سقوط جمهوریت؛ حاکمیت طالبان و سراب امنیت سرتاسری
با حاکمیت طالبان نیروهای مسلح افغانستان که حکومت اشرف غنی شمار آنها را بیش از ۳۰۰ هزار نفر اعلام کرده بود، فروپاشید. این تنها فروپاشی ارتش در تاریخ افغانستان نبود. با پیروزی مجاهدین در دهه هفتاد خورشیدی ارتشی را که اتحاد جماهیر شوروی آموزش و تجیهز کرده بود، هم متلاشی شد.
در سال گذشته علاوه بر فروپاشی ساختاری، تمامی تجهیزاتی که ناتو و امریکا در اختیار ارتش افغانستان قرار داده بودند نیز به تصرف طالبان درآمد.
در فبروری سال ۲۰۲۰ وقتی توافقنامه دوحه میان امریکا و طالبان به امضا رسید، جنگ در مقابل نیروهای امریکایی و ناتو از سوی طالبان عملاً متوقف شد و فقط در مقابل ارتش افغانستان ادامه داشت. این جنگ که بسیار خونین و پرتلفات بود، رسما در روز پانزدهم آگست سال ۲۰۲۱ از سوی رهبر طالبان با اعلان عفو عمومی پایان یافت.
بسیاری از آگاهان به این باور اند که عفو عمومی طالبان فریبی بیش نبود، زیرا این گروه با تحکیم قدرت انتقام گیری از اعضای ارتش را آغاز کردند.
انتقام
نیویورک تایمز در ماه حمل امسال گزارش داد که در حدود ۴۹۰ تن از نظامیان افغانستان به دست طالبان کشته و یا ناپدید شدهاند. هرچند سخنگوی طالبان آن زمان این خبر را رد کرد؛ اما اسنادی که بیشتر آنها تصویری است و توسط خود طالبان در زمان شکنجه و گشتتن این نظامیان گرفته شدهاند، خبر نیویورک تایمز را تایید میکنند. در ضمن چندین سازمان بینالمللی و نهاد حقوق بشری دیگر هم این انتقامگیری را با گزارشهای دقیقی از داخل افغانستان تایید کردهاند.
انتقامگیری طالبان تنها محدود به نظامیان نیست. این گروه بر اساس گزارشها، فعالان حقوق بشر، اعضای حکومت سابق، خبرنگاران، سیاسیون و نیروهایی خیزش مردمی را نیز تعقیب و از آنها انتقام میگیرد.
چیزی که برای ناظران اوضاع افغانستان شاید بیشتر از همه نگرانکننده باشد، پاکسازی افغانستان از مخالفان، سیاسیون، فعالان مدنی و حتی رسانهای و به جای آن میدان دادن و پناه دادن به گروههای جهادی و تروریستی در قلمرو افغانستان است.
"تروریسم بینالمللی" در افغانستان
بنا به گزارشهایی که در سال ۱۳۹۶ از سوی وزارت داخله جمهوری افغانستان نشر شد علاوه بر چند گروه و شاخه طالبان، حدود ۱۶ گروه مسلح دیگر شامل سازمان القاعده، داعش، تحریک طالبان پاکستان، جنبش اسلامی ازبکستان، لشکر طیبیه و جنبش ترکستان شرقی در مناطق تحت اداره طالبان فعالیت داشتهاند.
طالبان ضمن اینکه پس از حاکمیت خود این گروهها را از افغانستان نراندند، بلکه زمینه حضور بیشتر آنها را هم فراهم کردند. چنانچه برخی کارشناسان به این باور اند که ولایتهای کنر، پکتیا، خوست، پکتیکا، بدخشان و حتی غزنی حالا همانند وزیرستان شمالی به جولانگاه دهها گروه تندرو و ستیزهطلب تبدیل شده است.
طالبان پس از پیروزی حتی حضور جنگجویان عرب را در افغانستان را پنهان نکردند. ذبیحالله مجاهد گفت که بسیاری از این نیروها در آنچه او جهاد افغانستان خواند سهم گرفتهاند و حتی با دخترهایی از خانوادههای افغان ازدواج کردهاند که به این ترتیب آنها مستحق دریافت شناسنامه و پاسپورت افغانی هم میشوند.
ایمن الظواهری، رهبر القاعده اخیراً در شیرپور کابل با حمله هواپیمای بیسرنشین امریکا کشته شد. این خبر دنیا را تکان داد و به ادعای مخالفان و سیاستمدران مخالف توافق امریکا و طالبان مبنی بر اینکه با تسلط این گروه بر افغانستان این کشور را به پایگاه تروریسم بینالمللی تبدیل کرده است، صحه گذاشت.
مقاومت داخلی
پس از تسلط طالبان بر افغانستان، در جریان یک سال گذشته حدود هفت جبهه نظامی و جریانهای سیاسی علیه طالبان اعلام حضور کردهاند.
علاوه بر گروه داعش، جبهه مقاومت ملی، جبهه آزادگان، حرکت اسلامی ملی آزادگان، چریکهای نور، شورای عالی مقاومت ملی برای نجات افغانستان و جبهه ملی آزادگان افغانستان از جمله نیروهای است که عملا درگیر نبرد مسلحانه با طالبان هستند.
موجودیت شماری از نیروهای مقاومت ملی و درگیریهای پراکننده در شماری از ولایتهای شمالی نشان دهنده این واقعیت است که پس از تسلط طالبان، امنیت و ثبات سراسری در افغانستان تامین نشده است.
برخی از کارشناسان معتقدند که بعد از فروپاشی ارتش افغانستان و خروج امریکا و ناتو، نبرد رو در دو در افغانستان به جنگ چریکی تغییر شکل و ماهیت داده و امنیت سرتاسری که طالبان مدعی آن هستند، سرابی بیش نیست.