کشتی غرق شده عمران خان و آینده سیاسی پاکستان

حامد حیدری

روزنامه‌نگار

در روزهای گذشته، اتفاقات و تحولات سیاسی در پاکستان خیلی سریع و غافلگیرکننده به پیش رفت؛ تحولات و رخدادهایی که منجر به سقوط کابینه عمران خان و انحلال پارلمان در این کشور شد.

به دنبال این اتفاقات، دفتر ریاست جمهوری این کشور هم اعلام کرد که عمران خان تا زمان انتصاب نخست‌وزیر جدید، به عنوان نخست‌وزیر سرپرست به کارش ادامه خواهد داد.

اما ریشه‌های بحران کنونی در پاکستان بعد داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی دارد. در بعد داخلی، این بی‌ثباتی سیاسی ماهیت کمابیش سنتی دارد، اما در ابعاد بین‌المللی، بحران پاکستان برخاسته از تحولات سیاست خارجی این کشور در افزایش تمایل به چین، بحران افغانستان و روی کار آمدن طالبان با حمایت پاکستان و نیز روابط پاکستان با کشور‌های حاشیه خلیج فارس است.

در بعد داخلی، تنش‌های کنونی پاکستان را می‌توان ادامه سیر سیاست‌ورزی سنتی در این کشور دانست. از زمان تأسیس پاکستان به عنوان یک کشور، قدرت و حکومت در آن پیرامون سه محور پنجاب، سند و ارتش-سازمان اطلاعات (آی اس آی) در جابجایی بوده که به مرور زمان، قدرت ایالت پنجاب در مسلم لیگ شاخه نواز و قدرت ایالت سند در حزب مردم انباشت شده است.

بلوچستان و دیگر ایالات، گروه‌های اسلام‌گرا و احزاب کوچک‌تر نیز به رغم سهم اندک خود در سیاست پاکستان به دلیل قدرت موازنه‌گری و توانایی سنگین کردن کفه سیاست به سمت هر یک از سه قدرت اصلی همیشه حائز اهمیت بوده اند. شکل اصلی حضور ارتش در رأس حاکمیت از طریق کودتا انجام می‌شد که نام آشناترین آنان را می‌توان کودتای ضیاالحق علیه دولت ذوالفقار علی بوتو و کودتای پرویز مشرف علیه دولت نواز شریف دانست.

در سال‌های گذشته و پس از انتقال قدرت از ارتش به احزاب سیاسی و روی کار آمدن دو دولت آصف علی زرداری از حزب مردم و نواز شریف از مسلم لیگ، بار دیگر فضای تنش‌آلود سیاسی در پاکستان باعث شد تا اعتراضات و راهپیمایی‌های گسترده‌ای ـ که در پاکستان به عنوان سازوکاری شناخته و مرسوم است ـ شکل گرفته و عنصر چهارمی به نام عمران خان و حزب تحریک انصاف به سیاست پاکستان اضافه شد.

این عنصر چهارم، در حقیقت نیروی سوم سیاسی بود که با حمایت ارتش و سازمان اطلاعات و با توجه به کارنامه موفق عمران خان در ایالت خیبرپختونخوا به عنوان رئیس دولت ایالتی و شهرت وی به عنوان کاپیتان سابق تیم ملی کریکت این کشور توانست برای اولین بار قدرت را از حزب سنتی پاکستان بگیرد.

اما تحولات بین‌المللی به خصوص بحران افغانستان نیز بر این بحران اثرگذار بوده است. مهم‌ترین مساله چالشی برای امنیت پاکستان، مساله افغانستان است. پاکستانی‌ها سال‌هاست در مورد افغانستان روابط پیچیده و گاه دوستی گاه دشمنی را با ایالات متحده در این زمینه بازی کرده اند. در زمان جنگ سرد، آمریکا رابطه عمیق و همکاری گسترده با پاکستان را به همکاری با افغانستان و دولت محمدظاهر شاه ترجیح داد. در زمان اشغال افغانستان توسط نیرو‌های شوروی، این کشور تبدیل به جبهه مقاومت آمریکا و متحدانش در برابر شوروی شد. در زمان حمله به افغانستان و عدم رضایت پاکستان از این حمله به دلیل حمایتش از طالبان، توسط جورج بوش، تهدید به حمله نظامی شد و اکنون نیز برای خروج نیرو‌های آمریکایی از افغانستان و استقرار دوباره طالبان نقشی کلیدی ایفا کرده است. هم‌چنان پاکستانی‌ها به رغم همه فشارهای بین‌المللی و منطقه‌ای توانستند طالبان را در رسیدن به حکومت افغانستان یاری کنند و هیچ فضایی برای همکاری با دیگر کشورها در افغانستان باز نگذاشتند.

این روابط پیچیده دوستی-دشمنی باعث شده است تا دو طرف همیشه به دیده تردید به یکدیگر نگاه کنند. اما خیزش چین و شکل خاص روابط راهبردی چین-پاکستان و اتصال دو کشور از طریق کوریدور ۶۰ میلیارد دالری سیپک، باعث شده است تا روابط پاکستان و واشنگتن اهمیت راهبردی خود را از دست بدهد. ارتش پاکستان نیز در بحران افغانستان تا جای ممکن با حمایت از طالبان شرایط را برای آمریکایی‌ها سخت کردند و توانستند چین را در پذیرش طالبان به عنوان دولت جدید در افغانستان با خود همراه سازند. تنش میان واشنگتن و اسلام‌آباد تا جایی پیش رفت که دولت ترامپ دستور توقف کمک مالی سالانه به دولت و کمک تسلیحاتی و نظامی به ارتش پاکستان را لغو کرد.

در بعد منطقه‌ای نیز روابط پاکستان و عربستان سعودی به عنوان دو شریک راهبردی سنتی دارای فراز و فرود‌های متعددی در سال‌های اخیر بوده است. عدم حمایت پاکستان از عربستان سعودی در جنگ یمن و نیز تلاش برای ایجاد یک سازمان موازی با سازمان همکاری‌های اسلامی –که محل سیادت عربستان سعودی است- و همکاری‌های گسترده با ترکیه و قطر باعث شد تا در چند مقطع روابط دو کشور به تیرگی گراییده و حتی عربستان، سخن از بازپس گیری کمک‌های مالی و وام‌های خود به پاکستان به میان آورد.

حالا که عمران خان برای کاهش فشار‌ها بر خود، پارلمان را با دستور رئیس جمهوری ملغی و دولت را برکنار کرده است، تا زمان تشکیل دولت موقت، دولت وی به فعالیت‌های خود در این مسند ادامه خواهد داد. با این حال آینده سیاسی پاکستان و کشتی شکست خورده حزب انصاف در انتخابات پیش روی مشخص خواهد شد که آیا عمران خان می‌تواند این کشتی را از ساحل غرق شده نجات دهد یا خیر؟