چند پرسش کلیدی درباره بحران اوکراین؛ آیا پوتین گرفتار دامی میشود که خود گذاشت؟
مقامات امریکایی میگویند ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه تصمیم نهایی برای حمله به اوکراین را گرفته و این تصمیم را به فرماندهان نظامی خود ابلاغ کرده است. این مقامات باور دارند که ممکن است حمله در هفته آینده انجام شود.
اما بسیاری از کارشناسان نظامی و سیاسی بر این باورند که حمله به اوکراین نه تنها اهداف مورد نظر ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه را برآورده نخواهد کرد، که چه بسا محاسبه اشتباهی است که امریکا و ناتو از آن بیشترین نفع را خواهند برد.
چرا پوتین میخواهد به اوکراین حمله کند؟
ولادیمیر پوتین قویا باور دارد که اوکراین بخشی از روسیه است؛ کشوری که تا سال ۱۹۹۱ پیش از فروپاشی شوروی، یکی از جمهوریهای آن کشور بود. ولی دلیل پوتین صرفا عضویت سابق اوکراین در اتحاد جماهیر شوروی نیست؛ در جستاری طولانی که پوتین سال گذشته در وبسایت کاخ کرملین منتشر کرد، جدایی اوکراین از شوروی را نتیجه سیاستهای تفرقهانگیز کسانی خوانده که به دنبال تضعیف «اتحاد» میان دو ملتیاند که از نظر تاریخی و فرهنگی یکی بودهاند. او این جدایی را یک تراژدی تاسفبار میداند.
علاوه براین، پوتین گسترش ناتو به سمت اروپای شرقی را تهدیدی برای امنیت روسیه میداند. اوکراین، هرچند عضو ناتو نیست، اما «شریک» یا پارتنر ناتو محسوب میشود و این سازمان برای آموزش و تجهیز نیروهای مسلح اوکراین سرمایهگذاری زیادی کرده است. کشورهای زیادی در شرق اروپا عضو ناتو اند و اوکراین و کشورهایی که هنوز عضو نیستند، علاقهمند پیوستن به این سازماناند.
از اینرو، محاسبه پوتین این بوده که اوکراین به عنوان یک کشور «شریک» ناتو هدف مناسبی برای اعمال فشار بر این سازمان و غرب و نشان دادن اعتراضش به گسترش ناتو به پشت مرزهای روسیه باید باشد. اما دلایل زیادی وجود دارد که ممکن است حمله به اوکراین دقیقا اهدافی را برآورده کند که ناتو و امریکا به دنبال آنند.
آیا امریکا انتقام افغانستان را از روسیه در اوکراین خواهد گرفت؟
نیروهای مسلح اوکراین نشان دادهاند که در صورت بروز جنگ با سرسختی از کشور خود دفاع خواهند کرد؛ در برخی شهرهای اوکراین حتی مردم مُلکی نیز آموزش دفاعی و کاربرد اسلحه دیدهاند تا در صورت لزوم قادر به دفاع از شهر و خانه خود باشند.
بنابراین، به نظر نمیرسد حمله به اوکراین – مثل حمله روسیه به شبهجزیره کریمیه – جنگی کوتاه با نتیجهای روشن باشد. بهخصوص که جو بایدن، رئیسجمهور امریکا گفته که در صورت حمله روسیه به اوکراین، از ارتش این کشور و گروههای مسلح مردمی اوکراینی بر ضد تجاوز روسیه حمایت تسلیحاتی خواهد کرد.
این سناریو یادآور حمایت امریکاییها از مجاهدین افغان در جنگ با ارتش سرخ است؛ امریکا تمام توان خود را به کار برد تا افغانستان را تبدیل به ویتنام شوروی کند و همانطور نیز شد.
بنابراین، حمله به اوکراین بالقوه میتواند روسیه را درگیر جنگی کند که هزینههای آن به مراتب بالاتر از جنگ افغانستان، و نتیجه آن دقیقا خلاف هدف اصلی پوتین از این تهاجم – یعنی جلوگیری از گسترش ناتو - باشد.
همزمان در حالیکه نیروهای مسلح و بیشتر مردم اوکراین انگیزهای قوی برای دفاع از وطن خود دارند، مطابق نظرسنجیها فقط ۱۷ درصد شهروندان روس طرفدار حمله به اوکرایناند. به عبارتی به نظر نمیرسد که سربازان و نظامیان روس به اندازه فرمانده کل خود، رئیسجمهور پوتین، ذوق و انگیزهای برای اشغال اوکراین داشته باشند.
چگونه حمله پوتین به اوکراین گسترش ناتو به شرق اروپا را تسهیل میکند؟
حمله پوتین به یک کشور مستقل عضو جامعه بینالمللی، روسیه را در چشم اروپا (به ویژه اروپای شرقی) و غرب به یک تهدید جدی امنیتی بدل میکند که باید از خود در برابر آن حفاظت کنند. همین حالا، بحثهایی در فنلند و سویدن که عضو ناتو نیستند، برای پیوستن به این سازمان به راه افتاده است. به همین صورت، اشتیاق کشورهای اروپای شرقی، از جمله اوکراین برای عضویت در پیمان اتلانتیک شمالی افزایش خواهد یافت و این سازمان نیز به توجیه لازم برای پذیرش عضویت این کشورها دست خواهد یافت. هرچند روند عضویت این کشورها در ناتو ممکن است چند سال طول بکشد، ولی حمله به اوکراین این فرایند را کلید خواهد زد.
ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو نیز با اشاره به اهداف روسیه از حمله به اوکراین گفت: «اگر روسیه میخواهد حضور ناتو در مرزهایش کاهش یابد، حمله به اوکراین دقیقا عکس این هدف را به دست میدهد؛ چرا که اگر روسیه به اوکراین حمله کند، شاهد افزایش حضور ناتو در مرزهایش خواهد بود.»
از سوی دیگر، ناتو سالهاست که تلاش دارد کشورهای عضو را متقاعد کند که دست کم دو درصد از تولید ناخالص ملی خود را صرف بودجه نظامی خود کنند. ناتو به عنوان یک سازمان نظامی تلاش دارد که معیارها، تجهیزات و عملکردهای یکسانی را میان ارتشهای کشورهای عضو این سازمان رواج دهد تا همنوایی عملیاتی (یا Interoperability) بهتری میان نیروهای مسلح این کشورها به وجود آید.
ولی دستیابی به این همنوایی نیازمند تخصیص بودجهای است که کشورهای فقیرتر عضو ناتو از پس آن برنمیآیند. به همین دلیل کشورهای ثروتمندتر باید بخشی از هزینههای اعضای فقیرتر را برعهده گیرند. حمله به اوکراین همه کشورهای عضو ناتو را متقاعد خواهد کرد که دو درصد از تولید ناخالص ملی خود را به مصارف نظامی اختصاص دهند؛ کاری که سازمان ناتو را قویتر و منسجمتر خواهد کرد.
تاثیر وابستگی اروپا به گاز روسیه بر بحران اوکراین چیست؟
براساس اداره آمار اتحادیه اروپا بیش از ۳۸ درصد گاز اتحادیه اروپا از روسیه وارد میشود. احتمالا بزرگترین اهرم روسیه در برابر اروپا و ناتو همین وابستگی آنها به گاز است. کشورهای اروپایی، بهویژه آلمان و فرانسه، به همین دلیل بیشتر طرفدار دیپلماسی و کاهش تنشها اند. کاهش وابستگی به گاز روسیه سالهاست که در دستور کار دولتهای اروپایی قرار دارد.
با اینحال، اگر در نهایت اروپاییها مجبور شوند میان حفاظت خود از تهدید روسیه و انرژی یکی را انتخاب کنند، احتمالا به امنیت خود اولویت خواهند داد. کما اینکه افزایش قیمت انرژی در کشورهای اروپایی هرچند فشار بیشتری روی مردم میآورد ولی همزمان افکار عمومی در این کشورها را در حمایت از دولتهایشان در برابر روسیه متحد خواهد کرد.
گذشته از این، به همان اندازه که اروپا به خرید گاز روسیه نیاز دارد، روسیه نیز به فروش آن محتاج است؛ این کشور سومین تولید کننده نفت و دومین تولید کننده گاز طبیعی در جهان است. صدور گاز شصت درصد صادرات روسیه و ۳۰ درصد تولید ناخالص ملی آن را شکل میدهد. بزرگترین مشتری گاز روسیه با فاصله بسیار از دیگر مشتریان، اتحادیه اروپاست. به این ترتیب، مسئله صدور گاز به مثابه شمشیری دو لب است که توقف آن روسیه را نیز دست کم به اندازه اروپا متاثر خواهد کرد.
آیا پوتین حمله خواهد کرد؟
کارشناسان نظامی بر این باورند که اگر پوتین واقعا قصد حمله به اوکراین را میداشت باید تا بهحال حمله میکرد؛ چرا که با گذشت هر روز افکار عامه، جامعه بینالمللی و کشورهای قدرتمند در برابر پوتین متحدتر و منسجمتر میشوند و در نتیجه حمله به اوکراین برای روسیه دشوارتر و پرهزینهتر میشود.
به باور کارشناسان نظامی و سیاسی، پوتین با تهدید به حمله به اوکراین خود را به مخمصهای انداخته که رهایی از آن به سادگی ممکن نیست؛ پوتین به اوکراین حمله بکند یا نکند، هزینههای سنگینی را متحمل خواهد شد.
حالا پوتین سه گزینه دارد: پذیرش درخواستهای بینالمللی و بازگرداندن نیروهای روسیه از مرز اوکراین (که علاوه بر شرمساری باعث تقویت موضع ناتو و غرب میشود)؛ دستیابی به توافقی با ناتو و غرب برای عقبنشینی که هدف آن چیزی بیشتر از حفظ وجهه پوتین و روسیه نخواهد بود و باز هم موضع ناتو غرب را تقویت خواهد کرد؛ و یا همانطور که برخی مقامهای امریکاییها باور دارند، اشغال اوکراین - که بالقوه میتواند به جنگی فرسایشی میان روسیه، امریکا و متحدان اروپاییاش تبدیل شود.