رسانهها شد: «طالبان دختران را از رفتن به دانشگاه ممنوع کرد.» در آن روز، یکی از رویاهای فاطمه که میخواست مدرک کارشناسی ارشدش را به دست بگیرد، نابود شد. با این حال، او در یک موسسه امدادرسانی کار میکرد، از کوچهپسکوچههای شهر میگذشت و به کمک زنان و کودکانی میشتافت که از بام تا شام را فقر دستوپنجه نرم میکنند.
چهار روز پس از دستور اولی، دستور دیگری صادر شد: «زنان اجازه کار در موسسات غیردولتی را ندارند.» این خبر برای فاطمه بیشتر نگرانکننده است. او که بردارانش کار نمییابند و پدر و مادرش بازنشستهاند، تنها نانآور خانواده است.
او میگوید که اساساً کار او میدانی است و باید با مردم در ارتباط باشد. آنچه که در حال حاضر توسط طالبان غیرممکن شده است.
فاطمه حالا از خانه کار میکند. خانهای که او آن را به «قفس» تشبیه میکند. او از اینکه در حال حاضر امنیت شغلی ندارد، نگران است. نه به دلیل این که شایستگی کارش را نداشته باشد، به دلیل نگاه طالبان به کارمندان زن.
«اگر سر کار نرویم، شغل من چه خواهد شد؟ تا کی قرار است از خانه کار کنم؟ تکلیف آنهایی که برای ادامه زندگی وابسته به من هستند، چه خواهد شد؟» اینها پرسشهایی است که این روزها در ذهن فاطمه میچرخد و میچرخد و کسی پاسخی بر آن ندارد.
فاطمه میگوید: «هربار به زنان افغانستان فکر میکنم، احساس میکنم ما به زمین تعلق نداریم. بیگانههایی هستیم که طالبان با آنها مقابله میکنند.»
او پیامی به طالبان دارد: «مرا متوقف نکنید. من به عنوان یک فرد رویاهایی دارم.» فاطمه افزود: «ما را با سلب کردن حقوق مان نکشید.»
فاطمه در مصاحبه با دفتر هماهنگی کمکهای بشردوستانه سازمان ملل، خطاب به طالبان گفت: «اینکه زنان حرفهای به گدا، دستفروش یا کارگر مزرعه تبدیل شوند، [یک امر] شرعی نیست.»
قصه فاطمه، از زبان تمام زنان و دختران افغانستان که توسط طالبان از کار و آموزش منع شدهاند، به گونه دردناکی روایت میشود. بسیاری این زنان، تنها نانآوران خانوادههایشان اند و دستور طالبان، زندگی آنها را با خطر مواجه کرده است.
پیشتر رسانهها گزارش دادند که یک زن که در یک موسسه خصوصی کار میکرد، پس از دستور طالبان مجبور شده است برای فراهم کردن غذا برای فرزندانش، گردهاش را به فروش بگذارد. او که همسرش پنج سال پیش درگذشته، پنج فرزند دارد.