طنز سیاسی؛ امارت اسهالات و استفراغات
سخنگویان و هوادارن طالبان مدتیست از مخفف (ااا) استفاده میکنند. تعجب میکردم که سه الف یعنی چه. تا اینکه دیروز لوحه «اسهالات و استفراغات» را دیدم و وقتی کلمه امارت را کنارش گذاشتم، معضل حل شد.
قضیه اینطور است که همان بیست سال پیش وقتی آمریکاییها به افغانستان آمدند این کشور دچار کولرای مزمن بود. روز سه بار طالب و خون قی میکرد. یکبار هم که در سال ۲۰۰۱ روی لباس آمریکا ریخت و این کشور را مجبور کرد تا برای علاج ما دست به کار شود.
مشکل آمریکا اما این بود که داکتری را که برای تداوی کولرای افغانستان فرستاد خودش کولرازاد بود. او با نسخه پیچکاری Karzaiciline، تابلیتهای دوستوموفین، عبدالدوپامین و اشرفیسترون و کریم پنج فیصد خلیلول به کمک آمد و تا توانست بدن ما را از دواهای تقلبی اتاماماید نورولجین، اومرداوودزاین و انیف اتمروس پر کرد. وقتی هم حساسیت نشان دادیم و خواستیم اینها را قی کنیم در حلق ما دالروکسوسلین فرو کرد و بندش موقت بوجود آورد.
بیست سال آزگار نگذاشت قی کنیم. اسهال اما بودیم. آنچه را از بالا فرو میبردیم از راه دامن به شکل برادران ناراضی و مخالفین سیاسی بیرون میدادیم. برای اینکه کسی متوجه اسهال ما نشود داکتر کولرازاد دامن روی دامن میپوشاند و محیط را اسپری خوشبو میزد. اینگونه میخواست اسهال اسفناک ما را نه علاج، که پنهان کند.
پس از دو دهه بالاخره آمریکا پیبرد که آنچه را به ما چپانده به سیستم ما نمیخواند. روزی دالروکسوسلین را از حلق ما بیرون آورد و همه آنچه را خورده بودیم خارج کردیم. اسهال ما نیز شدیدتر شد و آنچه را تا حال زیر دامن پنهان کرده بودیم بیرون ریخت. رسماً حال جهان را بد کردیم.
تنها خوبیاش این است که بقیه اگر به «اسهالات و استفراغات» گرفتار شوند میشرمند و به داکتر خوبتر مراجعه میکنند. ما اما خودمان را به داکتر باجوا که نصف قبرستان را قبر مریضان او گرفته سپردهایم و با کمال افتخار اسم کشور خود را (ااا) یا امارت اسهالات و استفراغات گذاشتهایم. به جای اینکه از مریضی رنج ببریم، آن را مایه مباهات و افتخار ساختهایم. اسپند هم دود میکنیم که چشم نخوریم.
تا باد چنین بادا!