بنبست امارت اسلامی طالبان: میوه ممنوعه حقوق بشر و گفتگوهایی که فرسایشی شدهاند
سفر هیأت طالبان به اسلو با هیاهوی زیادی همراه شد. طالبان این سفر نه چندان مهم را با هیجان زیادی آغاز کردند. از دید طالبان سفر اسلو تحولی در رابطه طالبان با غرب تلقی میشد و تابوی حضور طالبان در اروپا با این سفر از بین رفت.
به همین ترتیب، طالبان سفر به جینوا را در ادامه سفر اسلو و دستاورد دیگری برای امارت اسلامی خود بر میشمردند.
در تلقی آنها تعامل غرب با طالبان نشانه پذیرش این گروه بهعنوان یک بازیگر مشروع در سطح بینالمللی است. از این رو، طالبان برای نشست دوحه حساب ویژه باز کردند. از دید آنها برگزاری نشست دوحه در فاصله نسبتا کوتاهی از نشست اسلو و جینوا فرصت مناسبی بود تا طالبان گام بزرگ دیگری را برای به رسمیتشناختهشدن در سطح بینالمللی بردارند.
با همین محاسبه طالبان با ترکیبی ویژه و متفاوتی در نشست دوحه شرکت کردند. چینش هیأت طالبان در این نشست ترکیبی از وزارتخانههای مختلف بود که هر کدام به نحوی از فراکسیونهای داخلی این گروه نیز نمایندگی میکرد. جدا از امیرخان متقی که پس از کنار زدن عباس استانکزی رهبری سکان دیپلماسی این گروه را به دست گرفته است، خالد حنفی، فردی نزدیک به ملاحسن آخوند و باقی حقانی، عضو شبکه حقانی نیز اعضای این هیأت بودند.
پیش از نشست، سخنگویان طالبان دو هدف عمده و روشن را برای سفر هیأت طالبان به دوحه شمرده بودند: رفع تحریمها و به رسمیت شناسی طالبان.
حالا پس از بازگشت هیأت طالبان به کابل سوال این است که تا چه حدی سفر هیأت بلندپایه طالبان به دوحه پر دستاورد بوده است.
دیداری که پر دستاورد نبود
امیرخان متقی روز پنجشنبه، پس از بازگشت به کابل، سفر به دوحه را پر دستاورد تعریف کرد. از دید او دستاورد اصلی این سفر این بود که هیأت طالبان برای اولین بار توانسته بود با نمایندگانی از شش کشور عضو شورای همکاری حوزه خلیج فارس یعنی عربستان، قطر، امارات، بحرین، کویت و عمان دیدار کند. به گزارش روزنامه العربیه در این دیدار هیچ پیشرفتی در راستای به رسمیت شناسی حکومت طالبان یا تعامل دیپلماتیک با این گروه صورت نگرفت.
به روایت این روزنامه در جریان جلسه از لبخندهای اولیه طالبان که در عکسهای منتشر شده از سوی سخنگویان این گروه دیده میشود، خبری نبود و هیأت شرکتکننده با دلسردی جلسه را به پایان رساندند.
او البته درباره جزییات این دیدار چیزی نگفت، اما آنچه در بیانیه مشترک شورای همکاری خلیج فارس آمده و از سوی وزارت خارجه قطر منتشر شده بود، به نظر نمیرسد طالبان دستاورد چندانی از این دیدار داشته باشند.
در بیانیه شورای همکاری خلیج فارس آمده است که اعضای این شورا در گفتگو با هیأت طالبان پس از حمایت از کمکهای بشردوستانه و استقلال افغانستان، بر حقوق و آزادیهای بنیادی از جمله حق کار و تحصیل برای زنان و اهمیت برنامه برای مصالحه ملی که در آن منافع تمام مردم افغانستان در نظر گرفته شود، این که افغانستان به پایگاه تروریسم تبدیل نشود و قاچاق مواد مخدر از این کشور پایان یابد تأکید کردند.
به گزارش روزنامه العربیه در این دیدار هیچ پیشرفتی در راستای به رسمیتشناسی حکومت طالبان یا تعامل دیپلماتیک با این گروه صورت نگرفت.
در این سفر هیأت بلندپایه طالبان حتا با وزیر خارجه قطر هم دیدار نداشته است و در اقدامی عبرتآمیز افراد طالبان با هیأت قطری به ریاست خانم لولوه الخاطر، دستیار وزیر خارجه قطر دیدار کرده است.
این در حالی است که محمد بن عبدالرحمان آل ثانی شام چهارشنبه، ۱۶ فبروری هنگامی که هنوز هیأت طالبان در قطر حضور داشت، در مرکز تحقیقاتی چتم هاوس صحبت انتقادآمیزی در مورد این گروه داشت.
او در این برنامه که با عنوان نقش منطقهای و بینالمللی قطر برگزار شده بود گفت که مطمئن نیست کمکهای خارجی که به افغانستان سرازیر میشود در دست گروههای تروریستی نیفتد.
گفتگوهای فرسایشی با گروه تماس بینالمللی
در سوی دیگر دیدار هیأت طالبان با نمایندگان جامعه جهانی نیز در فضای سرد و خالی از اعتماد برگزار شده است. در روایت طالبان از این نشست تنها از موضوعات کلی و مورد نظر طالبان یاد شده است از جمله بحران انسانی و فوریت کمکهای بشردوستانه، اما روایت اندرس وان برانت، سفیر اتحادیه اروپا برای افغانستان از فضای نشست متفاوت است.
او در رشتهتوییتهایی به انتظارات صریح و بیپرده گروه تماس جامعه جهانی از طالبان اشاره کرده که در رأس آن رعایت حقوق بشر، مبارزه با تروریسم و دسترسی آزاد مردم به کمکهای جامعه جهانی است.
او در عین حال به فشار آوردن بر طالبان برای توقف بازداشتهای خودسرانه و سرکوب تظاهرات مسالمتآمیز اشاره کرده است.
به روایت وان برانت طالبان در این نشست تعهدات مشخصی کردهاند، از جمله باز کردن درهای مکاتب و دانشگاهها به روی دختران، مهمتر از همه پایبندی به قانون اساسی کنونی و سایر قوانین موجود در افغانستان و این که تغییر قانون اساسی در مشوره با تمامی اقشار مردم افغانستان صورت گیرد. در سوی دیگر، نمایندگان امریکا و اروپا به جز تأکید بر ادامه گفتگوها هیچ تعهد دیگری در قبال طالبان نداشتهاند.
به نظر میرسد نشست طالبان با گروه تماس بینالمللی متشکل از نمایندگانی از امریکا و اروپا کارکرد ضدهیجانی داشته است و بیشتر مایه سرخوردگی هیأت طالبان شده است. نشانههایی از این سرخوردگی را آشکار میتوان در صحبتهای امیرخان متقی یافت.
وزیر خارجه حکومت طالبان پس از آن که به کابل برگشت، به جای برشمردن دستاوردهای سفر خود از امریکا انتقاد کرد. او در سه مورد مشخص امریکا را به نقض مفاد توافقنامه دوحه متهم کرد از جمله آزاد نکردن زندانیهای طالبان، بیرون نکردن سران گروه طالبان از فهرست سیاه تروریستی و این که امریکا متعهد شده بود که به بازسازی افغانستان کمک میکند و کشورهای دیگر را نیز در این راستا تشویق به همکاری میکند.
طبل مخالفت از داخل
این در حالی است که بعد از شش ماه حکومتداری طالبان به جز تجمعات اعتراضی زنان و مقاومت مسلحانه احمد مسعود صدای مخالفت از کنار گوش طالبان در کابل نیز بلند شده است.
همزمان با سفر هیأت طالبان به دوحه در اقدامی بیسابقه حامد کرزی، رییس جمهور پیشین که پس از سقوط دور اول حکومت طالبان به قدرت رسید، به بهانه مخالفت با تصمیم بایدن در مورد ذخایر ارزی افغانستان، در کابل کنفرانس مطبوعاتی برگزار کرد.
او در این کنفرانس به صورت علنی مشروعیت داخلی طالبان را زیر سوال برد و خواستار برگزاری لویه جرگه شد. عبدالله عبدالله نیز در اقدامی نمادین با گروهی از زنان معترض دیدار کرد و از خواستهای آنها به نحوی اعلام حمایت کرد.
در همین حال، در رخداد دیگر رییس سازمان استخبارات پاکستان با رهبران مخالف طالبان از قبیل عبدالرشید دوستم، عطا محمد نور و محمد محقق در ترکیه دیدار داشت.
بنبست امارت و میوه ممنوعه حقوق بشر
به نظر میرسد که نشست دوحه کار را برای طالبان پیچیدهتر و دشوارتر کرده است. نشستی بیحاصل با نمایندگان شورای همکاری خلیج فارس و موضع انفعالی این گروه در برابر نمایندگان گروه تماس بینالمللی در عمل ابتکار را از دست این گروه برای حل بحران مشروعیت بیرون کرده است.
هیأت با صلاحیت طالبان اکنون به جای رفع تحریمها با سبدی از تعهدات و خواستهای جامعهجهانی به کشور برگشته است. مخرج مشترک این خواستها رعایت حقوق بشر و مبارزه با تروریسم است. در دور بعدی گفتگوها طالبان پیش از هر چیز دیگری باید از پایبندی به تعهدات و این دو خواست مهم جامعه جهانی گزارش ارایه کنند.
این دو خواسته در سوی دیگر خطوط قرمز امارت اسلامی به شمار میآیند. حقوق بشر از دید طالبان در تضاد آشکار با آموزههای شریعت است. با پذیرش حقوق بشر نظام امارت اسلامی بیمحتوا میشود. خوردن این میوه ممنوعه طالبان را از بهشت امارت اسلامی میراند و میتواند هوداران امارت را به مخالفان آن تبدیل کند.
آنچه از سوی جامعه جهانی تروریسم نامیده میشود در منظومه فکری طالبان جهاد تعریف شده است. حداقل مبارزه با تروریسم به معنای دستکشیدن از جهاد و پیکار بر ضد مجاهدین است. تن دادن به این معامله، بهای گزافی برای طالبان دارد و در واقع چیزی دستکم از انتحار نیست. حال باید دید گروهی که در میدان نظامی به انتحار شهرت دارد در میدان سیاسی هم انتحار میکند؟