طنز سیاسی؛ داستان "نعیم بزغاله" و راه‌حل‌های امارتی

.

طنزی از موسی ظفر

در قریه‌ای که ما زندگی می‌کردیم دندانپزشک نبود. هر کس دندان‌درد بود پیش نعیم بزغاله می‌رفت. نعیم بزغاله در اصل کفاش بود. هر کس کفشش سوراخ می‌شد مزد اندکی به نعیم می‌داد و می‌گفت، بزغاله این را بدوز.

البته همین نعیم همیشه بزغاله نبود. کسی که دندانش درد می‌کرد و پیش نعیم می‌رفت او را نعیم خان می‌گفت. این طوری با خان گفتن می‌خواست به نعیم رشوه بدهد تا در وقت دندان کشیدن اذیتش نکند. نعیم اما آدم پاکی بود و هیچ‌وقت رشوه نمی‌گرفت. همیشه کارش را در حد ممکن بد انجام می‌داد، چه خان می‌گفتی، چه بزغاله.

با انبری که چند دقیقه پیش میخ کفش را کشیده بود دندان را محکم می‌گرفت و با یک "یا علی" بلند از جایش درمی‌آورد. آدم خوشبخت کسی بود که با "یا علی" اول نعیم بزغاله دندانش می‌کشید. آدم بدبخت با بیست "یا علی" هم کارش نمی‌شد. آنقدر اذیتش می‌کرد و انبر مردار را به حلقش فرو می‌برد که آخر سر علی پیش چشمم بد می‌شد و تا یک سال دیگر هر کس در هر کجا یا علی می‌گفت نیم متر از جایش می‌پرید.

در پیتاب زمستان که گاهی مجلس گرم بود و هر کس از هر دری سخن می‌گفت، نعیم نیز به عنوان متخصص دندان بادی به غبغب می‌انداخت و می‌گفت: "درد بد، دوای بد. دندانی که درد کرد باید کشیده شود اگرنه هر شب درد، سه سال از عمر آدم کم می‌کند. دندان سیاه اگر درد هم نکرد باید کشیده شود. دندان‌های کج، دندان‌های عقل و دندان‌هایی که لق شده همه باید کشیده شوند. دندانی که بغلش نمره خالی است دیر یا زود درد می‌گیرد، پس خوب است که قبل از درد کشیده شود."

از دید نعیم بزغاله هیچ دندانی ارزش ماندن در دهن را نداشت و باید به یک نه یک دلیل کشیده می‌شد. همین تخصص‌اش بود و عقلش به چیزی بیشتر از کشیدن قد نمی‌داد.

حالا امارتی‌ها نیز همان راه‌حل نعیم را در پیش گرفته‌اند. برای اینکه نرخ افغانی سقوط نکند سرای شهزاده و بانک‌ها را می‌بندند. برای اینکه مردم فقیر و بدبخت دیده نشوند گزارشگران را لت و کوب و برای رسانه‌ها محدودیت خلق می‌کنند. برای اینکه اعتقاد مردم به خدا محکم شود کتابچه حاضری نماز ساخته‌اند و نرخ غیرحاضری تعیین کرده‌اند.

فردا ممکن است برای اینکه کسی گرسنه نخوابد دستور بدهد که آدم گرسنه باید شب‌ها بیدار باشد. اینطوری ادعای‌شان راست می‌شود که در سایه امارت اسلامی، هیچ کس گرسنه نخوابیده است.

این راهکار همان راهکار نعیم بزغاله است که فکر می‌کرد اگر دندان نباشد درد دندان هم نیست و زندگی یکسره در نایت کلب می‌گذرد.