شهروندان کشورهای دیگر درباره هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان چه میگویند؟
طالبان روز پنجشنبه، ۲۱ میزان بار دیگر یک فایل صوتی منسوب به هبتالله آخوندزاده، رهبر این گروه را منتشر کردند که در آن میگوید تمامی موارد غیر شرعی را از قوانین و لوایح که دو دهه گذشته به تصویب رسیده لغو میکند.
حدود یک سال و دو ماه از تسلط دوباره طالبان بر افغانستان میگذرد، ولی هنوز رهبر طالبان در انظار عمومی ظاهر نشده است.
در دورهای از تاریخ که ارزشهای جامعه باز در اکثر کشورها حاکم است و آزادی بیان، رسانههای مستقل، گردش آزاد اطلاعات، شفافیت و پاسخگویی به عنوان ارزشهای جهانشمول به رسمیت شناخته شدهاند، شهروندان کشورهای دیگر جهان در مورد حاکم شدن یک نام مرموز که هرگز در برابر رسانهها ظاهر نمیشود، چه فکر میکنند؟
در این گزارش، با شهروندان برخی کشورهای دور و نزدیک گفتوگو شده و نظر آنها در مورد هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان پرسیده شده است.
"غمانگیز، دلخراش و بدلکاری است"
راویراج کوتی، اهل هند، باور دارد که در عصر هوش مصنوعی و اینترنت، چنین رفتاری از سوی مدعی رهبری مملکت، غمانگیز، دلخراش و بدلکاری است: "کاملاً بیمعنی است اگر فردی که بزرگترین تصامیم را در مورد جامعه میگیرد و بر آنها اثر میگذارد، حاضر نیست خودش را در ملای عام نمایان کند. من واقعاً شوکه و ناراحتم برای جامعه افغانستان که گرفتار چنین سرنوشت غمانگیزی شدهاند."
او ادامه میدهد که اگر در کشور او چنین اتفاقی رخ بدهد، برای هیچ کسی قابل تحمل نیست و هیچ شهروندی خاموش نخواهد نشست: "مردم رهبری با این ویژهگی را ابداً نمیپذیرند. من شخصاً دست به هر اقدامی میزنم تا منجر به آمدن تغییر شود. ریختن به خیابان، انقلاب و شورش."
"دیکتاتور چه بیتصویر و چه با تصویر فرقی نمیکند"
شهروندان ایرانی اما فرق چندانی بین رهبران جمهوری اسلامی در ایران و امارت اسلامی طالبان در افغانستان نمیبینند. فهیمه خونساری، شهروند ایران که در آلمان زندگی میکند، معتقد است که دیکتاتور چه با تصویر و چه بیتصویر فرقی نمیکند: "ما در ایران، چهل و پنج سال میشود که تصویر دیکتاتوری را میبینم که باعث نابودی نسل بشر شده و این روند همچنان ادامه دارد."
فهیمه، مبنای رفتار طالبان را برگرفته شده از "خرافات و ادیان تحمیلی" میداند و میافزاید: "گاهی مخفی نگه داشتن چهره رهبران به هدف مخوف نشان دادن آنها و به دست گرفتن افسار اعتقادات مردم صورت میگیرد تا جهان سوم را جهان سوم نگه دارند."
کیمیا فرخزاد، شهروند ایران میگوید که در کشور او نیز دههها است که "حاکمان عجیب و غریب مثل طالبان" مستولی اند و این وضعیت برایش قابل درک است: "نمیدانم چگونه احساسم را بیان کنم، ولی ترسناک است. واقعاً خیلی هم ترسناک است."
"حتی نمیتوانم تصورش کنم"
در جهان امروز رهبران سیاسی درجه یک پیوسته سعی میکنند شهروندان حتی از جزئیترین امور زندگی و ویژگیهای شخصیتیشان آگاه باشند. آنها در مناظرههای تلوزیونی و حتی برنامههای تفریحی ظاهر میشوند تا ارتباط هرچه نزدیکتری با جامعه برقرار کنند.
جاسمین مکلنن، شهروند بریتانیا میگوید برای او حتی تصور نوعی کنترل و حکومت مخفی سخت است: "در اروپا دولتها در تلاش اند تا در نحوه اداره کشورها شفافیت را افزایش دهند و رهبر باید هرچه بیشتر در معرض دید عموم باشد. نه اینکه خودش را از آنها پنهان کند."
او تصریح میکند که اگر چنین وضعیتی بر کشورش حاکم شود، ناگزیر است برای محافظت از خود و خانوادهاش آنجا را ترک کند و البته که ترک وطن کار آسانی نخواهد بود.
"یک ترسو شایسته رهبری دولت نیست"
کشورهای عربی مثل فلسطین نیز تجربه دور و دراز حکومتهای دینی را دارند. با این وجود، پنهان شدن عالیترین مقام رهبری از دیدرس مردم برای آنها نیز تازگی دارد و بسیار عجیب مینماید.
حمزه الشوابکه، شهروند فلسطین با اشاره به این ویژگی منحصر به فرد هبتالله آخندزاده، رهبر طالبان میگوید که من احساس میکنم او یک ترسو است و ابداً شایستگی رهبری دولت را ندارد: "رهبران در عموم ترجیح میدهند در کنار مردم ظاهر شوند، به آنها گوش بسپارند و همگام با آنها حرکت کنند."
آقای الشوابکه، کنترل طالبان بر مردم افغانستان را کنترل زامبیها میخواند و نه انسانها.
"بیحرمتی به مردم"
امانوئیل ساکی، اهل گانا در غرب آفریقا، اقدام هبتالله آخوندزاده مبنیبر پوشاندن چهرهاش را بیحرمتی به شهروندان افغانستان میخواند. هرچند او باور دارد که اگر در این صورت نیز، حکومت برای رفاه شهروندان خدمات خوب اریه کند و کشور را در مسیر پیشرفت قرار بدهید، قابل تحمل است، ولی طالبان نشان دادهاند که تمام این امور ناکام هستند.
"در کشور من هیچ راهی برای حکومت چنین فردی وجود ندارد"
لویس پِشی، شهروند مکسیکو میگوید که در کشور او که حکومت نمایندگی، فدرال و دموکراتیک حاکم است و فردی که چهرهاش را از دید جامعه میپوشاند، هیچ راهی برای گماشته شدن یا انتخاب شدن برای رهبری ندارد. "اگر رییس جمهور ما تلاش کند که از جامعه مدنی پنهان شود، با تحقیر عمومی مواجه میشود و به براساس قانون اساسی، از قدرت برکنار خواهد شد."
لویس میافزاید که با خروج نیروهایی امریکایی از افغانستان، تمام نهادها و زیرساختهای دولت نابود شدند و اکنون موانع و موازنهای که بتواند جلوی روی کار آمدن یک رهبر بیچهره را بگیرد، وجود ندارد.
طالبان میگویند بعد از کشته شدن اخترمحمد منصور، رهبر پیشین این گروه در حمله هوایی ایالات متحده امریکا در خاک پاکستان در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، این گروه فردی به نام هبتالله آخوندزاده را به عنوان رهبر خود گماشته است.
از آن زمان تا کنون جز یک عکس پرتره، هیچ تصویری از هبتالله آخوندزاده منتشر نشده است.
طالبان ادعا کردهاند که رهبرشان سه بار در بین جمعیتی از هواداران این گروه ظاهر شده است. گزارشها میرساند که او دو بار پشت به هوادارانش سخنرانی کرده است. بار نخست، به مناسبت نخستین روز عید فطر در مسجد عیدگاه قندهار و دومین بار در نشستی موسوم به نشست بزرگ علما در کابل.
هبتالله آخوندزاده، در مقام "امیرالمومنین" گروه طالبان را در عالیترین سطح رهبری میکند.
او همزمان مقام اجرایی، تقنینی و قضایی حکومت طالبان عنوان میشود. هیچ فرد و نهادی حق ندارد که بر رفتار و کارکرد امیرالمؤمنین اعتراض و یا اقدام به عزل او کند.
در مدت یک سال تسلط دوباره طالبان بر افغانستان، این گروه به طور پیوسته فرمانها و هدایاتی منسوب به هبتالله آخوندزاده را منتشر کردهاند. برخی از این فرامین در مورد وضع قواعد اجتماعی سختگیرانه در جامعه افغانستان است و برخی دیگر، در مورد گماشتن برخی از مقامات طالبان در پستهای دولتی این گروه.
رسانههای اطلاعات اندکی در مورد هبتالله آخوندزاده در اختیار دارند. مردی ۶۱ ساله، از قوم نورزایی که ظاهرا در ولسوالی پنجوایی قندهار زاده شده است.
او قبل از این معاون، ملا اختر محمد منصور، رهبر قبلی گروه طالبان بوده است.
هبتالله آخوندزاده آموزشهای مدرن ندارد و در مدارس مذهبی در افغانستان و پاکستان شرکت کرده است. از او به عنوان شیخالحدیث یاد میشود.
معلوم نیست که کدام نهاد اعتبار این عنوان را تایید کرده است یا خیر.
گفته شده است که در رژیم طالبان در سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۰، هبتالله آخوندزاده، قاضی محاکم نظامی این گروه بوده است.
همچنین طالبان میگویند که بعد از ورود نیروهای ائتلاف بینالمللی به رهبری امریکا در سال ۲۰۰۱، او به عنوان قاضیالقضات طالبان تعیین شده بود.
مخفی نگه داشتن رهبر طالبان از انظار عمومی، سبب پخش گمانهزنیهایی حتی مبیبر زنده نبودنش نیز شده است. شایعاتی که طالبان پیوسته آن را رد کردهاند.